ظ

راهنمای انتخاب اسم دختر نام پسر زیبای ایرانی جدید شیک با کلاس

انتخاب نام برای فرزند دختر و پسر - معنی اسم - اسم دوقلو ها - نام های اصیل فارسی ، ترکی و آذری ، کردی، لری، گیلکی و مازنی، بلوچی، عبری، عربی

تبلیغات

۳۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسم جدید دختر» ثبت شده است

اسم دختر با حرف ه

اسامی دخترانه با حرف ه

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

هیلا

هیلا :    نام پرنده‌ای است، باشه (پرنده‌ای شکاری کوچکتر از باز).

هَیفا

هَیفا :    (عربی) (مؤنث اهیف) زن کمر باریک (باریک میان).

هیرو

هیرو :    (هیر = آتش + او /-u/= (پسوند نسبت))، منسوب به آتش؛ 2- آتشی و سرخ گون؛ 3- (به مجاز) زیبارو.

هیدیکا

هیدیکا :    (کردی) به آهستگی.

هیدی

هیدی :    (کردی) آرام، آهسته، بردبار.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسم های ترکیه ای استانبولی دختر همراه با معنی

چند اسم خوشگل و امروزی جدید دختر

اسم های یونانی دخترانه

زیباترین اسم های دخترانه

اسم های کردی دختر

اسم های خارجی دخترونه

اسم های دخترانه مذهبی و قرآنی

اسم زیبا ترکی دخترونه

اسم دختر با ریشه سانسکریت

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

هِیام

هِیام :    (عربی) دوست داشتن، ویژگی یا حالت کسی که از فرط عشق و غیرعشق شوریده است و نمی‌داند به کجا میرود.

هونیا

هونیا :    (هو = خوب + نیا) 1- دارای نیای خوب، نیکوتبار، نیک نژاد؛ 2- (در پهلوی) (= هونیاک) به معنی خوب نیا، دارای اصل و نسب اصیل، منتسب به خانواده‌ای شریف؛ [مکنزی این واژه را در پهلوی مطبوع و لذت ‌بخش معنا کرده ...

هوری

هوری :    (هور = خورشید + ی (پسوند نسبت)) 1- منسوب به خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

هورا

هورا :    1- (در سانسکریت) سورا (هورا) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از آن یاد شده و توصیه شده که آن را به نیکان بدهند؛ 2- (در کردی) هورا به معنی غوغا است؛ 3- (در اوستایی) مستی آور، نوشیدنی ...

هنگامه

هنگامه :    1- شورش، فتنه، آشوب؛ 2- (در گفتگو) (به مجاز) شگفت انگیز، عالی، فوق العاده؛ 3- (در قدیم) هنگام، زمان، فصل.

هَنا

هَنا :    (عربی) شادمانی و خوشبختی.

همیلا

همیلا :    (اَعلام) نام یکی از ندیمه‌های شیرین در خسرو و شیرین نظامی.

همراز

همراز :    1- ویژگی هر یک از دو یا چند نفری که راز خود را به یکدیگر می‌گویند؛ 2- همدم، همنشین، مونس.

همدم

همدم :    (به مجاز) همنشین، مونس.

همتا

همتا :    1- آنچه یا آن‌که در صفتی با دیگری وجه اشتراک داشته یا کاملاً به او شبیه باشد، نظیر، مثل؛ 2- (در قدیم) همسر، جفت؛ 3- (در قدیم) همنشین، همدم، رفیق؛ 4- (در قدیم) متناسب، در خور.

هُمادخت

هُمادخت :    (هما+ دخت = دختر)، (به مجاز) دختر خوشبخت، دختر سعادتمند.

هُما

هُما :    1- (در پهلوی)، فرخنده؛ 2- پرنده‌ای با جثه‌ای نسبتاً درشت از خانواده‌ی لاشخورها، دارای بال‌های بلند، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار. [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما می‌پنداشتند سایه‌اش بر سر ...

هلیا

هلیا :    (از یونانی، heliade) 1- صورت تخفیف یافته‌ی هلیاد، به معنی دختر خورشید؛ 2- (اَعلام) (در اساطیر یونان) دختر هلیوس.

هِلنا

هِلنا :    1- (= هلن)،   هلن؛ 2- (اَعلام) نام شهری در مرکز ایالت مونتانای آمریکا.

هِلن

هِلن :    (اَعلام) هلن دختر ژوپیتر خدای خدایان یونان یکی از وسوسه‌انگیزترین زنان میتولوژی [اسطوره شناسی] یونان است که زندگی رؤیایی‌اش پیوسته الهام بخش شعرا، نویسندگان و صورت نگاران بوده و شاهکارهای بسیاری به نام او بوجود آمده است.

هَستی

هَستی:    1- وجود در مقابل نیستی؛ 2- زندگی، زندگانی؛ 3- (به مجاز) همه‌ی دارایی. مایملک؛ 4- (به مجاز) جهان، عالم وجود.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسامی لاتین دخترانه

اسم های زیبای ارمنی دختر

نام های انگلیسی دخترانه

اسم سریانی دخترانه

اسم های فرانسه ای دخترانه

نام های آشوری دخترانه

اسم های دخترانه با ریشه عبری

نام های دخترانه و پسرانه اوستایی پهلوی

اسم های زیبای گیلانی و مازندرانی دخترانه

اسم های لری دخترانه

اسم های خوشگل دوقلوی دختر

اسم عربی دخترونه

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

هَرانوش

هَرانوش :    1- دختر آتش؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

هدیه‌زهرا

هدیه‌زهرا :    از نام‌های مرکب، ا هدیه و زهرا.

هدیه

هدیه :    (عربی) 1- آنچه به مناسبتی یا به رسم یادگار به نشانه‌ی محبت به کسی داده می شود، پیش‌کش، ارمغان، کادو؛ 2- (احترام آمیز) قیمت خرید و فروش قرآن کریم؛ 3- (در قدیم) رونمای عروس؛ 4- (در قدیم) موهبت و عطای خداوند.

هُدی

هُدی :    (عربی) 1- (در قدیم) هدایت کردن، هدایت، راهنمایی؛ 2- رسیدن به حق و حقیقت؛ 3- راه راست، مسیر درست؛ 4- (به مجاز) دین هدایت، اسلام.

هجرت

هجرت :    (عربی) 1- از کشور یا زادگاه خود به جای دیگر رفتن و در آنجا ساکن شدن؛ 2- (اَعلام) مهاجرت پیامبر اسلام(ص) و جمعی از یارانش (مهاجران) از مکه به یثرب (مدینه)، که رویدادی ویژه در تاریخ اسلام بود، بعدها مبدأ تاریخ هجری ...

هایده

هایده :    آشکار، نمایان، هویدا.

هانیه

هانیه :      (عربی) شادمان، خوشبخت.

هانیتا

هانیتا :    (هانی+ تا = نظیر، مانند)) 1- نظیر و مانند هانی؛ 2- مسرور و شاد.

هانیا

هانیا :    (هانی+ ا (پسوند نسبت)) 1- منسوب به هانی؛ 2- مسرور و شاد.

هانا

هانا :    (کردی) 1- زنهار، دادخواهی؛ 2- امید؛ 3- بینایی؛ 4- خواهش.

هاله

هاله :    1- (در نجوم) حلقه‌ی نورانی سفید یا رنگی که گاهی گِردِ قرص ماه یا خورشید دیده می شود؛ 2- حلقه یا حاشیه‌ی تابناکی که در اطراف چیزی به ویژه در اطراف سر مقدسین در نقاشی‌ها دیده می شود؛ 3- (به مجاز) آنچه ...

هادیه

هادیه :    (عربی) (مؤنث هادی)،   هادی. 1-

هاجر

هاجر :    (عبری) 1- به معنی «فرار»؛ 2- (اَعلام) همسر دوم حضرت ابراهیم خلیل(ع)، کنیز همسر اولش سارا، مادر اسماعیل(ع). به روایت تورات و قرآن. [هاجر در ادبیاتِ یهود نشانه‌ی بندگی در شریعت است].

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

             

         

        

  • ۰ لایک
  • ۱۴۷ نظر

    اسم دختر با حرف و

    اسامی دختر

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    اسم های جدید دختر با حرف و

    نازآفرین

    نازآفرین :    (= نازآفریننده) 1- (به مجاز) معشوقی که ناز بسیار به کار برد؛ 2- آن‌که نعمت و رفاه و خوشی پدید آورد؛ 3- نازآفریده؛ 4- پدید گشته از ناز و فخر و تکبر؛ 5- به لطف و نرمی آفریده شده.

    وَیُونا

    وَیُونا :   [وَیُو (در سنسکریت) = عروس و (در اوستایی) = ازدواج کردن + نا (پسوند نسبت)] 1- منسوب به وَیو؛ 2- (به مجاز) عروس؛ دختری که عروس شده(؟).

    وینا

    وینا :    1- بینا. [از ریشه‌ی «وین»/vin/ به آرش دیدن در فرس هخامنشی «وئین» و در زند «ویتن» /vitan/ به آرش دیدن. (از فرهنگ پاشنگ)]؛ 2- (در کردی، wenā) شناخت، شناسایی.

    ویستا

    ویستا :    (اوستایی) یابنده، برخوردار.

    ویدا

    ویدا :    1- پیدا، هویدا، ظاهر، آشکار؛ 2- (در پهلوی) یابنده، جوینده.

    ویانا

    ویانا :    (اوستایی) فرزانگی، بخردی، دانایی.

    ونوشه

    ونوشه :    (در طبری) (= بنفشه)، ( بنفشه.

    ونوس

    ونوس :    (فرانسوی:venus ) 1- (= زهره)،   زهره؛ 2- (در میتولوژی) [اسطوره شناسی] ونوس یونانی یکی از نمادهای دیرینه‌ی آریایی و برداشت دوباره‌ای از ایزد بانوی آب های درخشان اردویسور آناهیتا یا مادر باکره است. که در روم باستان نیز به نام آفرودیت تجلی ...

    وَندا

    وَندا:    1- (در زند و پازند) خواهش و خواسته؛ 2- (در اوستا) ستایش کننده، نیایش کننده.

    وسیمه

    وسیمه :    (عربی) (مؤنثِ وسیم) زنِ زیبا و نیک روی.

    وُستا

    وُستا:    (اوستایی) 1- (= اوستا) اوستا؛ 2- (در ادیان) کتاب مقدس زردشتیان.

    وحیده

    وحیده :    (عربی) (مؤنث وحید)، ( وحید. 1- و2-

    وَجیهه

    وَجیهه :    (عربی) (مؤنث وجیه) زیبا، خوشگل (زن).

    وَجیه

    وَجیه :    (عربی) 1- زیبا، خوشگل، وجیهه؛ 2- دارای قدر و منزلت و محبوبیت نزد مردم.

    وانیا

    وانیا :    (عربی) ملایم، آهسته (نسیم).

    والیه

    والیه :    (عربی) (مؤنث والی) (در قدیم) حاکم و پادشاه و سلطان (زن).

    والِه

    والِه :    (عربی) 1- عاشق بی قرار، شیفته و مفتون؛ 2- حیران، سرگشته، مبهوت؛ 3- (در حالت  قیدی) در حال شیفتگی. (اَعلام) واله/vāle/، [فرانسوی] ایالتی در جنوب سویس، نزدیک مرز فرانسه و ایتالیا.

    واحده

    واحده :    (عربی) (مؤنث واحد)، ، واحد.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۲۲ نظر

    اسم دختر با حرف پ

    اسم دختر با حرف پ

    اسامی دختر با حرف پ

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پیوند

    پیوند :    (بن مضارعِ پیوستن)، 1- پیوستن؛ 2- پیوسته بودن دو یا چند کس؛ 3- ازدواج؛ 4- عهد و پیمان؛ 5- (در قدیم) خویشی، بستگی؛ 6- (در قدیم) آن که نسبتی دارد یا خویشاوند است؛ 7- (در قدیم) عهد و پیمان.

    پینار

    پینار :    (ترکی) به معنی چشمه.

    پیمانه

    پیمانه :    1- هر ظرف یا مقیاسی دیگر از آن برای اندازه‌گیری مقدار معینی از هر چیز استفاده شود؛ 2- (در قدیم) جام شراب؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) شراب.

    پیروزه

    پیروزه :    (= فیروزه)، ( فیروزه.

    پیرایه

    پیرایه :    1- زیور و زینت؛ 2- طلا، جواهر و مانند آنها که به عنوان زیور و زینت به کسی یا چیزی میافزایند؛ 3- (در قدیم) ظرف، پیاله، پیمانه.

    پویه

    پویه :    1- فرایند؛ 2- (در قدیم) حرکت یا رفتن نه به تندی نه به آهستگی، دویدن.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    اسم های زیبای ارمنی دختر

    نام های انگلیسی دخترانه

    اسم سریانی دخترانه

    اسم های فرانسه ای دخترانه

    نام های آشوری دخترانه

    اسم های دخترانه با ریشه عبری

    نام های دخترانه و پسرانه اوستایی پهلوی

    اسم های زیبای گیلانی و مازندرانی دخترانه

    اسم های لری دخترانه

    اسم های خوشگل دوقلوی دختر

    اسم عربی دخترونه

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پونه

    پونه :    (در گیاهی) گیاهی علفی، یک ساله و معطر از خانواده‌ی نعناع که برگ‌ها وگل‌های آن مصرف دارویی دارد؛ پودنه.

    پونا

    پونا :    1- (= پودنه و پونه) (در گیاهی) گیاهی علفی، یک ساله و معطر از خانواده‌ی نعناع که برگ‌ها و گل‌های آن مصرف دارویی دارد؛ 2- (اَعلام) (= پونه، شهر پونا) ولایت و شهری در جنوب هند در فلات دکن، این شهر صنعتی ...

    پوران‌دخت

    پوران‌دخت :    (پوران + دخت = دختر)، 1- دختر سرخ و گلگون؛ 2- (به مجاز) زیبارو؛ 3- (اَعلام) (= بوران‌دخت) دختر خسروپرویز ملکه‌ی ساسانی و بیست و هشتمین فرد از ساسانیان که یک سال و چهار ماه در ایران سلطنت کرد. [دکتر معین در ...

    پوران

    پوران :    (پهلوی) 1- (= بوران) سرخ، گلگون؛ 2- (اَعلام) 1) نام یکی از دختران خسرو پرویز شاه ساسانی؛ 2) بانوی ایرانی دختر حسن ابن سهل و همسر مأمون عباسی [192-271 قمری]. + ن.ک. پوران دخت.

    پوپک

    پوپک :    (در قدیم) هدهد، پوپوک.

    پگاه

    پگاه :    1- صبح زود، سحر؛ 2- (در قدیم) هنگام صبح زود.

    پَریوش

    پَریوش :    (پری + وش (پسوند شباهت))، مانند پری در زیبایی.

    پرینوش

    پرینوش :    [پری = موجود زیبا و نیکوکار نامرئی؛ (به مجاز) زیبارو و دارای اندام ظریف + نوش = بی مرگی، جاوید] 1- پری روی جاوید و بی مرگ؛ 2- زیباروی و پری پیکر همیشگی.

    پری‌ناز

    پری‌ناز :    1- آن که چون پری ناز و کرشمه دارد؛ 2- کنایه از زیبا و خوش کرشمه و ناز.

    پَرینا

    پَرینا :    (واژه مرکب از پر = نرمی و لطافت + ین نسبت + الف اسم ساز) به معنای «به نرمی و لطافت پر».

    پری‌ماه

    پری‌ماه :    زیباروی ماه مانند.

    پری‌گل

    پری‌گل :    گل رویی چون پری و فرشته.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پری‌شاد

    پری‌شاد :    زیبا روی شاد و خرم.

    پری‌سیما

    پری‌سیما :    (فارسی ـ عربی) (= پری چهر)، ( پری‌ چهر.

    پَریسان

    پَریسان :    (پری + سان ( پسوند شباهت))، 1- چون پری؛ 2- کنایه از زیبا روی است.

    پَریسا

    پَریسا :    (پری + سا (پسوند شباهت))، 1- زیبا مانند پری؛ 2- (در قدیم) (در فرهنگ عوام) پری خوان.

    پری‌زاد

    پری‌زاد :    (در قدیم) 1- پری‌زاده، آنکه از نژادِ پَری است؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

    پری‌رخ

    پری‌رخ :    (= پری چهر)، ( پری‌ چهر.

