ظ

راهنمای انتخاب اسم دختر نام پسر زیبای ایرانی جدید شیک با کلاس

انتخاب نام برای فرزند دختر و پسر - معنی اسم - اسم دوقلو ها - نام های اصیل فارسی ، ترکی و آذری ، کردی، لری، گیلکی و مازنی، بلوچی، عبری، عربی

تبلیغات

۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسم زیبای فارسی دختر» ثبت شده است

اسم دختر با حرف د

اسم و نام دختر با حرف د

اسامی دختر حرف دال

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسم های جدید دختر با حرف د

دینا

دینا :    1- داور، داوری‌؛ 2- ‌(در اوستایی) دین؛ 3- (در عبری) (= دینه) انتقام یافته؛ 4- (اَعلام) نام خواهر یوسف(ع).

دیلان

دیلان :    (کردی) 1- رقص گروهی، نوعی آهنگ؛ 2- نام منطقه‌ای در کردستان.

دیبا

دیبا :    (= دیباه) (در قدیم) نوعی پارچه‌ی ابریشمی معمولاً رنگین.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

دیانا

دیانا :    1- (اوستایی) نیکی رسان، نیکویی بخش؛ (در اسطوره‌های رومی) الهه‌ی ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتمیس یونانی.

دنیز

دنیز :    (ترکی) دریا، بحر.

دنیا

دنیا :    (عربی) (در نجوم) کیهان؛ جهان، گیتی.

دِنا

دِنا :    (اَعلام) 1) قسمتی از کوهستان شمال غربی فارس که قله‌ای معروف به همین نام دارد؛ 2) نام شهرستانی در شرق استان کهگیلویه و بویراحمد.

دلیله

دلیله:    (عربی) 1- راهنما، هدایت کننده، 2- (اَعلام) (در تورات) (به معنی معشوقه) معشوقه‌ی شمشون، که راز نیرومندی او را یافت و با افشای آن به دشمنان وی، موجب گرفتاری او شد.

دلنیا

دلنیا :    (کردی) 1- آسوده خاطر، مطمئن، فارغ البال؛ 2- اطمینان، تضمین.

دلنواز

دلنواز :    1- (به مجاز) مایه‌ی آرامش دل، ‌آرامش بخش؛ 2- (در قدیم) نوازشگر، مهربان و دلسوز، محبوب و معشوق.

دلناز

دلناز :    (دل + ناز = نوازش)، نوازشِ دل، دلنواز.

دلشاد

دلشاد :    خوشحال و شادمان، در حال شادمانی.

دلبند

دلبند :    1- (به مجاز) عزیز و دوست داشتنی؛ 2- (در قدیم) معشوق، اسیر کننده‌ی دل، جذاب و گیرا.

دلدار

دلدار :    (به مجاز) 1- معشوق و محبوب؛ 2- (در قدیم) مهربان، با محبت؛ 3- (در تصوف) حق، خداوند.

دلبر

دلبر :    (به مجاز) دارای زیبایی، جذابیت و توانایی جلب عشق و علاقه‌ی دیگران؛ معشوق.

دل‌افروز

دل‌افروز :    (به مجاز) مایه‌ی شادی و خوشی دل، محبوب و خوشایند؛ (در قدیم) شاد و خرم، معشوق؛ (اَعلام) (در شاهنامه) دل افروز فرخ پی نامِ زنی رومی و ایرانی نژاد که شاپور ذوالاکتاف از اسارت رومیان رهانید و این نام را بر او ...

دلارام

دلارام :    (به مجاز) موجب آرامش خاطر، محبوب، معشوق، با آسودگی خاطر.

دل‌آرا

دل‌آرا :    1- موجب آرامش و شادی دیگران؛ 2- (در قدیم) محبوب، معشوق؛ 3- (اَعلام) نام همسر دارا (داریوش سوم) و مادر روشنک بنا بر روایات ایرانی.

دُریه

دُریه :    (عربی ـ فارسی) (دُر + ایه (پسوند نسبت))، مانند دُر، درخشان، روشن.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

دُرین

دُرین : (عربی ـ فارسی) (دُر + ین (پسوند نسبت)) 1- از دُر، ساخته شده از دُر؛ 2- (به مجاز) گران بها و قیمتی.

