اسامی دخترانه با حرف ه

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

هیلا

هیلا :    نام پرنده‌ای است، باشه (پرنده‌ای شکاری کوچکتر از باز).

هَیفا

هَیفا :    (عربی) (مؤنث اهیف) زن کمر باریک (باریک میان).

هیرو

هیرو :    (هیر = آتش + او /-u/= (پسوند نسبت))، منسوب به آتش؛ 2- آتشی و سرخ گون؛ 3- (به مجاز) زیبارو.

هیدیکا

هیدیکا :    (کردی) به آهستگی.

هیدی

هیدی :    (کردی) آرام، آهسته، بردبار.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسم های ترکیه ای استانبولی دختر همراه با معنی

چند اسم خوشگل و امروزی جدید دختر

اسم های یونانی دخترانه

زیباترین اسم های دخترانه

اسم های کردی دختر

اسم های خارجی دخترونه

اسم های دخترانه مذهبی و قرآنی

اسم زیبا ترکی دخترونه

اسم دختر با ریشه سانسکریت

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

هِیام

هِیام :    (عربی) دوست داشتن، ویژگی یا حالت کسی که از فرط عشق و غیرعشق شوریده است و نمی‌داند به کجا میرود.

هونیا

هونیا :    (هو = خوب + نیا) 1- دارای نیای خوب، نیکوتبار، نیک نژاد؛ 2- (در پهلوی) (= هونیاک) به معنی خوب نیا، دارای اصل و نسب اصیل، منتسب به خانواده‌ای شریف؛ [مکنزی این واژه را در پهلوی مطبوع و لذت ‌بخش معنا کرده ...

هوری

هوری :    (هور = خورشید + ی (پسوند نسبت)) 1- منسوب به خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

هورا

هورا :    1- (در سانسکریت) سورا (هورا) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از آن یاد شده و توصیه شده که آن را به نیکان بدهند؛ 2- (در کردی) هورا به معنی غوغا است؛ 3- (در اوستایی) مستی آور، نوشیدنی ...

هنگامه

هنگامه :    1- شورش، فتنه، آشوب؛ 2- (در گفتگو) (به مجاز) شگفت انگیز، عالی، فوق العاده؛ 3- (در قدیم) هنگام، زمان، فصل.

هَنا

هَنا :    (عربی) شادمانی و خوشبختی.

همیلا

همیلا :    (اَعلام) نام یکی از ندیمه‌های شیرین در خسرو و شیرین نظامی.

همراز

همراز :    1- ویژگی هر یک از دو یا چند نفری که راز خود را به یکدیگر می‌گویند؛ 2- همدم، همنشین، مونس.

همدم

همدم :    (به مجاز) همنشین، مونس.

همتا

همتا :    1- آنچه یا آن‌که در صفتی با دیگری وجه اشتراک داشته یا کاملاً به او شبیه باشد، نظیر، مثل؛ 2- (در قدیم) همسر، جفت؛ 3- (در قدیم) همنشین، همدم، رفیق؛ 4- (در قدیم) متناسب، در خور.

هُمادخت

هُمادخت :    (هما+ دخت = دختر)، (به مجاز) دختر خوشبخت، دختر سعادتمند.

هُما

هُما :    1- (در پهلوی)، فرخنده؛ 2- پرنده‌ای با جثه‌ای نسبتاً درشت از خانواده‌ی لاشخورها، دارای بال‌های بلند، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار. [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما می‌پنداشتند سایه‌اش بر سر ...

هلیا

هلیا :    (از یونانی، heliade) 1- صورت تخفیف یافته‌ی هلیاد، به معنی دختر خورشید؛ 2- (اَعلام) (در اساطیر یونان) دختر هلیوس.

هِلنا

هِلنا :    1- (= هلن)،   هلن؛ 2- (اَعلام) نام شهری در مرکز ایالت مونتانای آمریکا.

هِلن

هِلن :    (اَعلام) هلن دختر ژوپیتر خدای خدایان یونان یکی از وسوسه‌انگیزترین زنان میتولوژی [اسطوره شناسی] یونان است که زندگی رؤیایی‌اش پیوسته الهام بخش شعرا، نویسندگان و صورت نگاران بوده و شاهکارهای بسیاری به نام او بوجود آمده است.

هَستی

هَستی:    1- وجود در مقابل نیستی؛ 2- زندگی، زندگانی؛ 3- (به مجاز) همه‌ی دارایی. مایملک؛ 4- (به مجاز) جهان، عالم وجود.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسامی لاتین دخترانه

اسم های زیبای ارمنی دختر

نام های انگلیسی دخترانه

اسم سریانی دخترانه

اسم های فرانسه ای دخترانه

نام های آشوری دخترانه

اسم های دخترانه با ریشه عبری

نام های دخترانه و پسرانه اوستایی پهلوی

اسم های زیبای گیلانی و مازندرانی دخترانه

اسم های لری دخترانه

اسم های خوشگل دوقلوی دختر

اسم عربی دخترونه

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

هَرانوش

هَرانوش :    1- دختر آتش؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

هدیه‌زهرا

هدیه‌زهرا :    از نام‌های مرکب، ا هدیه و زهرا.

هدیه

هدیه :    (عربی) 1- آنچه به مناسبتی یا به رسم یادگار به نشانه‌ی محبت به کسی داده می شود، پیش‌کش، ارمغان، کادو؛ 2- (احترام آمیز) قیمت خرید و فروش قرآن کریم؛ 3- (در قدیم) رونمای عروس؛ 4- (در قدیم) موهبت و عطای خداوند.

هُدی

هُدی :    (عربی) 1- (در قدیم) هدایت کردن، هدایت، راهنمایی؛ 2- رسیدن به حق و حقیقت؛ 3- راه راست، مسیر درست؛ 4- (به مجاز) دین هدایت، اسلام.

هجرت

هجرت :    (عربی) 1- از کشور یا زادگاه خود به جای دیگر رفتن و در آنجا ساکن شدن؛ 2- (اَعلام) مهاجرت پیامبر اسلام(ص) و جمعی از یارانش (مهاجران) از مکه به یثرب (مدینه)، که رویدادی ویژه در تاریخ اسلام بود، بعدها مبدأ تاریخ هجری ...

هایده

هایده :    آشکار، نمایان، هویدا.

هانیه

هانیه :      (عربی) شادمان، خوشبخت.

هانیتا

هانیتا :    (هانی+ تا = نظیر، مانند)) 1- نظیر و مانند هانی؛ 2- مسرور و شاد.

هانیا

هانیا :    (هانی+ ا (پسوند نسبت)) 1- منسوب به هانی؛ 2- مسرور و شاد.

هانا

هانا :    (کردی) 1- زنهار، دادخواهی؛ 2- امید؛ 3- بینایی؛ 4- خواهش.

هاله

هاله :    1- (در نجوم) حلقه‌ی نورانی سفید یا رنگی که گاهی گِردِ قرص ماه یا خورشید دیده می شود؛ 2- حلقه یا حاشیه‌ی تابناکی که در اطراف چیزی به ویژه در اطراف سر مقدسین در نقاشی‌ها دیده می شود؛ 3- (به مجاز) آنچه ...

هادیه

هادیه :    (عربی) (مؤنث هادی)،   هادی. 1-

هاجر

هاجر :    (عبری) 1- به معنی «فرار»؛ 2- (اَعلام) همسر دوم حضرت ابراهیم خلیل(ع)، کنیز همسر اولش سارا، مادر اسماعیل(ع). به روایت تورات و قرآن. [هاجر در ادبیاتِ یهود نشانه‌ی بندگی در شریعت است].

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir