ظ

راهنمای انتخاب اسم دختر نام پسر زیبای ایرانی جدید شیک با کلاس

انتخاب نام برای فرزند دختر و پسر - معنی اسم - اسم دوقلو ها - نام های اصیل فارسی ، ترکی و آذری ، کردی، لری، گیلکی و مازنی، بلوچی، عبری، عربی

تبلیغات

۲۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسم پسر» ثبت شده است

اسم پسر با حرف ر

اسم نام پسر با حرف ر

اسم پسر

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

روزبه

روزبه : (در قدیم) ( به مجاز) خوشبخت، سعادتمند، بهروز.

رودین

رودین :  (رود = فرزند به ویژه پسر + ین (پسوند نسبت)) (به مجاز) فرزند پسر.

روح‌الله

روح‌الله : (عربی) 1- روح خدا؛ 2- (اَعلام) 1) لقب حضرت عیسی(ع)، [در قرآن کریم چندین جا اشاره شده که عیسی از نفحه‌ی روح الهی و یا تمثیل روح (جبرئیل) بر مریم بوجود آمده است]؛ 2) روح الله مصطفوی خمینی: [1279-1368 شمسی] روحانی شیعه‌ی ایرانی، ...

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

محبوب ترین نام های پسر و دختر

اسم انگلیسی پسرانه

نظرسنجی زیباترین نام های پسرانه

اسم گیلانی و مازندرانی پسرانه

اسم های پسرانه با ریشه سریانی

نام پسر با ریشه فرانسه

نام با ریشه آشوری پسر

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

روح‌ الدین

روح‌ الدین : (عربی) روان دین.

روح‌ الامین

روح‌الامین :  (عربی) (= جبرائیل)، ( جبرائیل؛ [روح نام جبرئیل است و امین صفت اوست و خطاب امین از آن یافته که از آنچه از کلام جناب الهی مسموع می‌کرد به عینه پیش پیامبر اسلام(ص) ادا می‌نمود. «ونزلنا به الروح الامین» (شعرا آیه‌ی 193)].

رکن‌ الدین

رکن‌الدین :    (عربی) 1- ستون دین؛ 2- (اَعلام) 1) یوسف شاه دوم: ملقب به رکن‌الدین اتابک [720-745 قمری]؛ 2) رکن‌الدین خورشاه: آخرین رهبر [653-654 قمری] اسماعیلیان الموت، که به هلاکوخان تسلیم شد و او را در راه مغولستان کشتند؛ 3) رکن‌الدین سام: [قرن 6 ...

رفیع

رفیع : (عربی) 1- افراشته، مرتفع، بلند؛ 2- (به مجاز) با اهمیت، ارزشمند، عالی؛ 3- (اَعلام) نام شهری در شهرستان دشت آزادگان، در استان خوزستان.

رعد

رعد : (عربی) 1- (در فیزیک) صدای حاصل از تخلیه‌ی الکتریکی بین دو قطعه ابر و پژواک‌های متوالی آن، تندر؛ 2- سوره‌ی سیزدهم از قرآن کریم دارای چهل و سه آیه.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسم با ریشه یونانی پسرانه

نام های عبری پسرانه

اسم لاتین پسرانه

اسم با ریشه ارمنی پسر

اسم با ریشه سانسکریت پسرانه

اسم بلوچی پسر

اسم لری پسرانه

اسم های پسرانه خارجی

اسم کردی پسر

اسم های ترکی پسرانه

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

رضی

رضی : (عربی) 1- خشنود، راضی؛ 2- (اَعلام) 1) نام شهری در شهرستان مشکین شهر در استان اردبیل؛ 2) تخلص رضی‌الدین آرتیمانی، ا رضی الدین. 3)

رضاعلی

رضاعلی : (عربی) از نام‌های مرکب، ی  رضا و علی.

رضا

رضا :  (عربی) 1- رضایت، راضی، خشنود؛ 2- (در تصوف) رضا این است که بنده از مشیّت حق گله نکند و نامرادی را رضای حق بداند و با روی خوش بپذیرد. 3- (اَعلام) 1) امام رضا(ع): (= علی ابن موسی الرضا)، ابوالحسن علی ابن موسی ...

