ظ

راهنمای انتخاب اسم دختر نام پسر زیبای ایرانی جدید شیک با کلاس

انتخاب نام برای فرزند دختر و پسر - معنی اسم - اسم دوقلو ها - نام های اصیل فارسی ، ترکی و آذری ، کردی، لری، گیلکی و مازنی، بلوچی، عبری، عربی

تبلیغات

۳۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسم جدید دختر» ثبت شده است

اسم دختر با حرف ک

اسم دختر با حرف ک

اسم و نام دختر با حرف ک

اسامی دختر

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کِیهانه

کِیهانه :    (کیهان + ه (پسوند نسبت))، منسوب به کیهان، ( کیهان.

کیواندخت

کیواندخت :    1- دختری منسوب به کیوان، یا دختر کیوان؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

کیمیا

کیمیا :    1- ماده‌ای فرضی که به گمان قدما فلزاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل می‌کند، اکسیر؛ 2- (به مجاز) هر چیز نایاب و دست نیافتنی؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) افسون، مکر و حیله؛ 4- (در تصوف) (به ...

کیاندخت

کیاندخت :    دختر بزرگان و سروران، دختری که نژاد و تبار او به بزرگان و سروران می‌رسد.

کیاناز

کیاناز :    (کیا+ ناز (افتخار‌، فخر، تفاخر)) 1- موجب افتخار پادشاهان و سروران و بزرگان؛ 2- (به مجاز) بزرگ‌زاده.

کیانا

کیانا :    (سریانی، kyānā) 1- طبیعت، جوهر؛ 2- (در اصطلاح فلاسفه) طبایع.

کیارا

کیارا :    تاسه، میل و خواهش به خوردن چیزهای بی‌قاعده (ناباب) چنانکه این حالت در زنان آبستن پدید می‌آید. [دکتر معین در جلد پنجم برهان (ص239) آورده است بنا بر قاعده‌ی تبدیل «و» به «گ» به نظر می‌رسد اصل کلمه «گیار» بوده (= ویار) ...

کوکب

کوکب :    (عربی) 1- (در نجوم) ستاره؛ 2- (در گیاهی) گل زینتی درشتِ پُر پَر به رنگهای ارغوانی، سفید، زرد، قرمز یا بنفش.

کوثر

کوثر :    (عربی) (اَعلام) 1) سوره‌ی صد و هشتم از قرآن کریم دارای سه آیه؛ 2) (در ادیان) جویبار، چشمه یا حوضی در بهشت؛ 3) نام شهرستانی در جنوب شرقی استان اردبیل.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کَمند

کَمند :    1- (به مجاز) آنچه به وسیله‌ی آن کسی را گرفتار می‌کنند، دام؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) گیسو.

کلثوم

کلثوم :    (عربی) 1- پرگوشت رخسار بی‌ترش‌رویی، دارای گونه و چهره‌ی پر گوشت؛ 2- (به مجاز) زیبا چهره؛ 3- (اَعلام) ام کلثوم نام دختر پیامبر اسلام(ص).

کعبه

کعبه :    (عربی) 1- مرتفع، جای چهارگوش، مکعب؛ 2- (اعلام) (= بیت‌الله الحرام): بنایی به شکل مکعب مستطیل در ابعاد حدود 12×10×15 متر در شهر مکه، در کشور عربستان سعودی، قبله گاه مسلمانان جهان و مقدسترین مکان مذهبی در اسلام.

کَژال

کَژال :    (کردی) در بعضی از نامنامه‌ها زیباروی سیاه چشم معنا شده است(؟).

کریمه

کریمه :    (عربی) 1- گران‌بها، ارزشمند؛ 2- صفت هر یک از آیه‌های قرآن؛ 3- (در قدیم) هر یک از آیه‌های قرآن؛ 4- زن بزرگوار، زن شریف نیکو و خوب.

کتایون

کتایون :    (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفندیار که نام دیگرش را ناهید گفته‌اند.

کُبری

کُبری :    (عربی) 1- (مؤنث اکبر)، بزرگ، کبیر، بزرگتر، + ( اکبر؛ 2- (اَعلام) لقب زینب کبری(س) دختر حضرت علی(ع).

کانی

کانی :  در کردی به معنی چشمه است - (کان + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به کان، مربوط به کان، معدنی، استخراج شده از کان؛ 2- (به مجاز) دارای ارزش و قیمت. 

کتایون

کتایون :    (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفندیار که نام دیگرش را ناهید گفته‌اند.

کتانه

کتانه :    (کتان = نام گیاهی + ه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به کتان؛ 2- (به مجاز) زیبا و باطراوت.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کُبری

کُبری :    (عربی) 1- (مؤنث اکبر)، بزرگ، کبیر، بزرگتر، + ( اکبر؛ 2- (اَعلام) لقب زینب کبری(س) دختر حضرت علی(ع).

کانیاو

کانیاو :    (کردی) 1- آب چشمه؛ 2- زمینی که با آب چشمه آبیاری شود؛ 3- گیاهی که با آب چشمه سیراب شود.

کانیا

کانیا :    [کان (به مجاز) سرچشمه، منشأ + ی (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)]، 1- منسوب به کان؛ 2- ویژگیِ کسی که سرچشمه و منشأ است؛ 3- کسی که زایا و بارور است.

کانی

کانی :    (کان + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به کان، مربوط به کان، معدنی، استخراج شده از کان؛ 2- (به مجاز) دارای ارزش و قیمت.

کاملیا

کاملیا :    (فرانسوی، kamelia) 1- (در گیاهی) گلهای درشت و زیبا به رنگهای سفید و صورتی که در بهار ظاهر می‌شوند؛ 2- درختچه‌ی زینتی و همیشه سبز این گل که از خانواده‌ی چای است و برگهای براق و بیضی شکل دارد.

کامله

کامله :    (عربی) (مؤنث کامل)، 1- زن کامل؛ 2- (در تصوف) کامل (زن)، ( کامل. 1- ، 2- ، 3- و 4-

کاظمه

کاظمه :    (عربی) (مؤنث کاظم)، ( کاظم. 1-

کازیوه

کازیوه :    (کردی) سپیدی صبح که همه افق را فرا گیرد.

کارینا

کارینا :    (اَعلام) چهارمین سرزمین از سرزمین‌های تابعه‌ی پارت که به واسطه‌ی ولات [جمعِ والی] اداره می‌شده‌اند.

کارین

دور و بعید.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

             

         

        

  • ۰ لایک
  • ۷۶ نظر

    اسم دختر با حرف ع

    اسامی دختر

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    عینا

    عینا :    (عربی، عیناء)، زن فراخ چشم، زن زیبا چشم.

    عهدیه

    عهدیه :    (عربی) (عهد + ایه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به عهد؛ 2- (به مجاز) زن هم ‌پیمان، زن پای‌بند به عهد و پیمان.

    عواطف

    عواطف :    (عربی) 1- عاطفه  ها، احساسات؛ 2- مهربانی  ها، الطاف.

    علیمه

    علیمه :    (عربی) (مؤنث علیم)، ( علیم.

    عُلیا

    عُلیا :    (عربی) 1- ویژگی جایی که نسبت به جای دیگر بر بلندی قرار گرفته است، بالا در مقابل سفلی؛ 2- (در قدیم) رفیع، والا.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    علویه

    علویه :    (عربی) 1- (مؤنث علوی)، منسوب به علی؛ 2- آنچه که مرتفع باشد؛ 3- آنچه که شریف باشد؛ 4- کسی که از اولاد علی ابن ابی طالب(ع) باشد.

    عقیله

    عقیله :    (عربی) (مؤنث عقیل)، 1- زن بزرگوار؛ 2- هر چیز گرامی و ارجمند، نفیس.

    عقیق

    عقیق :    (عربی) 1- سنگی سلیسی و آبدار و قیمتی، که رنگ سرخ آن بسیار جالب است و در زینت استفاده می‌شود؛ 2- (به مجاز) شخص ارجمند و گرامی.

    عفیفه

    عفیفه :    (عربی) (مؤنث عفیف)، ( عفیف.

    عفت

    عفت :    (عربی) 1- حالت خویشتن داریِ زن در رویارویی و معاشرت با نامحرم و حفظ آبرو، پاکدامنی؛ 2- رعایت اصول اخلاقی، پرهیزکاری، پارسایی.

    عظیمه

    عظیمه :    (عربی) (مؤنث عظیم)، ( عظیم.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    عطیه

    عطیه :    (عربی) 1- آنچه از سوی خداوند یا از طرف شخصی بزرگ به کسی بخشیده شود؛ 2- انعام، بخشش.