    پریدخت

    پریدخت :    (پری + دخت = دختر)، 1- دختر پری چهره؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

    پری‌چهره

    پری‌چهره :    (= پری چهر)، ( پری‌چهر.

    پری‌چهر

    پری‌چهر :    1- فرشته رو، زیبا مثل پری؛ 2- (به مجاز) زیبارو (ی).

    پریان

    پریان :    1- منسوب به پری؛ 2- فرشتگان؛ 3- (به مجاز) زیبا.

    پری

    پری :    1- (فرهنگ عوام) موجودی لطیف و بسیار زیبا و نیکوکار و نامرئی که گاه خود را نشان دهد و با جمالش انسان را فریفته‌ی خود می‌کند؛ 2- (به مجاز) زیبارو و دارای اندام ظریف؛ 3- (در ادب فارسی) پری گاه به معنای ...

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پریا

    پریا :    (پری + الف اسم ساز)؛  همانند پری.

    پروین‌دخت

    پروین‌دخت :    1- دختری که صاحب چهره‌ای مانند پروین است؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

    پروین

    پروین :    (اوستایی) 1- (در نجوم) دسته‌ای از شش ستاره‌ی درخشان در صورت فلکیِ ثور؛ ثریا، هفت خواهران، خوشه‌ی پروین؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) اشک؛ 3- (اَعلام) پروین اعتصامی [1285-1320 شمسی] مشهورترین زن شاعر ایران.

    پُروشات

    پُروشات :    (= پروشاتو= پاروساتیس) 1- (در پارسی باستان puršātu) به معنی پُرشاد؛ 2- (در یونانی prysates) 3- (اَعلام) 1) ملکه‌ی ایران، زن داریوش دوم و دختر اردشیر اول هخامنشی (درازدست) از زنِ بابلی او به نام آندیا /āndiā/ یا آندریا/āndriā/؛ 2) دختر اردشیر ...

    پَرور

    پَرور :    1- رشد دادنِ کسی یا چیزی، پرورش دادن؛ 2- (به مجاز) مطلب یا موضوعی را روشن و رسا بیان کردن یا نوشتن، یا در ذهن سنجیدن و تنظیم کردن؛ 3- تربیت کردن؛ 4- به عمل آوردن و آماده کردن دارو، گیاه، میوه، ...

    پروانه

    پروانه :    1- حشره‌ای با بدن کشیده و باریک و بال‌های پهن پوشیده از پولک‌های رنگارنگ؛ 2- حکم، فرمان، جواز و نشان؛ 3- (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در دستگاه راست پنجگاه و نوعی تحریر.

    پَروا

    پَروا :    1- هراس، فرصت و زمان پرداختن به کاری؛ 2- (در قدیم) فراغت و آسایش؛ 3-(در قدیم) (به مجاز) توجه خاطر، توجه.

    پَرنیان

    پَرنیان :    1- (در قدیم) پارچه‌ای ابریشمی دارای نقش و نگار؛ 2-نوعی پارچه‌ی حریر که برای نوشتن به کار می‌بردند؛ 3- پرده‌ی نقاشی.

    پَرنیا

    پَرنیا :    (= پرنیان)،  ( پرنیان.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    اسم های ترکیه ای استانبولی دختر همراه با معنی

    چند اسم خوشگل و امروزی جدید دختر

    اسم های یونانی دخترانه

    زیباترین اسم های دخترانه

    اسم های کردی دختر

    اسم های خارجی دخترونه

    اسم های دخترانه مذهبی و قرآنی

    اسم زیبا ترکی دخترونه

    اسم دختر با ریشه سانسکریت

    اسامی لاتین دخترانه

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پُرنوش

    پُرنوش :    (در قدیم) (به مجاز) 1- شیرین؛ 2- زیبا؛ 3- دوست داشتنی.

    پرنگ

    پرنگ :    1- فروغ و برق شمشیر؛ 2- (در عربی) فِرند؛ 3- پَرَند، رُبد، جوهر، گوهر؛ 4- رونق، جلد، تلألؤ و برق هر چیز؛ 5- نوعی فلز مرکب از مس و روی، برنج؛ 6- (به مجاز) زیبا و پُر فروغ.

    پَرَنسا

    پَرَنسا :    (پَرَن = پروین (ستاره)، دیبای منقش و لطیف، پرنیان، پارچه ابریشمی + سا (پسوند شباهت))، 1- شبیه ستاره پروین؛ 2- همانند ابریشم و دیبا؛ 3- (به مجاز) زیبا و لطیف.

    پَرَندیس

    پَرَندیس :    (پَرَن + دیس (پسوند شباهت))، 1- شبیه به پَرَن ش پَرَن؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

    پَرَند

    پَرَند :    (= پرن، پروین) 1- (در قدیم) نوعی پارچه‌ی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار، حریر ساده؛ 2- (در گیاهی) گروهی از گیاهان درختچه‌ای از خانواده علف هفت بند که در نواحی بیابانی و نیمه بیابانی می‌رویند. + ن.ک. پرن و پروین. ...

    پَرنا

    پَرنا :    (در قدیم) پرنیان، پارچه‌ ابریشمی دارای نقش و نگار. +   پرنیان 1- و 2-

    پُرگل

    پُرگل :    دارای گلهای بسیار.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پرستو

    پرستو :    (در پهلوی، parastuk) پرنده‌ای با جثه‌ای کمی بزرگتر از گنجشک و سیاه و سفید‌، چلچله.

    پرستش

    پرستش :    1- (اسم مصدر از پرستیدن)، پرستیدن؛ 2- (در قدیم) خدمتکاری.

    پُرسا

    پُرسا :    پرسنده، جستجوگر، پرسشگر.

    پَرژین

    پَرژین :   (کردی) پرچین، حصار، پرچینی از گلهای ریز به دور باغات.

    پَردیس

    پَردیس :    1- (= فردوس)، بهشت؛ 2- (در قدیم) (در ساختمان) فضای سبز و گل کاری شده‌ی اطراف ساختمان.

    پَرتو

    پَرتو :    1- شعاعی که از منبع نورانی یا گرما ساطع می‌شود، درخشش، تلألؤ، روشنایی؛ 2- (به مجاز) اثر، تأثیر.

    پدیده

    پدیده :    1- (در فلسفه) آنچه اتفاق می‌افتد یا وجود دارد و می‌توان آن را تجربه کرد؛ 2- پدیدار؛ 3- (به مجاز) شخص، چیز یا حادثه‌ی چشمگیر.

    پانیذ

    پانیذ :    (= پانید)،    پانید.

    پانیا

    پانیا :    به معنی محافظ و نگهدارنده.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پانته‌آ

    پانته‌آ :    (اَعلام) 1- زن زیبایی از اهالی شوش که زیباترین زن آسیا به شمار می‌رفت؛ 2- از اسامی باستانی.

    پارمین

    پارمین :    (پار + مین ) 1- تکه یا قطعه‌ای از بلور ؛ 2- (اَعلام) نام زنِ داریوش.

    پارمیس

    پارمیس :    (اَعلام) نام دختر بردیا که زنِ داریوش (اول) بود.

    پارمیدا

    پارمیدا :    (اَعلام) نام دختر بردیا.

    پارلا

    پارلا :    ( ترکی ) به معنی درخشنده و نورانی.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۹۹ نظر

    اسم دختر با حرف ق

    اسامی دختر

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    قمرسیما

    (عربی) 1- ویژگی آن که چهره‌اش مثل ماه می‌باشد؛ 2-(به مجاز) زیبارو.

    قمرالزمان

    قمرالزمان :    (عربی) 1- ماه دوران؛ 2- (اَعلام) نام یکی از اشخاص هزار و یک شب (الف لیله ولیله).

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    قمر

    قمر :    (عربی) 1- (در نجوم) ماه؛ 2- جِرم آسمانی که دور سیاره‌ای بچرخد؛ 3- (اَعلام) سوره‌ی پنجاه و چهارم از قرآن کریم دارای پنجاه و پنج آیه؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) زن زیباروی.

    قدیره

    قدیره :    (عربی) (مؤنث قدیر)، ( قدیر.

    قُدسی

    قُدسی :    (عربی ـ فارسی) (منسوب به قدس)، 1- مربوط به عالم بالا، مربوط به عالم مجردات، ملکوتی؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) فرشته.

  • ۰ لایک
  • ۲ نظر