دَریا

دَریا : 1- (در جغرافیا) توده‌ی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، رود بزرگ؛ 2- (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند در زمینه‌های گوناگون؛ 3- (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق.

دُرناز

دُرناز : (عربی ـ فارسی) (دُر= مروارید، لؤلؤ + ناز = زیبا و قشنگ) (به مجاز) زیبا رو و گران بها.

دُرنا

دُرنا : (ترکی) پرنده‌ی آب چرِ بزرگ، وحشی و حلال گوشت، کُلنگ.

دُرسا

دُرسا : (عربی ـ فارسی) (دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت))، 1- شبیه به دُر؛ 2- (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند.

دُردانه

دُردانه : (عربی ـ فارسی) 1- (به مجاز) بسیار محبوب و گرامی، عزیزکرده، ناز پرورده؛ 2- (به مجاز) نیز فرزند بسیار گرامی.

درخشنده

درخشنده : (صفت فاعلی از درخشیدن)، 1- دارای درخشش و تلألؤ؛ 2-روشن و تابان.

درخشان

درخشان : 1- دارای درخشش، روشن و تابان، درخشنده؛ 2- (به مجاز) جالب توجه و چشم گیر و خوب و موفقیت آمیز.

دُرافشان

دُرافشان : (عربی ـ فارسی) 1- آن که مروارید می‌افشاند؛ 2- (به مجاز) بخشنده؛ 3- (به مجاز) دارای فصاحت و زیبایی؛ 4- باران ریز.

دایانا

دایانا : (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ ( نا)) 1- به معنی مثل زر سرخ؛ 2- (به مجاز) زیبا روی.

دانیا

دانیا : گشنیز؛ نام هندی کزبره.

دالیا

دالیا : نوعی از گلِ کوکب.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسامی دختر

             

         

        

  • ۰ لایک
  • ۴۸ نظر

    اسم دختر با حرف خ

    دختر با حرف خ

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    خیزران

    خیزران :    (عربی) 1- نوعی نی مغزدار با ساقه‌ای محکم و بلند؛ 2-(اَعلام) نام مادر امام محمّد تقی(ع).

    خیرالنسا

    خیرالنسا :    (عربی) 1- بهترینِ زنان؛ 2- (اَعلام) عنوانی برای حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام(ص).

    خورشید

    خورشید :    1- (در نجوم) کُره‌ی سوزان، جرم مرکزی منظومه‌ی شمسی به نام کره‌ی خورشید که قطر آن 1.392.000 کیلومتر بوده و گرمای میانگین سطح آن حدود 5700 درجه سانتیگراد و گرمای درونی آن به مراتب بیشتر از این است؛ 2- آفتابِ درخشان؛ 3- ...

    خوب‌‌چهر

    خوب‌‌چهر : دارای سیمای زیبا، زیبا.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    خلیله

    خلیله : (عربی) (مؤنث خلیل)‌، ( خلیل. 1-

    خُلود

    خُلود : (عربی) همیشه باقی ماندن، جاودانگی.

    خَضرا

    خَضرا : (عربی) (مؤنث اخضر) 1- به معنی سبز، کبود، نیلگون، و آبی و سبز؛ 2- سبزه‌زار، چمن زار.

    خزال

    خزال : (عربی) با ناز راه رونده، کسی که با ناز راه می‌رود.

    خرامان

    خرامان : دارای حالت خرامیدن، در حال خرامیدن، به آهستگی و با ناز.

    خدیجه

    خدیجه : (عربی) 1- مولودِ پیش از اتمام ماههای بارداری، ولادت قبل از موعِد؛ 2- (اَعلام) 1) نام همسر پیامبر اسلام(ص) و مادر حضرت فاطمه(س)؛ 2) نام دختر علی ابن ابی‌طالب(ع).

    خجسته

    خجسته : (اوستایی) 1- مبارک، فرخنده؛ 2- (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در دستگاه نوا؛ 3- (در قدیم) سعادتمند، کامروا، خوشبخت؛ 4- (در گیاهی) همیشه بهار (گل).

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    خُتن

    خُتن : 1- (اعلام) شهر و واحهای در جنوب باختری منطقه خودگردان سین کیانگ اویغور، در غرب چین، که هم مشک و آهوی مشکین آن و هم زیبارویانش در ادب فارسی مشهور است؛ 2- (به مجاز) دختری که مثل زیبارویان خُتن میباشد؛ 3- (به مجاز) زیباروی.

    خاور

    خاور : (مخففِ خاوران) هم به معنی مشرق و هم به معنای مغرب است.

    خالِده

    خالِده : (عربی) (مؤنث خالد)،   خالد. 1-

    خاطِره

    خاطِره :  (عربی) یادبود، یاد، ذهن، حافظه، خاطر.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

  • ۰ لایک
  • ۵ نظر

    اسم دختر با حرف ض

    نام دختر حرف ض

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    ضُحا 

    ضُحا : (عربی، ضحی) 1- (در قدیم) زمانی پس از برآمدن آفتاب، چاشتگاه؛ 2- آفتاب، خورشید؛ 3- (در اعلام) سوره‌ی نود و سوم قرآن کریم دارای یازده آیه.

    ضرغامه

    عربی - مؤنث ضرغام، دلاور، شیر درنده، پهلوان

    ضحی

    عربی - روز روشن.تابش خورشید

  • ۰ لایک
  • ۶ نظر

    اسم دختر با حرف ص

    نام دختر با حرف ص

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    صَهبا

    صَهبا :    (عربی) (= صَهباء) (مؤنث اصهب)، 1- سرخ و سفید؛ 2- (در قدیم) شراب انگوری، می.

    صونا

    صونا :    (عربی ـ فارسی) (صون + ا (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صون؛ 2- خویشتن داری از گناه، صیانت.

    صوفیا

    صوفیا :    (عربی ـ فارسی) (صوفی + ا (پسوند نسبت))، منسوب به صوفی، ( صوفی.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    صنوبر

    صنوبر :    (عربی، صَنَوبر، معرب از یونانی) (در گیاهی) نام چند نوع گیاه درختی از خانواده  ی بید با برگ  های براق که در کنار جوی  ها کاشته می  شود و چوب آن در کاغذسازی و کبریت سازی به کار می  رود، سپیدار، سفیدار، ...

    صنم

    صنم :    (عربی) 1- (به مجاز) (شاعرانه) بت، شخص زیبا رو، معشوق زیبارو؛ 2- (در عرفان) صنم در نزد بعضی از عرفا عبارت است از حقایق روحی در ظهور تجلی صورت صفاتی است.

    صمیمه

    صمیمه :    (عربی) (مؤنث صَمیم) 1- صمیمی؛ 2- خالص، ناب؛ 3- اصیل.

    صَفیه

    صَفیه :    (عربی) 1- (مؤنث صفی)،( صفی. 1- ، 2- و 3-  ؛ 2- (اَعلام) نام چند تن از زنان مشهور صدر اسلام، از جمله 1) صفیه قُرَیشی [قرن اول هجری] دختر عبدالمطلب، عمه‌ی پیامبر اسلام(ص) و مادر زبیر ابن عوام، نخستین بانوی اسلام، ...

    صَفیا

    صَفیا :    (عربی) (= صَفیه)،   صَفیه 1-.

    صفورا

    صفورا :    (معرب از عبری) (اَعلام) نام زوجه‌ی حضرت موسی(ع) و دختر حضرت شعیب(ع).

    صفا

    صفا :    (عربی) 1- داشتن رفتار و کرداری همراه با دوستی و صمیمیت، یکرنگی، خلوص و صمیمیت؛ 2- (اَعلام) نام جایی در مکه در دامنه‌ی کوه ابوقبیس که حاجیان سعی خود را در آنجا تکمیل می‌کنند؛ 3- (در عرفان) پاکی در برابر کدورت را ...

    صغری

    صغری :    (عربی) 1- (مؤنث اصغر)، کوچک، کوچکتر؛ 2- (اَعلام) فاطمه‌ی صغری: دختر علی ابن ابی طالب(ع).

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    صُراحی

    صُراحی :    (عربی) 1- (در قدیم) ظرف شراب، ظرف شیشه‌ای شراب؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) شراب زلال؛ 3- (در تصوف) مقام انس را گویند.