رَشید

رَشید : (عربی) 1- دارای قامت بلند و متناسب، بلند و متناسب؛ 2- شجاع، دلیر؛ 3- از نام‌ها و صفات خداوند؛ 4- (اَعلام) رشید وطواط (= رشیدالدین محمّد)، ) رشیدالدین. 2)

رَشاد

رَشاد : (عربی) به راه راست بودن، هدایت یافتن، رستگاری.

رَسول

رَسول : (عربی) 1- پیغمبر [خدا]؛ 2- (در قدیم) آن‌که از طرف کسی برای بردن پیغام فرستاده می شود، پیک، قاصد؛ 3- (اَعلام) رسول الله پیامبر اسلام(ص).

رُستم

رُستم :  1- کشیده بالا، بزرگ تن، قوی اندام؛ 2- (در فارسی باستان، گاتها و دیگر بخش‌های اوستا) دلیر و پهلوان؛ 3-(در قدیم) (به مجاز) مرد شجاع و نیرومند؛ 4- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان داستانی ایران، فرزند زال و رودابه که 600 سال زندگی ...

رستگار

رستگار : 1- رها، خلاص؛ 2- نجات یافته.

رَسام

رَسام :  (عربی) (در قدیم) رسم کننده، طراح، نقاش.

رسا

رسا : 1- ویژگی صدایی که به وضوح قابل شنیدن است، موزون و بلند، آنچه به راحتی قابل درک است، بلیغ؛ 2- (به مجاز) رشید و خوش قد و قامت.

رزاق

رزاق : (عربی) 1- روزی دهنده؛ 2- از نام  های خداوند.

رحیم

رحیم : (عربی) 1- بسیار مهربان، مهربانی؛ 2- (اَعلام) از نام‌ها و صفات خداوند.

رحمدل

رحمدل : (عربی ـ فارسی) (به مجاز) رئوف و دل نازک، دل رحم.

رحمت‌الله

رحمت‌الله : (عربی) بخشایش و مهربانی خداوند.

رحمت

رحمت :(عربی) 1- دلسوزی و مهربانی؛ 2- مهربانی و بخشایندگی و عفو مخصوصِ خداوند.

رحمان

رحمان : (عربی) 1- مهربان و بخشاینده (صفت خاص خداوند)؛ 2- از نام‌های خداوند؛ 3- (اَعلام) نام سوره‌ی پنجاه و پنجم قرآن کریم دارای هفتاد و هشت آیه.

ربیع

ربیع : (عربی) 1- فصل اول سا ل، بهار؛ 2- (در گاه شماری) نام دو ماه از سال قمری؛ 3- (در تصوف) مقام بسطت در قطع مسافت سلوک؛ 4- (اَعلام) ابن احمد اخوینی (یا اجوینی) نجاری مکنی [کنیه او] به ابوبکر یا ابو حکیم، شاگرد ...

رایکا

رایکا : (گیلکی) (= ریکا) به معنی پسر، محبوب و مطلوب.

رایان

رایان : (اَعلام) نام کوهی در حجاز و نام شهری و روستایی است.

رامین

رامین : (= رام، رامتین)، (اََعلام) نام عاشق ویسه، [این کلمه در بعضی منابع مرکب از «رام»به معنی طرب و «ین»است به معنی طربناک است]. + . رامتین.

رامیار

رامیار : (= رمیار)، رمه یار، چوپان.

رامی

رامی :    (رام + ی (پسوند نسبت))، منسوب به رام،

رامک

رامک : (رام +ک (تصغیر))، مصغر رام،

رامسین

رامسین :  گونه‌ی کهنه رامتین به معنی سازنده و نوازنده است. + ن.ک.رامتین.

رامتین

رامتین : (= رامسین، رامین) 1- نوازنده؛ 2- سازنده؛ 3- (اَعلام) نام شخصی که واضع چنگ بوده. + ن رامین و رامسین.

