اسامی دختر با شین

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

شیوه

شیوه :    1- روش، طریقه؛ 2- (در قدیم) عشوه، ناز، حالت، وضع؛ 3- (در عرفان) اندک جذبه را گویند که گاه هست و گاه نیست.

شیوا

شیوا :    1- ویژگی سخنی که به زیبای و با فصاحت بیان شده باشد، شمرده و واضح و دلنشین؛ 2- (در قدیم) فصیح، نغز، خوب؛ 3- (اَعلام) یکی از سه خدای بزرگ آیین هندو، که نماینده‌ی مرگ و تجدید حیات است.

شینا

شینا :    1- شنا و آب ورزی، شیناب، شناوری، 2- سعی و کوشش و جِد و جَهد.

شیما

شیما :    1- (عربی) زن خال دار؛ 2- (اَعلام) دختر حلیمه‌ی سعدیه خواهر رضاعی پیامبر اسلام(ص).

شیلر

شیلر :    (آعلام) ناحیه‌ای مرزی در شمال شرقی عراق، به صورت  پیش آمدگی در استان کردستان ایران، میان شهرستانهای بانه و مریوان. رود شیلر در آن جریان جریان دارد و از شهرهای مهم آن سلیمانیه است.

شیلان

شیلان :    (در قدیم) (در گیاهی) (= چیلان)، 1- درخت عناب؛ 2-(در مغولی) مهمانی، سور؛ 3- (در قدیم) غذا، طعام.

شیلا

شیلا :    نام نهری در سیستان و بلوچستان که از دریاچه‌ی هامون به خارج از آن جریان دارد.

شیفته

شیفته :    (صفت فاعلی از شیفتن)، آن که به کسی یا چیزی دل بسته است، عاشق.

شیرین‌دخت

شیرین‌دخت :    1- (شیرین + دخت = دختر)، دختر شیرین؛ 2- (به مجاز) زیبا، گرامی، عزیز.

شیرین

شیرین :    1- دارای مزه‌ی شیرینی؛ 2- (به مجاز) مطبوع، دلنشین و دلپذیر؛ 3- (به مجاز) زیبا؛ 4- (به مجاز) شیوا یا ادا شده با لهجه‌ای گوش نواز (سخن)؛ 5- (به مجاز) گرامی، عزیز، به طور دلپذیر، خیلی خوب، مطبوع و خوشایند شدن؛ 6- ...

شیده

شیده :    (شید= خورشید + ه (پسوند نسبت)) 1- منسوب به شید؛ 2- خورشید، نور، روشنی، روشنایی؛ 3- (به مجاز) زیبارو.

شیدرخ

شیدرخ :    1- آفتاب رو، درخشان رو؛ 2- (به مجاز) زیبا.

شیدخت

شیدخت :    (شید= خورشید + دخت = دختر) 1- دختر خورشید؛ 2- (به مجاز) زیباروی.

شِیدا

شِیدا :    1- عاشق، دلداده؛ 2- (در قدیم) آشفته و پریشان؛ 3- (در عرفان) شدت غلیان عشق و عاشقی را گویند، در این مقام عاشق خود را فراموش می‌کند. اهل جذبات را نیز شیدا گویند.

شیبا

شیبا :    (= شیوا)، آشفته، شیفته.

شهین‌دخت

شهین‌دخت :    (شهین + دخت = دختر)، 1- دخترِ شاهزاده؛ 2- (به مجاز) دخترِ بلند مرتبه و عالی مقام.

شهین

شهین :    (شه + ین (پسوند نسبت))، 1- منسوب به شاه؛ 2- (به مجاز) دارای ارزش و مقامِ شاهانه.

شهناز

شهناز :    1- (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در دستگاه شور؛ 2- (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از لحن‌های قدیم ایرانی؛ 3- شاهناز.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

شهلا

شهلا :    (عربی) 1- دارای چشم رنگ سیاه چون رنگ چشم میش؛ 2- (به مجاز) زیبا و فریبنده (چشم)؛ 3- (در گیاهی) ویژگی نوعی نرگس که حلقه‌ی وسط آن سرخ یا بنفش است؛ نرگس، نرگس شهلا.

شهگل

شهگل :    بهترین گل، گلِ شاهانه.

شهزاد

شهزاد :    1- شاهزاده، فرزند شاه یا از نسل شاه؛ 2- عنوان برای امامزاده‌ها.

شهره

شهره :    (عربی) مشهور، نامور.

شهرو

 شهرو :  حکومت کننده، سلطنت کننده؛ 2- (اعلام) 1) شهرو [اساطیر] از زمان ایران باستان است که نمایه  ای از زنِ دانا، اندیشمند و توانا را به تماشا می  گذارد. نویسنده  ی داستان حماسی برزونامه در چهره  ای که از این زن رسم کرده است ...

شهرناز

شهرناز :    (اعلام) (در شاهنامه) نام دختر جمشید که او را با خواهرش ارنواز به ایوان ضحاک بردند و ضحاک او را از جادویی بپرورد و کژی و بدخویی آموخت و چون فریدون به کاخ ضحاک درآمد فرمان داد تا او و ارنواز را ...