    صِدیقه

    صِدیقه :    (عربی) 1- (مؤنث صدیق)،   صدیق. 1- ،2- و 3-  ؛ 2- 1) (اَعلام) لقب حضرت فاطمه(س)؛ 2) لقب حضرت مریم مادر حضرت عیسی(ع).

    صدف

    صدف :    (عربی) 1- نام عمومی نرم‌تنان دو کفه‌ای و نوعی خاص از آنها؛ 2- (در قدیم) (در نجوم) نام سه ستاره به شکل مثلث بر دورِ قطب که ستاره‌ی قطبیِ جَدْی در میان آن است. [قدما اعتقاد داشتند که قطره‌ی بارانی در درون ...

    صدری

    صدری :    (عربی ـ فارسی) (صدر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، مربوط به صدر (سینه)، م صدر. 1- ، 2- ، 3- ، 4- و 5- ؛ 2- (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در آواز افشاری از ملحقات دستگاه شور؛ 3- (در ...

    صدر

    صدر :    (عربی) 1- جایی در مجلس که مخصوص نشستن بزرگان است و معمولاً روبروی درِ ورودی قرار دارد، طرف بالای مجلس؛ 2- (به مجاز) اشخاص برتر و دارای مقام بالاتر؛ 3- (احترام آمیز) (به مجاز) مهتر و رئیس؛ 4- (در قدیم) سینه؛ 5- ...

    صداقت

    صداقت :    (عربی) 1- راستی و درستی؛ 2- (در عرفان) نزد اهل سلوک پایداری دل در وفا و جفا و منع و عطا است.

    صحرا

    صحرا :    (عربی، صحراء) 1- (در جغرافیا) بیابان؛ 2- محلی خارج از منطقه  ی مسکونی، که دارای پوشش گیاهی است؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) میدان جنگ؛ 4- (اَعلام) (= صحرای آفریقا) وسیعترین بیابان دنیا در شمال آفریقا، که از غرب به شمال، از ...

    صَبیه

    صَبیه :    (عربی) به گونه‌ احترام آمیز به معنی دختر (فرزند).

    صَبیحه

    صَبیحه :    (عربی) (مؤنث صَبیح)، ( صَبیح.

    صبوره

    صبوره :    (عربی ـ فارسی) (صبور + ه (نسبت))، 1- منسوب به صبور؛ 2- (به مجاز) صبور و شکیبا.

    صبورا

    صبورا :    (عربی ـ فارسی) (صبور + ا (الف نسبت یا تعظیم))، به معنی بردبار، صبور.

    صبور

    صبور :    (عربی) 1- آن‌که در برابر سختی‌ها و رنج‌ها بردبار است، صبر کننده، شکیبا؛ 2- از نام‌های خداوند.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    صبریه

    صبریه :    (عربی) (صبر + ایه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و شکیبا.

    صبری

    صبری :    (عربی ـ فارسی) (صبر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و شکیبا.

    صبرا

    صبرا :    (عربی ـ فارسی) [صبر = بردباری کردن در برابر سختی‌ها و ناملایمت‌ها، شکیبایی؛ (در تصوف) شکیباییِ سالک در مقابل سختی‌ها و انتظار فرج از جانب خداوند +ا (پسوند نسبت)] 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و شکیبا (؟)؛ 3- (اَعلام) ...

    صَبا

    صَبا :    (عربی) 1- نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواحی از طرف شمال شرق می‌وزد در مقابلِ دَبور؛ 2- (شاعرانه) (به مجاز) پیام رسان میان عاشق و معشوق؛ 3- (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) یکی از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم؛ 4- ...

    صائمه

    صائمه :    (عربی) (مؤنث صائم) (در قدیم) آن‌که روزه می‌گیرد، روزه‌گیر، روزه‌دار.

    صائبه

    صائبه :    (عربی، صائبَة) (مؤنث صائب) صائب

    صاحبه

    صاحبه :    (عربی) (مؤنث صاحب)، ( صاحب)

    صابرین

    صابرین :    (عربی) (جمع صابر)، ( صابر)

    صابره

    صابره :    (عربی) (مؤنث صابر)، ( صابر)

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۱۹ نظر