اسم دختر با حرف ک

اسم و نام دختر با حرف ک

اسامی دختر

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کِیهانه

کِیهانه :    (کیهان + ه (پسوند نسبت))، منسوب به کیهان، ( کیهان.

کیواندخت

کیواندخت :    1- دختری منسوب به کیوان، یا دختر کیوان؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

کیمیا

کیمیا :    1- ماده‌ای فرضی که به گمان قدما فلزاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل می‌کند، اکسیر؛ 2- (به مجاز) هر چیز نایاب و دست نیافتنی؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) افسون، مکر و حیله؛ 4- (در تصوف) (به ...

کیاندخت

کیاندخت :    دختر بزرگان و سروران، دختری که نژاد و تبار او به بزرگان و سروران می‌رسد.

کیاناز

کیاناز :    (کیا+ ناز (افتخار‌، فخر، تفاخر)) 1- موجب افتخار پادشاهان و سروران و بزرگان؛ 2- (به مجاز) بزرگ‌زاده.

کیانا

کیانا :    (سریانی، kyānā) 1- طبیعت، جوهر؛ 2- (در اصطلاح فلاسفه) طبایع.

کیارا

کیارا :    تاسه، میل و خواهش به خوردن چیزهای بی‌قاعده (ناباب) چنانکه این حالت در زنان آبستن پدید می‌آید. [دکتر معین در جلد پنجم برهان (ص239) آورده است بنا بر قاعده‌ی تبدیل «و» به «گ» به نظر می‌رسد اصل کلمه «گیار» بوده (= ویار) ...

کوکب

کوکب :    (عربی) 1- (در نجوم) ستاره؛ 2- (در گیاهی) گل زینتی درشتِ پُر پَر به رنگهای ارغوانی، سفید، زرد، قرمز یا بنفش.

کوثر

کوثر :    (عربی) (اَعلام) 1) سوره‌ی صد و هشتم از قرآن کریم دارای سه آیه؛ 2) (در ادیان) جویبار، چشمه یا حوضی در بهشت؛ 3) نام شهرستانی در جنوب شرقی استان اردبیل.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کَمند

کَمند :    1- (به مجاز) آنچه به وسیله‌ی آن کسی را گرفتار می‌کنند، دام؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) گیسو.

کلثوم

کلثوم :    (عربی) 1- پرگوشت رخسار بی‌ترش‌رویی، دارای گونه و چهره‌ی پر گوشت؛ 2- (به مجاز) زیبا چهره؛ 3- (اَعلام) ام کلثوم نام دختر پیامبر اسلام(ص).

کعبه

کعبه :    (عربی) 1- مرتفع، جای چهارگوش، مکعب؛ 2- (اعلام) (= بیت‌الله الحرام): بنایی به شکل مکعب مستطیل در ابعاد حدود 12×10×15 متر در شهر مکه، در کشور عربستان سعودی، قبله گاه مسلمانان جهان و مقدسترین مکان مذهبی در اسلام.

کَژال

کَژال :    (کردی) در بعضی از نامنامه‌ها زیباروی سیاه چشم معنا شده است(؟).

کریمه

کریمه :    (عربی) 1- گران‌بها، ارزشمند؛ 2- صفت هر یک از آیه‌های قرآن؛ 3- (در قدیم) هر یک از آیه‌های قرآن؛ 4- زن بزرگوار، زن شریف نیکو و خوب.

کتایون

کتایون :    (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفندیار که نام دیگرش را ناهید گفته‌اند.

کُبری

کُبری :    (عربی) 1- (مؤنث اکبر)، بزرگ، کبیر، بزرگتر، + ( اکبر؛ 2- (اَعلام) لقب زینب کبری(س) دختر حضرت علی(ع).

کانی

کانی :  در کردی به معنی چشمه است - (کان + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به کان، مربوط به کان، معدنی، استخراج شده از کان؛ 2- (به مجاز) دارای ارزش و قیمت. 

کتایون

کتایون :    (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفندیار که نام دیگرش را ناهید گفته‌اند.

کتانه

کتانه :    (کتان = نام گیاهی + ه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به کتان؛ 2- (به مجاز) زیبا و باطراوت.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کُبری

کُبری :    (عربی) 1- (مؤنث اکبر)، بزرگ، کبیر، بزرگتر، + ( اکبر؛ 2- (اَعلام) لقب زینب کبری(س) دختر حضرت علی(ع).

کانیاو

کانیاو :    (کردی) 1- آب چشمه؛ 2- زمینی که با آب چشمه آبیاری شود؛ 3- گیاهی که با آب چشمه سیراب شود.

کانیا

کانیا :    [کان (به مجاز) سرچشمه، منشأ + ی (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)]، 1- منسوب به کان؛ 2- ویژگیِ کسی که سرچشمه و منشأ است؛ 3- کسی که زایا و بارور است.

کانی

کانی :    (کان + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به کان، مربوط به کان، معدنی، استخراج شده از کان؛ 2- (به مجاز) دارای ارزش و قیمت.

کاملیا

کاملیا :    (فرانسوی، kamelia) 1- (در گیاهی) گلهای درشت و زیبا به رنگهای سفید و صورتی که در بهار ظاهر می‌شوند؛ 2- درختچه‌ی زینتی و همیشه سبز این گل که از خانواده‌ی چای است و برگهای براق و بیضی شکل دارد.

کامله

کامله :    (عربی) (مؤنث کامل)، 1- زن کامل؛ 2- (در تصوف) کامل (زن)، ( کامل. 1- ، 2- ، 3- و 4-

کاظمه

کاظمه :    (عربی) (مؤنث کاظم)، ( کاظم. 1-

کازیوه

کازیوه :    (کردی) سپیدی صبح که همه افق را فرا گیرد.

کارینا

کارینا :    (اَعلام) چهارمین سرزمین از سرزمین‌های تابعه‌ی پارت که به واسطه‌ی ولات [جمعِ والی] اداره می‌شده‌اند.

کارین

دور و بعید.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir