هیلا : نام پرندهای است، باشه (پرندهای شکاری کوچکتر از باز).
هَیفا : (عربی) (مؤنث اهیف) زن کمر باریک (باریک میان).
هیرو : (هیر = آتش + او /-u/= (پسوند نسبت))، منسوب به آتش؛ 2- آتشی و سرخ گون؛ 3- (به مجاز) زیبارو.
هیدیکا : (کردی) به آهستگی.
هیدی : (کردی) آرام، آهسته، بردبار.
اسم های ترکیه ای استانبولی دختر همراه با معنی
چند اسم خوشگل و امروزی جدید دختر
هِیام : (عربی) دوست داشتن، ویژگی یا حالت کسی که از فرط عشق و غیرعشق شوریده است و نمیداند به کجا میرود.
هونیا : (هو = خوب + نیا) 1- دارای نیای خوب، نیکوتبار، نیک نژاد؛ 2- (در پهلوی) (= هونیاک) به معنی خوب نیا، دارای اصل و نسب اصیل، منتسب به خانوادهای شریف؛ [مکنزی این واژه را در پهلوی مطبوع و لذت بخش معنا کرده ...
هوری : (هور = خورشید + ی (پسوند نسبت)) 1- منسوب به خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
هورا : 1- (در سانسکریت) سورا (هورا) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از آن یاد شده و توصیه شده که آن را به نیکان بدهند؛ 2- (در کردی) هورا به معنی غوغا است؛ 3- (در اوستایی) مستی آور، نوشیدنی ...
هنگامه : 1- شورش، فتنه، آشوب؛ 2- (در گفتگو) (به مجاز) شگفت انگیز، عالی، فوق العاده؛ 3- (در قدیم) هنگام، زمان، فصل.
هَنا : (عربی) شادمانی و خوشبختی.
همیلا : (اَعلام) نام یکی از ندیمههای شیرین در خسرو و شیرین نظامی.
همراز : 1- ویژگی هر یک از دو یا چند نفری که راز خود را به یکدیگر میگویند؛ 2- همدم، همنشین، مونس.
همدم : (به مجاز) همنشین، مونس.
همتا : 1- آنچه یا آنکه در صفتی با دیگری وجه اشتراک داشته یا کاملاً به او شبیه باشد، نظیر، مثل؛ 2- (در قدیم) همسر، جفت؛ 3- (در قدیم) همنشین، همدم، رفیق؛ 4- (در قدیم) متناسب، در خور.
هُمادخت : (هما+ دخت = دختر)، (به مجاز) دختر خوشبخت، دختر سعادتمند.
هُما : 1- (در پهلوی)، فرخنده؛ 2- پرندهای با جثهای نسبتاً درشت از خانوادهی لاشخورها، دارای بالهای بلند، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار. [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما میپنداشتند سایهاش بر سر ...
هلیا : (از یونانی، heliade) 1- صورت تخفیف یافتهی هلیاد، به معنی دختر خورشید؛ 2- (اَعلام) (در اساطیر یونان) دختر هلیوس.
هِلنا : 1- (= هلن)، هلن؛ 2- (اَعلام) نام شهری در مرکز ایالت مونتانای آمریکا.
هِلن : (اَعلام) هلن دختر ژوپیتر خدای خدایان یونان یکی از وسوسهانگیزترین زنان میتولوژی [اسطوره شناسی] یونان است که زندگی رؤیاییاش پیوسته الهام بخش شعرا، نویسندگان و صورت نگاران بوده و شاهکارهای بسیاری به نام او بوجود آمده است.
هَستی: 1- وجود در مقابل نیستی؛ 2- زندگی، زندگانی؛ 3- (به مجاز) همهی دارایی. مایملک؛ 4- (به مجاز) جهان، عالم وجود.
نام های دخترانه و پسرانه اوستایی پهلوی
اسم های زیبای گیلانی و مازندرانی دخترانه
هَرانوش : 1- دختر آتش؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
هدیهزهرا : از نامهای مرکب، ا هدیه و زهرا.
هدیه : (عربی) 1- آنچه به مناسبتی یا به رسم یادگار به نشانهی محبت به کسی داده می شود، پیشکش، ارمغان، کادو؛ 2- (احترام آمیز) قیمت خرید و فروش قرآن کریم؛ 3- (در قدیم) رونمای عروس؛ 4- (در قدیم) موهبت و عطای خداوند.
هُدی : (عربی) 1- (در قدیم) هدایت کردن، هدایت، راهنمایی؛ 2- رسیدن به حق و حقیقت؛ 3- راه راست، مسیر درست؛ 4- (به مجاز) دین هدایت، اسلام.
هجرت : (عربی) 1- از کشور یا زادگاه خود به جای دیگر رفتن و در آنجا ساکن شدن؛ 2- (اَعلام) مهاجرت پیامبر اسلام(ص) و جمعی از یارانش (مهاجران) از مکه به یثرب (مدینه)، که رویدادی ویژه در تاریخ اسلام بود، بعدها مبدأ تاریخ هجری ...
هایده : آشکار، نمایان، هویدا.
هانیه : (عربی) شادمان، خوشبخت.
هانیتا : (هانی+ تا = نظیر، مانند)) 1- نظیر و مانند هانی؛ 2- مسرور و شاد.
هانیا : (هانی+ ا (پسوند نسبت)) 1- منسوب به هانی؛ 2- مسرور و شاد.
هانا : (کردی) 1- زنهار، دادخواهی؛ 2- امید؛ 3- بینایی؛ 4- خواهش.
هاله : 1- (در نجوم) حلقهی نورانی سفید یا رنگی که گاهی گِردِ قرص ماه یا خورشید دیده می شود؛ 2- حلقه یا حاشیهی تابناکی که در اطراف چیزی به ویژه در اطراف سر مقدسین در نقاشیها دیده می شود؛ 3- (به مجاز) آنچه ...
هادیه : (عربی) (مؤنث هادی)، هادی. 1-
هاجر : (عبری) 1- به معنی «فرار»؛ 2- (اَعلام) همسر دوم حضرت ابراهیم خلیل(ع)، کنیز همسر اولش سارا، مادر اسماعیل(ع). به روایت تورات و قرآن. [هاجر در ادبیاتِ یهود نشانهی بندگی در شریعت است].
سلام ببخشید اسم دختر میخوام که به یامین و آرمین بیاد . ترجیحا آخرش با مین تمام بشه
لطفا خیلی سریع بگین . سپاس
آهید ، آنید ، آتین ، آیدینا ، حسنا ، صبیحا ، آدیا ، آتیا ، آدلیا ، پرینا ، پرین ، فرهناز ، فریندا - فریندخت ، مانیدا ،
فرحسا ، فریحا ، هانیدا ، مریسا ، مهژین ، گلژین ، دلژین ، ژینو ، سوژین ، سو تیام ، تیامهر . مهرآسا ، آوید ، اسرین
سلام لطفا سه اسم زیبا از بینشان انتخاب کنید
سلام اسم دختر و پسر ک به هلنا و عرفان بیاد یا اسم دختر که مشابه به هیراد باشه
سلام
ببخشید اسم پسر که به متین بیاد
نمی خوام از این اسم های امروزی و جدید باشه یه اسم عادی
سلام لطفا به ترتیب اولویت زیبایی اسمها را انتخاب کنید؟
حسنا ، مرضیه ، طیبه ، طاهره ، مطهره ، معصومه ، فهیمه .
اسم دختر و پسر که به هستی بیا غربی باشه غیر غربی باشه فرقی نداره فقط اسم باشه
سلام
اسم دختری که به طهورا بیاد
و اسم دختری که به همتا و شایان بیاد میشه راهنمایی کنید
سلام آیا اسم نباهت مورد تایید ثبت احوال است؟ ریشه اسم نباهت چیست ؟
سلام.هیمن و هایین قشنگه؟هایین اسم دخترونه س.ی جا شنیدم اما هرچی دنبال معنیشم نیست.هاینا هست به معنی بیداری و هوشیاری.ثبت احوال هایین رو قبول میکنه؟معنیشو میدونید؟
هانا : هانا با ریشه عبری به معنی : توجه - نیکی - لطف و مهربانی - زیبایی - فضل و بخشش .
هانا با ریشه لری کردی به معنی : امید نفس پناه فریاد .
سلام خسته نباشید
اسم دختر و پسر که جدید باشه وب هنگامه و امیرحسین بیاد ممنون🌹🍁🍁
سلام اسم هانده و هزال به چه معناهستند وآیا این دونام ترکی موردتاییدثبت احوال هستندیاخیر؟
سلام آیا اسم هیدی ، هیدا مورد تاییدثبت احوال چه ریشه دارند وبه چه معناهستند خانمی رو دیدم که هیدا صداش می زدند.
سلام خسته نباشید،
دنبال اسم هستم که به الهام و هادی بیاد مرسی از راهنماییتون
سلام بنظر شما کدومش قشنگترِ و معنی بهتری داره دو تا را انتخاب کنید.
هلما،هلناز،هیرو،همراز،هلیسا،هانیسا،هانیتا
ریشه اسم هیرو