رامبد

رامبد :    (رام + بد /-bod/ (پسوند نگهبان و مسئول))، 1- رئیس رامشگران؛ 2- آرامش دهنده.

رامان

رامان :    1- (رام + ان (پسوند نسبت))، منسوب به رام، ( رام 1- ،2- و3- ؛  2- (اَعلام) نام ناحیه‌ای است در شهرستان اهواز.

رافع

رافع :    (عربی) 1- دارای میل و رغبت به چیزی یا کسی، مایل، خواهان؛ 2- (اَعلام) حسن به ابن محمّد، راغب اصفهانی: [قرن4 و5 هجری] فقیه و ادیب ایرانی، مؤلف تفسیر قرآن، مفردات الفاظ القرآن، اَلذَریعه اِلی مکارِمُ الشریعه که به نام اَلنَّوادِر به ...

راغب

راغب :    (عربی) 1- دارای میل و رغبت به چیزی یا کسی، مایل، خواهان؛ 2- (اَعلام) حسن به ابن محمّد، راغب اصفهانی: [قرن4 و5 هجری] فقیه و ادیب ایرانی، مؤلف تفسیر قرآن، مفردات الفاظ القرآن، اَلذَریعه اِلی مکارِمُ الشریعه که به نام اَلنَّوادِر به ...

راشد

راشد :    (عربی) 1- آن که در راه راست است؛ 2- (به مجاز) دیندار، متدین؛ 3- (اَعلام) لقب ابو جعفر منصور، خلیفه‌ی عباسی [529-530 قمری] که بر اثر لشکر کشی غیاث‌الدین مسعود سلجوقی از بغداد گریخت و در راه اصفهان به دست فدائیان اسماعیلی ...

راستین

راستین :    1- حقیقی، واقعی؛ 2- (در قدیم) راست قامت.

راژان

راژان :    1- (کردی) خوابیدن، جنبیدن گهواره؛ 2- (اَعلام) روستایی در بخش سلوانا، شهرستان ارومیه.

رادین

رادین :    آزادوار، آزاده، به مانند آزاده.

رادوین

رادوین :    (راد = جوانمرد + وین (پسوند تصغیر))، 1- جوانمرد کوچک؛ 2- (به مجاز) راد و جوانمرد.

رادمهر

رادمهر :    خورشید بخشنده، بخشنده همچون خورشید.

رادمان

رادمان :    1- رادمنش، کریم، با سخاوت؛ + ر رادمن؛ 2- (اَعلام) نام سرداری معاصر خسرو پرویز ساسانی.

راد

راد :    (در قدیم)1- جوانمرد؛ 2- آزاده؛ 3- بخشنده، سخاوتمند؛ 4- خردمند، دانا، حکیم.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

             

         

        

  • ۰ لایک
  • ۷۳ نظر

    اسم پسر با حرف ذ

    اسم پسر با حرف ذ

    نام پسر با ذ

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    ذوالفقار

    ذوالفقار :   (عربی) 1- در لغت به معنی صاحب فقرات، و فقره هر یک از مهره‌های پشت است که ستون فقرات از آن مرکب است؛ 2- (به مجاز) شمشیر؛ 3- در اصل نام شمشیر حضرت علی(ع) که پیامبر اسلام(ص) آن را در جنگ بدر به ...

    ذِکری

    ذِکری :    (عربی) (جمع ذِکرَیات) یاد، یادگار، یادبود، خاطره.

    ذِکرالله

    ذِکرالله :    (عربی) یاد خدا، ذکر خدا، یاد کردن از خدا.

    ذبیح الله

    ذبیح الله :    (عربی) 1- قربانی شده برای خدا، سر بریده برای خدا؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت اسماعیل(ع) و به قولی لقب اسحاق نبی که هر دو فرزند ابراهیم خلیل(ع) بودند.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    ذَبیح

    ذَبیح :   (عربی) (در قدیم) ذبح شده، مذبوح.

    ذاکر

    ذاکر :    (عربی) آن‌که خدا را ستایش می‌کند، آن که ذکر خدا می‌گوید؛ یاد کننده‌ی خدا؛ یاد کننده.

  • ۰ لایک

    اسم پسر با حرف د

    نام پسر با دال

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    دیدار

    دیدار :    1- ملاقات، دیدن یکدیگر، دیدن؛ 2- (در تصوف) مشاهده؛ 3- (به مجاز) چهره، روی و چشم.

    دَیّان

    دَیّان : (عربی) 1- قاضی، داور، حاکم، پاداش دهنده؛ 2- یکی از اسما الهی؛ 3- (در اوستا، dayān) به معنی فرمانده.

    دیاکو

    دیاکو : (اَعلام) (= دیا اکو)، پسر فرورتیش، نخستین شاه ایران [حدود 740-708 پیش از میلاد] از سلسله‌ی ماد که شهر همدان را به پایتختی برگزید.

    دیار

    دیار :  (عربی) (جمعِ دار)، سرزمین، کشور، موطن، زادگاه.

    دهقان

    دهقان : (معرب از فارسی دهگان) 1- کشاورز، مالکِ ده؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) ایرانی؛ 3- (به مجاز) زرتشتی؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) هر یک از دانایان و راویان تاریخ و اساطیر ایران؛ 5- بزرگ و حاکم ولایت.

    دلیر

    دلیر : 1- (به مجاز) شجاع، دارای جرأت و جسارت؛ 2- (در قدیم) گستاخ، بی پروا.

    دلاور

    دلاور :  1- (به مجاز) شجاع و جنگجو؛ 2- (در قدیم) گستاخ.

    دَستان

    دَستان : 1- (در قدیم) آهنگ و لحن، داستان، قصه، افسانه؛ 2- (اَعلام) لقب زال پدر رستم.

    داوودرضا

    داوودرضا : (عبری ـ عربی) از نام  های مرکب، ← داوود و رضا.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    داوود

    داوود : (عبری) 1- محبوب؛ 2- (اَعلام) شاه عبرانیان [حدود 1012پیش از میلاد ـ حدود 972 پیش از میلاد] که شاعر و پیغمبر بود و در جوانی به شبانی پرداخت. به خاطر آواز خوش و نواختن بربط مورد توجه شائول قرار گرفت. پس از کشته ...

    داور

    داور : 1- حَکَم؛ 2- (در حقوق) قاضی؛ 3- (به مجاز) خداوند، پادشاه، حاکم.

    دانیار

    دانیار :    (اَعلام) (= ودانوش) نام شخصی در داستان وامق و عذرا.

    دانیال

    دانیال : خدا حاکم من است‌، نام یکی از چهار پیامبر مذکور در عهد عتیق

    دانوش

    دانوش :    (اَعلام) (= ودانوش) نام شخصی در داستان وامق و عذرا.

    دانشور

    دانشور :    (دانش + ور (پسوند دارندگی))، دارای علم و دانش، دانشمند.

    دانش

    دانش :    دارای عقل و تجربه، خردمند، عاقل، دارای علم و آگاهی، عالم، علیم.

    دانا

    دانا :    دارای عقل و تجربه، خردمند، عاقل، دارای علم و آگاهی، عالم، علیم.

    دامون

    دامون :    1- دشت و صحرا؛ 2- (اَعلام) از حکمای قدیم یونان و از فیثاغوریان.

    داریوش

    داریوش :    1- (= دارا، دارای، داراب) به معنی دارنده‌ی نیکی (بهی)؛ 2- (اَعلام) نام سه تن از شاهان ایرانی از سلسله‌ی هخامنشی.  1) داریوش اول: معروف به داریوش بزرگ (کبیر) [521-486 پیش از میلاد] پسر ویشتاسپ؛ که به یاری بزرگان پارسی گوماتا را ...

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    داریا

    داریا :    1- دارنده؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) شاه ایران از سلسله‌ی کیانی، پسر بهمن و همای، که مادرش او را در شیرخوارگی در صندوقی نهاد و به آب انداخت. او وقتی بزرگ شد سلطنت را بازگرفت و با دختر فیلقوس پادشاه روم ...

    داراب

    داراب :    1- دارنده؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) شاه ایران از سلسله‌ی کیانی، پسر بهمن و همای، که مادرش او را در شیرخوارگی در صندوقی نهاد و به آب انداخت. او وقتی بزرگ شد سلطنت را بازگرفت و با دختر فیلقوس پادشاه روم ...

    دارا

    دارا :    1- برخوردار از چیزی یا در اختیار دارنده‌ی چیزی، صاحب، مالک، ثروتمند؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) خداوند؛ 3- (اَعلام) (در شاهنامه) آخرین شاه ایران از سلسله‌ی کیانی، پسر و جانشین داراب و برادر اسکندر، چون اسکندر از پرداخت خراج مقرر به ...

    دادور

    دادور :    1- (در قدیم) دادگر؛ 2- (به مجاز) قاضی؛ 3- از نام‌های خداوند.

    دادمهر

    دادمهر :    1- عدالت دوست؛ 2- (اَعلام) نام چند تن از امیر زادگان و شاهزادگان در تاریخ.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۱۲ نظر

    اسم پسر با حرف خ

    اسم پسر با حرف خ

    نام پسر با خ

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    خلیل‌الرحمان

    خلیل‌الرحمان :    (عربی) (= خلیل الله)، ( خلیل الله.

    خلیل

    خلیل :    (عربی) 1- دوست، دوست یکدل؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کریم. (سوره‌ی نساء آیه‌ی 125).

    خَلف

    خَلف :    (عربی) 1- صالح، شایسته (فرزند)؛ 2- جانشین؛ 3- (به مجاز) پیروی کننده از پدر در اخلاق و کردار؛ 4- (در قدیم) فرزند.

    خشنود

    خشنود :    1- خوشحال و راضی؛ 2- (در قدیم) قانع.

    خِضر

    خِضر :    1- (اَعلام) 1) پیامبری که بنا به روایات با شستشو در چشمه‌ی آب حیات عمر جاودان یافته است. او پیوسته گرد جهان می گردد و درماندگان را یاری می‌کند و گاه بر برخی اولیا ظاهر می‌شود؛ 2) خضر اتابک لر کوچک [692-93 قمری] ...

    خشایار

    خشایار :    1- دلیر، نیرومند؛ 2- (اَعلام) نام دو تن از شاهان هخامنشی 1) خشایارشای اول: شاه [485-465 پیش از میلاد] پسر و جانشین داریوش اول، که آتن را تسخیر کرد و آتش زد، در جنگ دریایی با یونان شکست خورد و به ایران بازگشت. ...

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    خسرو

    خسرو :    (معرب پهلوی) 1- پادشاه؛ 2- (اَعلام) شاه سلسله‌ی اشکانی: [110-128 میلادی] که در زمان او ترایانوس (تراژان) امپراتور روم به ایران تاخت و تیسفون را گرفت، ولی با مرگ او جانشینش هادریانوس با ایران صلح کرد و غنایم جنگی را به ایران ...

    خالِق

    خالِق :    1- سرسبز و با طراوت؛ 2- شاد، خوشحال، خوب، خوش؛ 3- فرخنده، مبارک.

    خالِق

    خالِق :   (عربی) 1- آن‌که کسی یا چیزی را پدید می‌آورد، به وجود آورنده، آفریننده؛ 2- از نام‌های خداوند.

    خالِد

    خالِد :    (عربی) 1- (در قدیم) پاینده و جاوید؛ 2- (اَعلام) 1) خالد ابن اسعد [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام(ص) و از مهاجران به حبشه؛ 2) خالد ابن ولید [قرن اول هجری] سردار عرب، صحابی پیامبر اسلام(ص) که در فتح مکه شرکت داشت. فاتح ...

    خاتَم

    خاتَم :    (در صنایع دستی) 1- نقوش و طرح‌های تزیینی روی چوب؛ 2- (در قدیم) انگشتر، مهر تایید، نگینِ انگشتر؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) فرمان، حکم و پایان؛ 4- (اَعلام) نام شهرستانی در جنوب استان یزد.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۲ نظر