    عطوفه

    عطوفه :    (عربی) (مؤنث عَطوف) زنِ مهربان و با عاطفه.

    عطریه

    عطریه :    (عربی) (عطر + ایه (پسوند نسبت))، منسوب به عطر؛ معطر، خوشبو.

    عطرین

    عطرین :    (عربی ـ فارسی) (عطر + ین (پسوند نسبت))، منسوب به عطر؛ معطر، خوشبو.

    عصمت

    عصمت :    (عربی) 1- معصوم بودن، بی‌گناهی، پاک‌دامنی؛ 2- ناموس و عفت زنان؛ 3- (در قدیم) نگهداری و محافظت؛ 4- (در فلسفه قدیم) ملکه‌ی اجتناب از گناه.

    عشرت

    عشرت :    (عربی، عشیرة) 1- خوش گذرانی، کام جویی؛ 2- (در قدیم) هم نشینی، معاشرت.

    عسل

    عسل :    (عربی) 1- انگبین، مایع خوراکیِ غلیظ و چسبناکی که زنبور عسل تولید می‌کند؛ 2- (به مجاز) (در گفتگو) بسیار شیرین و خوش مزه و همینطور بسیار دوست داشتنی و مطلوب.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    عزیزه

    عزیزه :    (عربی) (مؤنث عزیز)، ( عزیز.

    عِزت

    عِزت :    (عربی) 1- عزیز و گرامی بودن، سربلندی و ارجمندی در مقابلِ ذلت؛ 2- احترام، بزرگداشت، گرامی‌داشت، تکریم؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) خداوند.

    عرفانه

    عرفانه :    (عربی ـ فارسی) (عرفان + ه (نسبت))، منسوب به عرفان. ( عرفان.

    عَذرا

    عَذرا :    (عربی) 1- دوشیزه، باکِره، آشکار؛ 2- (اَعلام) 1) لقب حضرت مریم مادر حضرت عیسی(ع)؛ 2) لقب حضرت فاطمه(س).

    عَدیله

    عَدیله :    (عربی) (مؤنث عدیل)، 1- مثل، مانند، ‌همانند، هم شأن، هم وزن؛ 2- همسر.

    عَبیر

    عَبیر :    (عربی) (در قدیم) نوعی ماده  ی خوش  بو کننده که از ترکیب مشک، گلاب، زعفران، و بعضی مواد دیگر تهیه می  شد و آن را برای خوش بویی همراه داشتند یا در مجالس می  سوزاندند.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    عایشه

    عایشه :    (عربی) 1- زن نیکو حال؛ 2- (اَعلام) [7 پیش از هجرت -57 هجری] همسر پیامبر اسلام(ص) و دختر ابوبکر خلیفه. در سال دوم هجری به همسری پیامبر(ص) درآمد. در جنگ جمل بر ضدّ حضرت علی(ع) شرکت جست. پس از شکست به مدینه ...

    عالیه

    عالیه :    (عربی) (مؤنث عالی)، 1- عنوانی احترام آمیز برای زنان؛ 2- عالی مقام (زن)؛ 3- عالی. +   عالی.

    عالمه

    عالمه :    (عربی) (مؤنث عالم) دانشمند (زن)، آگاه.

    عالَم

    عالَم :    (عربی) 1- (در قدیم) کیهان، پهنه‌ی کره‌ی زمین و آنچه در آن است، جهان؛ 2- (به مجاز) حالت و وضعیت.

    عاقِله

    عاقِله :    (عربی) (مؤنث عاقل)، زنِ عاقل.    عاقل.

    عاطِفه

    عاطِفه :    (عربی) محبت، مهربانی، مهر، عطوفت.

    عاصِفه

    عاصِفه :    (عربی) (مؤنث عاصِف). (  عاصِف.

    عارفه

    عارفه :    (عربی) 1- زن عارف، ز عارف. 1- ، 2- و 3- ؛  2- (در قدیم) مهربانی و نیکی (عارفت).

    عادله

    عادله :    (عربی) (مؤنث عادل) عادل، دادگر (زن)، + (  عادل.

    عابده

    عابده :    (عربی) (مؤنث عابد) (در قدیم) زنی که بسیار عبادت می‌کند. +   عابد.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۲۴ نظر

    اسم دختر با حرف گ

    اسامی دختر

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    گیو

    گیو :    (اَعلام) (در شاهنامه) یکی از پهلوانان داستانی ایرانی پسر گودرز، داماد رستم و پدر بیژن. برای آوردن کیخسرو به توران رفت. در پایان کار کیخسرو از جمله‌ی همراهان او بود، که در برف ناپدید شدند.

    گودرز

    گودرز :    (اَعلام) 1) (در شاهنامه) سردار ایرانی عصر کیکاووس و کیخسرو، پسر گشواد و دارای 78 پسر، که همه از پهلوانان بودند. او در خواب از وجود کیخسرو خبر یافت و گیو را به جستجویش به توران فرستاد. در جنگ یازده رخ پیران ...

    گشواد

    گشواد :    1- دارنده‌ی اسب آماده؛ 2- (اَعلام) نام پسر لهراسب پادشاه کیان که خواهان پادشاهی از پدر بود، و نام پدر داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی.

    گَشتاسب

    گَشتاسب :    1- دارنده‌ی اسب آماده؛ 2- (اَعلام) نام پسر لهراسب پادشاه کیان که خواهان پادشاهی از پدر بود، و نام پدر داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی.

    گَرشاسب

    گَرشاسب :    (= کرشاسپ و گرشاشپ) 1- به معنی دارنده‌ی اسب لاغر؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) از پهلوانان ایرانی سپاه منوچهر در جنگ با سلم و تور و خزانه دار منوچهر. گرشاسبنامه سرگذشت اوست. 2) آخرین شاه از سلسله‌ی پیشدادیان و پسر زو که ...

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

  • ۰ لایک
  • ۱۸ نظر

    اسم دختر با حرف ی

    اسامی دخترانه با حرف ی

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    یُمنا

    یُمنا :    (عربی، یُمنی) 1- (در قدیم) راست، سمت راست، در مقابلِ یُسری؛ 2- مبارک، بسیار با برکت.

    یَلدا

    یَلدا :   (سُریانی) 1- آخرین شب پاییز در نیم‌کره شمالی و بلندترین شب سال [مقارن میلاد عیسی (ع)]؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) تاریک و بلند یا تاریک و عمیق.

    یگانه

    یگانه :    1- صمیمی، همدل، یک‌ رنگ؛ 2- بی‌همتا، بی‌نظیر، تنها، منحصر به فرد؛ 3- (در قدیم) یک، یکی، واحد.

    یکتا

    یکتا :    1- یگانه، بی‌نظیر، تنها؛ 2- (در قدیم) تنها، فرد، منفرد؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) جدا، بی‌نیاز، فارغ؛ 4- مستقیم، راست؛ 5- مخلص، صمیمی؛ یک رنگ، بی‌ریا؛ 6- (در قدیم) به تنهایی؛ 7- ساز زهی که فقط یک سیم یا وتر بر ...

    یَسنا

    یَسنا :    (اوستایی) هم ریشه با یشت، در لغت به معنی پرستش، ستایش، نماز، جشن و در اصطلاح نام یکی از بخش‌های پنجگانه‌ی اوستا و مهمترین آنهاست.

    یُسرا

    یُسرا :    (عربی) 1- آسان، فراخی، به آسانی، به سهولت؛ 2- (در قدیم) چپ، طرف چپ در مقابلِ یمنی.

    یانا

    یانا :    1- (اوستایی) نیکی رسان، نکویی بخش؛ 2- (در ترکی) در حال اشتعال؛ 3- (به مجاز) زیبا و درخشان.

    یاسمینا

    یاسمینا :    (یاسمین + ا (پسوند نسبت)) منسوب به یاسمین، یاسمین و یاسمن.

    یاسمین

    یاسمین :    (= یاسمن)، یاسمن.

    یاسمن زهرا

    یاسمن زهرا :    (فارسی ـ عربی) از نام های مرکب، یاسمن و زهرا.

    یاسمن

    یاسمن :    (در گیاهی) درختچه‌ای زینتی دارای گل‌های درشت و معطر به رنگ‌های سفید، زرد و قرمز.

    یاس

    یاس :    (در گیاهی) درختچه‌ای زینتی با ارتفاع حدود دو متر دارای گل‌های زرد، سرخ، سفید و بنفش و بسیار معطر.

  • ۰ لایک
  • ۵۷ نظر