شهرزاد

شهرزاد :    1- (مخفف شهرزاده)، زاده‌ی شهر، شهری؛ 2- (اَعلام) شخصیت اصلی کتاب هزار و یک شب، که به همسری پادشاه در می‌آید و هر شب بخشی از داستانهای هزار و یک شب را برای او نقل می‌کند.

شهربانو

شهربانو :    1- (در قدیم) همسر پادشاه، ملکه؛ 2- (اَعلام) دختر یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی، که گفته می‌شود پس از اسیر شدن به دست مسلمانان، به عقد امام حسین(ع) در آمد و امام زین‌العابدین(ع) فرزند اوست. بقعه‌ای به نام بی‌بی‌شهربانو در شهرری به ...

شهدخت

شهدخت :    (شه = شاه + دخت = دختر)، 1- دختر شاه؛ 2- (به مجاز) عالی قدر و ارزشمند.

شهد

شهد :    (عربی) 1- عصاره‌ی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است؛ 2- ماده‌ی قندی مذاب یا مایع؛ 3- (در قدیم) عسل؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) هر چیز دلپذیر و مطبوع.

شهپر

شهپر :    (= شاه پر)، هر یک از پرهای اصلی پرندگان.

شوکت

شوکت :    (عربی) 1- جاه و جلال؛ 2- عظمت، بزرگی

شوکا

شوکا :    1- نوعی گوزن بومی اروپا و آسیا؛ 2- (در مازندرانی) به معنی آهو و غزال.

شورانگیز

شورانگیز :    1- ایجاد کننده‌ی هیجان، هیجان انگیز؛ 2- (در قدیم) آشوب به پا کننده، فتنه انگیز.

شَمین

شَمین :    (عربی ـ فارسی) (شم = بو، رایحه + ین (پسوند نسبت))، خوشبو.

شمیمه

شمیمه :    (عربی) (در قدیم) بوی خوش.

شمیم

شمیم :    (عربی) (در قدیم) بوی خوش.

شُمیلا

شُمیلا :    قلب شده‌ی [پدیده آوایی در زبان مثل: دیوار و دیوال] شُمیرا.    شُمیرا و سمیرا. 1-

شمیسا

شمیسا :    (= شمسا)، ( شمسا.

شمه

شمه :    (عربی، شَمَّة) (در قدیم) بوی خوش.

شمشاد

شمشاد :    1- (در گیاهی) درختچه‌ای همیشه سبز با انواع مختلف که در حاشیه‌ی باغچه‌ها کاشته می‌شود؛ 2- (در قدیم) مرزنگوش؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) شخص خوش قد و قامت؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) زلف و معشوق.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

شمسی

شمسی :    (عربی ـ فارسی) 1- (منسوب به شمس)، 2- دارای شمس (خورشید)؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) سرخ رنگ.

شمسه

شمسه :    (عربی ـ فارسی) 1- نقش زینتی به شکل خورشید که در تذهیب، جواهر سازی، کاشی کاری و مانند آنها به کار می‌رود؛ 2- نوعی پارچه؛ 3- (در قدیم) خورشید؛ 4- (به مجاز) عالی‌ترین و بهترین فرد.

شمس‌جهان

شمس‌جهان :    (عربی ـ معرب فارسی) 1- خورشید جهان، آفتاب گیتی؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

شمامه

شمامه :    (عربی) 1- (در قدیم) رایحه و بوی خوش؛ 2- گلوله‌ی خوشبو، دستنبو؛ 3- (به مجاز) شخص یا چیز دوست داشتنی و خوشایند.

شَلیر

شَلیر :    (= شَلیل)،1- میوه‌ی خوشبو و گوارا و آبدار شبیه شفتالو و هلو؛ 2- درخت این میوه.

شَلاله

شَلاله :    (عربی) 1- آبشار؛ 2- (در منابع عربی) شلال؛ 3- (در ترکی) آبشار، فوّاره.

شکیلا

شکیلا :    (عربی ـ فارسی) (شکیل = خوشگل، زیبا + ا (پسوند نسبت))، منسوب به شکیل، خوشگل و زیبا.

شکیبا

شکیبا :    صبور، برد بار، باشکیبایی.

شکوه

شکوه :    حالتی در کسی که به بزرگی جلوه کند و احترام برانگیزد یا چشم‌ها را خیره کند، بزرگی، حشمت و جلال.

شکوفه

شکوفه :    (در گیاهی) هریک از گل‌های درختان میوه که معمولاً در فصل بهار می‌شکفند.

شکوفا

شکوفا :    1- ویژگی گل یا غنچه‌ای که باز شده است، شکفته؛ 2- (به مجاز) با رونق، پیشرفته، رشد یافته.

شکرانه

شکرانه :    (عربی ـ فارسی) 1- سخنی که به عنوان سپاسگزاری گفته می‌شود، یا عملی که برای سپاس انجام می‌شود، یا آنچه به عنوان هدیه برای قدردانی داده می‌شود؛ 2- (در قدیم) (در حالت قیدی) به عنوان سپاسگزاری برای تشکر؛ 3- شکرگزاری و حق ...

