اسم پسرانه یاسین
Yasin
اسم پسرانه یاسین با ریشه عربی به معنی سوره ی سی و ششم از قرآن کریم.
چه اسمی به یاسین میاد؟
اسم پسرانه یامان
Yaman
اسم یامان با ریشه ترکی به معنی پادشاه ماه، همچنین به معنی شجاع و نترش.
چه اسمی به یامان میاد؟
اسم دختر که به یامان بیاد: آیدان، آیلین، آیشین، آیسان، آیسن، آیلا، آینور، روژان، سلوان، نهان،
اسم پسر که به یامان بیاد: آیهان، ارسلان، آریان، ماهان، شایان، روهان، رایان، آرسان،
___________________________
یونس : (سریانی ؟) (اَعلام) 1) سورهی دهم از قرآن کریم، دارای صد و نه آیه؛ 2) یونس(ع) پسر متّی ملقب به ذوالنون (= صاحب ماهی) یکی از انبیای بنی اسرائیل که به روایت عهد عتیق، در نینوا ظهور کرد. هنگامی که در کشتی ...
یونا: (عبری) 1- به معنی «خداوند میدهد»؛ 2- (اَعلام) نام دیگر حضرتِ یونس(ع). [صاحب قاموس کتاب مقدس در ذیل مدخل یونس گفته است لفظ یونا به معنی کبوتر است]. یونس.
یوسفرضا : (عبری ـ عربی) از نامهای مرکب، یوسف و رضا.
نظرسنجی زیباترین نام های پسرانه
یوسف: (عربی) 1- به معنی «خواهد افزود»؛ 2- (اَعلام) 1) سورهی دوازدهم از قرآن کریم، دارای صد و یازده آیه؛ 2) یوسف: پیامبر بنی اسرائیل، پسر محبوب حضرت یعقوب، که گفته شده است برادرانش او را در چاهی انداختند و او به مصر برده شد ...
یَمین: (عربی) 1- (در قدیم) راست، سمت راست، در مقابلِ یسار؛ 2- دست راست انسان؛ 3- (به مجاز) دست یار، مایه اقتدار؛ 4- سوگند؛ 5- توانگری، برکت و سعادت.
یعقوب : (عربی) 1- به معنی «پاشنه را میگیرد»؛ 2- (اَعلام) 1) پیامبر یهود و نیای بنی اسرائیل، پسر حضرت اسحاق و پدر حضرت یوسف؛ 2) از حواریان حضرت عیسی(ع)، معروف به یعقوب اکبر، که به روایت انجیل در پای صلیب حضرت عیسی(ع) حضور ...
یَزدان : 1- خداوند، ایزد؛ 2- (در ادیان) در مذاهب ثنوی، خدای خیر و نیکی، ایزد مقابلِ اهریمن. [یزدان در اصل جمع یزد (= ایزد) است. در فارسی دری نیز مفرد به شمار آمده و در ترجمهی «الله» به کار رفته است]. + ایزد.
یدالله : (عربی) 1- دست خدا؛ 2- (به مجاز) قدرت خداوند. (برگرفته از قرآن کریم، آیهی 69 سورهی مائده).
یحیی : (عبری) 1- به معنی «تعمید دهنده»؛ 2- (اَعلام) 1) نام پسر زکریّا از پیامبران بنی اسرائیل؛ 2) یحیی (= شاه یحیی) : شاه بخشی از ایران [حدود 786-795 قمری] از سلسلهی آل مظفر، که مدتی بر یزد، اصفهان و فارس حکومت کرد. ...
یاور : یاری دهنده، کمک کننده.
یاقوت : (معرب از فارسی یاکند) 1- (در علوم زمین) سنگِ قیمتی از ترکیبات آلومین که به رنگهای سرخ، زرد، و کبود وجود دارد و در جواهرسازی به کار میرود؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) لب سرخ معشوق؛ 3- (اَعلام) 1) نام یکی از ...
یاشار : (ترکی) به معنی زنده باد!، آفرین!.
یاشا : (ترکی) به معنی زنده باد!، آفرین!.
یاسین : (عربی) (اَعلام) (= یس) سورهی سی و ششم از قرآن کریم، دارای صدو هشتاد و یک آیه.
یاسر : (عربی) 1- شترکُش که گوشت قسمت کند؛ 2- آسان؛ 3- چپ، طرف چپ؛ 4- (اَعلام) نام صحابی مشهور پدرِ عمار، که خود و همسرش (سمیّه) به خاطر پذیرش اسلام، شکنجه شدند و به شهادت رسیدند.
یاسان : (دساتیر) 1- از برساختههای فرقهی آذرکیوان؛ 2- (اَعلام) یاسان را نام پیغمبری دانستهاند و کتابی به نام «نامه شت و خشور یاسان» در دساتیر درج شده است.
یارالله : (فارسی ـ عربی) دوست خدا.
یادگار : 1- آنچه از کسی یا چیزی باقی میمانَد و خاطرهی او را در اذهان زنده نگهمیدارد؛ 2- یاد، خاطره؛ 3- یادگاری؛ 4- (به مجاز) فرزند خلف به جا مانده از پدر و جد، جانشین، وارث؛ 5- (در قدیم) نشان، اثر؛ 6- (در ...