شقایق

شقایق  :    (عربی) 1- (در گیاهی) گلی سرخ رنگ؛ 2- گیاهی یک ساله و علفی یا کاشتنی این گل که بیشتر در مزارع، دشت ها و دامنه‌های کوهستان می‌روید؛ 3- کاسه بشکنک.

شفیعه

شفیعه :    (عربی) (مؤنث شفیع)،    شفیع.

شفق

شفق :    (عربی) نوری سرخ که تا مدتی پس از غروب خورشید از آسمان به زمین می‌تابد.

شفا

شفا :    (عربی) 1- بهبود، بهبود یافتن از بیماری؛ 2- (در اصطلاح عرفانی) از میان رفتن بیماری دل به سبب تابش انوار ملکوتی است؛ 3- (اَعلام) دایرة المعارف عربی از ابن سینا، در زمینه‌ی منطق، علوم طبیعی، ریاضیات و الاهیات، که بیشتر آن به ...

شعله

شعله :    (عربی) زبانه‌ی آتش، بخش گرم و نورانی آتش.

شریفه

شریفه :    (عربی) (مؤنث شریف)، ( شریف.

شریعه

شریعه :    (عربی) 1- شریعت،   شریعت؛ 2- (در قدیم) محل در آمدن به آب، محل برداشتن آب از رودخانه و مانند آن.

شریعت

شریعت :    (عربی) 1- شرع؛ 2- (در قدیم) طریقه، روش؛ 3- (در اصطلاح) اقوال واعمال و احکامی است که حق تعالی به زبان پیامبر اسلام(ص) بر بندگان مقرر فرموده است و موجب انتظام امور معاش و معاد است.

شَرمینه

شَرمینه :    (شرم + اینه (پسوند نسبت))، منسوب به شرمین، + شرمین.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

شَرمین

شَرمین :    (در قدیم) شرمگین، با حُجب و حیا، خجالت زده.

شَرف‌نسا

شَرف‌نسا :    (عربی) موجب آبرو،‌ حرمت و اعتبار زنان.

شَرف

شَرف :    (عربی) 1- حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزش‌های اخلاقی بوجود می‌آید، بزرگواری، افتخاری که از امری نصیب شخص می‌شود؛ 2- برتری؛ 3- (در احکام نجوم) محل یک سیاره در منطقه‌البروج که سیاره در آن محل تأثیری قوی دارد.

شرافت

شرافت :    (عربی) 1- حالتی در شخص که او را از ارتکاب رذایل باز می‌دارد؛ 2- بزرگ منشی، بزرگواری.

شَراره

شَراره :    (عربی) 1- شرار، پاره‌ای از آتش که به هوای پرد، جرقه، اخگر؛ 2- (به مجاز) درخشش، روشنی.

شبنم

شبنم :    (در علوم زمین) رطوبت هوا که مخصوصاً هنگام شب، در مجاورت اجسام سرد به مایع تبدیل می‌شود به شکل قطره‌های کوچک آب بر سطح آنها می‌نشیند، ژاله.

شباهنگ

شباهنگ :    (= شب آهنگ) 1- (در قدیم) (در نجوم) شِعرای یمانی، ستاره‌ی بامدادی، ستاره‌ی سهیل؛ 2- نام پرنده‌ای (بلبل)، شب آهنگ کننده، مرغ سحر، مرغ سحرخوان.

شاینا

شاینا :    شاهدانه.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

شایسته

شایسته :    (صفت فاعلی از شایستن)، 1- دارای ویژگی مطلوب، مناسب، سزاوار و در خور، لایق؛ 2- دارای توانایی‌های لازم برای به دست آوردن چیزی یا انجام دادن کاری.

شایا

شایا :    (= شایسته)، ( شایسته.

شاهده

شاهده :    1- منسوب به شاهد؛ 2- زیبارو؛ 3- (به مجاز) محبوب و معشوق.

شاه‌پری

شاه‌پری :    پری، عنبر.

شانلی

شانلی :    ( ترکی) 1- افتخار آمیز؛ 2- مشهور.

شادیه

شادیه :    1- وضع و حالت شاد، شاد بودن، خوشحالی، سرور؛ 2- (در قدیم) جشن؛ 3- (در عرفان) بسطی که پس از قبض برای سالک حاصل می‌شود.

شادی

شادی :    1- وضع و حالت شاد، شاد بودن، خوشحالی، سرور؛ 2- (در قدیم) جشن؛ 3- (در عرفان) بسطی که پس از قبض برای سالک حاصل می‌شود.

شادلین

شادلین :    (شاد + لین = نرمی و ملایمت)، شاد رویِ نرمخو و آرام.

شادان

شادان :    1- شاد، مسرور؛ 2- (در حالت قیدی) باحال شاد، شادمانه.

شاداب

شاداب :    با طراوت، تازه، شاد، شادان، مسرور.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir