ظ

راهنمای انتخاب اسم دختر نام پسر زیبای ایرانی جدید شیک با کلاس

انتخاب نام برای فرزند دختر و پسر - معنی اسم - اسم دوقلو ها - نام های اصیل فارسی ، ترکی و آذری ، کردی، لری، گیلکی و مازنی، بلوچی، عبری، عربی

تبلیغات

۲۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسم پسر همراه با معنی» ثبت شده است

اسم پسر با حرف چ

نام پسر حرف چ

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

چابک

چابک :  چالاک‎ ‎، زیبا و ظریف ، زیباروی

چاکان

چاکان : نام روستایی در نزدیکی لاهیجان

چالاک

چالاک : دارای سرعت و مهارت در عمل ، چابک ؛ (در قدیم) بلند...

چاووش

چاووش : آن که پیشاپیش زائران حرکت می کند و اشعار مذهبی می...

چاوه

چاوه : عزیز

چراغعلی

چراغعلی : نام پسرانه با ریشه فارسی,عربی، چراغ(فارسی) + علی(عربی) روشنایی ای که از علی می...

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

چکاد

چکاد : نام پسرانه با ریشه فارسی، بالای کوه، قله

چمران

چمران : نام پارسایی در یشتِ سیزدهم (اوستا).

چمرون

چمرون : نام بهدینی در فروردین یشت (اوستا).

چنگش

چنگش : از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در سپاه...

چنگیز

چنگیز : نام پسرانه با ریشه مغولی، قوی، محکم ، نام پادشاه معروف مغول

چنور

چنور : نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی، گیاهی خوشبو

چوبینه

چوبینه : نام پسرانه با ریشه فارسی، لقب بهرام سردار دوره ساسانی

چهرآب

چهرآب : نام پسرانه با ریشه نامشخص، صاف رخسار و گشاده رو.

چهرآذر

چهرآذر : نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی، دارای چهره ای چون آتش

چهرآزاد

چهرآزاد : نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی، نام جد اسپهبد بختیار پسر پادشاه فیروز ساسانی

چهربرزین

چهربرزین : نام پسرانه با ریشه فارسی، دارنده نژاد برتر

چهرویه

چهرویه : نام پسرانه با ریشه نامشخص، خوش چهره .

چیا

چیا : نام پسرانه با ریشه کردی، کوهستان، کوه

چیاکو

چیاکو : نام پسرانه با ریشه کردی

چیره

چیره : غالب ، پیروز ، مسلط ، دارای مهارت ، ماهر 

چیلان

چیلان : نام پسرانه با ریشه فارسی ،عناب

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

             

         

        

  • ۰ لایک

    اسم پسر با حرف پ

    اسم پسر

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پَشوتن

    پَشوتن : 1- فداکار؛ 2- (در اوستایی، pesho tanu) به معنی محکوم تن؛ 3- (اَعلام) (در شاهنامه) نام پسر گشتاسب و از یاران سوشیانت در روز رستاخیز، بر اساس روایت های زرتشتی. زرتشت از اهورامزدا برایش عمر جاودانی خواست.

    پِژواک

    پِژواک : 1- (در فیزیک) صدایی که حاصل تکرارِ صدا پس از برخورد به مانع و بازتاب آن است؛ 2- (اَعلام) شهرتِ عبدالرّحمان پژواک شاعر، نویسنده و سیاستمدار معاصر افغانی.

    پِژمان

    پِژمان :  1- (در قدیم) غمگین، دل‌تنگ، نا امید؛ 2- (اَعلام) پژمان [حسین پژمان بختیاری] ادیب و شاعر معاصر.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    محبوب ترین نام های پسر و دختر

    اسم انگلیسی پسرانه

    نظرسنجی زیباترین نام های پسرانه

    اسم گیلانی و مازندرانی پسرانه

    اسم های پسرانه با ریشه سریانی

    نام پسر با ریشه فرانسه

    نام با ریشه آشوری پسر

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پَرهام

    پَرهام :  (صورت فارسی برهام، ابراهیم)، ( ابراهیم. 1- و 2- 2)

    پرویز

    پرویز : (پهلوی، apayvej) 1- پیروز، پیروزگر، فاتح؛ 2- (اَعلام) نام خسرو دوم شاهنشاه ساسانی، مشهور به «خسرو پرویز» پسر هرمزد چهارم و نواده ی انوشیروان [590-627 میلادی].

    پَرشان

    پَرشان : (از اوستایی، paršāna)، رزمجو .

    پدرام

    پدرام : 1- آراسته؛ 2- نیکو؛ 3- خوشدل، شاد؛ 4- سرسبز وخرم؛ 5- مبارک، فرخ، خجسته؛ 6- شادی، خوشحالی.

    پایدار

    پایدار : 1- دارای ثبات، ثابت، همیشگی؛ 2- (در قدیم) مقاوم، مقاومت کننده؛ 3- (در حالت قیدی) به حالت همیشگی، پا برجا.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    اسم با ریشه یونانی پسرانه

    نام های عبری پسرانه

    اسم لاتین پسرانه

    اسم با ریشه ارمنی پسر

    اسم با ریشه سانسکریت پسرانه

    اسم بلوچی پسر

    اسم لری پسرانه

    اسم های پسرانه خارجی

    اسم کردی پسر

    اسم های ترکی پسرانه

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    پایا

    پایا : 1- آنچه دیر می‌پاید، ماندگار، ثابت؛ 2- (در گیاهی) ویژگی گیاهی که بیش از دو سال عمر داشته باشد یا چند ساله باشد.

    پاشا

    پاشا : 1- (مخففِ پادشاه)، بزرگ؛ 2- (اَعلام) (منسوخ) در امپراتوری عثمانی، لقب و عنوانی برای مقامات لشکری و کشوری و بعضاً فرمانروا و حاکم هر یک از سرزمین‌های وابسته.

    پارسیا

    پارسیا : منسوب به پارسی، (منسوب به قوم پارس)؛ پارسی، اهل پارس، از مردم پارس.

    پارسا

    پارسا : 1- آن که از ارتکاب گناه و خطا پرهیز کند، پرهیزگار، زاهد، متقی، دیندار، متدین، مقدس؛ 2- عارف، دانشمند.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۶۵ نظر

    اسم پسر با حرف ص

    اسم نام پسر با ص

    نام پسر حرف صاد

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    صوفی

    صوفی :    (عربی) 1- (در تصوف) پیرو یکی از فرقه‌های تصوف، درویش؛ 2- (اَعلام) عبدالرحمان صوفی: [291-376 قمری] اخترشناس ایرانی از مردم ری، مؤلف کتاب صُورالکواکب و رساله‌ی اسطرلاب (هر دو ترجمه)، به عربی.

    صَنعان

    صَنعان:    (عربی) 1- صَنعان به تخفیف یاء (ی) منسوب به صنعا (نام شهری در یمن) است، صنعانی، از مردم صنیعا؛ 2- (اَعلام) نام شیخی عارف در ادبیات ایران معروف به شیخ صنعان. [قرن 6 هجری].

    صَمیم

    صَمیم :    (عربی) 1- (در قدیم) صمیمی؛ 2- اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی؛ 3- (در نجوم) ویژگی ستاره‌ای که فاصله‌اش تا خورشید شانزده دقیقه یا کمتر باشد.

    صَمصام

    صَمصام :    (عربی) (در قدیم) شمشیر تیز و محکم.

    صلاح‌الدین

    صلاح‌الدین :    (عربی)1- موجب نیکی دین و آیین؛ 2- (اَعلام) صلاح‌الدین ایوبی: (= یوسف ابن ایوب) [532-589 قمری] سلطان مصر و شام [566-589 قمری]، بنیانگذار سلسله‌ی ایوبیان. او پس از عمویش شیرکوه، وزیر آخرین خلیفه‌ی فاطمی مصر شد. سپس او را برکنار کرد و ...

    صلاح

    صلاح :    (عربی) 1- شایسته و مناسب بودن امری با در نظر گرفتن پیامدهای آن، مصلحت؛ درست کاری، نیکوکاری؛ 2- (در قدیم) سودمند بودن، فایده داشتن.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    صَفی‌الله

    صَفی‌الله:    (عربی) 1- (در قدیم) برگزیده‌ی خداوند؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت آدم(ع).

    صَفی‌الدین

    صَفی‌الدین: (عربی) 1- خالص و پاک در دین، برگزیده‌ی دین؛ 2- (اَعلام) 1) صفی‌الدین اردبیلی: (= شیخ صفی)، شیخ اسحاق [650-735 قمری] صوفی و عارف ایرانی، که نفوذ و احترام زیادی کسب کرد و فرزندانش به تدریج قدرت سیاسی به دست آوردند و سلسله‌ی شاهان ...

    صَفی

    صَفی :   (عربی) 1- (در قدیم) خالص و یگانه (دوست)؛ 2- برگزیده؛ صاف، پاک، روشن؛ 3- (به مجاز) صفی‌الله؛ 4- (اَعلام) صَفی، فخرالدین علی: [قرن 8 و9 هجری] شاعر، نویسنده و واعظ ایرانی، پسر ملاحسین کاشفی سبزواری، مؤلف لَطایفُ الطّوایف، رَشَحات عین اَلحَیات، در شرح ...

    صفدر

    صفدر:    (عربی ـ فارسی)1- صف‌شکن؛ 2- (به مجاز) شجاع و دلیر؛ 3- (اَعلام) از القاب حضرت علی(ع).

    صِدیق

    صِدیق :    (عربی) 1- (در تصوف) بنده‌ی خاص خداوند؛ 2- (در قدیم) بسیار راستگو و درستکار؛ 3- (در عرفان) صدیق کسی را می‌گویند که در گفتار و کردار و دانش‌ها و احوال و روش و نیات و خوی و اخلاق خود راست باشد و ...

    صدرالله

    صدرالله :   (عربی) 1- (به مجاز) کسی که برتری و مهتری او از سوی خداست؛ 2- (به تعبیر عرفانی) دارای باطن و روح خدایی.

    صدرالدین

    صدرالدین :    (عربی) 1- پیشوای دین (اسلام)؛ 2- لقبی است که به بعضی از علمای اسلام داده‌اند؛ 3- (اَعلام) 1) صدرالدین محمّد شیرازی: (ملاصدرا)،   صَدرا. 2- ؛  2) صدرالدین قونیوی: [قرن 7 هجری] صوفی مسلمان، ناپسری و شاگرد ابن عربی، معلم مولوی که در ...

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    صدرا

    صدرا :    (عربی ـ فارسی) (صدر + ا (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، ( صدر؛ 2- (اَعلام) فیلسوف و متکلم ایرانی [حدود 979- 1050 قمری] معروف به صدرا، ملاصدرا و ملقب به صدرالدین و صدرالمتألهین. مؤلف اسفار در فلسفه و شرح چندین اثر ...

    صَبیح

    صَبیح :    (عربی) 1- (در قدیم) (به مجاز) زیبا و شاد؛ 2- خندان و خوشحال.

    صائب

    صائب :    1- (در قدیم) راست و درست؛ 2- (اَعلام) صائب تبریزی: [قرن 11هجری] شاعر ایرانی که مدتی را در کابل و هند گذراند. او از بنیانگذاران سبک تازه ای در شعر فارسی، معرف به سبک هندی است. به هر دو زبان فارسی و ...

    صانع

    صانع :     (عربی) 1- سازنده، آفریننده؛ 2- (در قدیم) صنعت‌گر؛ 3- آفریدگار، خداوند.

    صامت

    صامت :    (عربی) 1- خاموش، بی صدا، ساکت؛ 2- (در حالت قیدی) در حال سکوت؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) طلا و نقره.

    صالح

    صالح :    (عربی) 1- شایسته و درستکار، نیک، خوب، درست؛ 2-(در قدیم) دارای اعتقاد و عمل درست دینی؛ 3- (اَعلام) 1) پیامبر قوم ثمود به روایت قرآن، که چون آن قوم دعوت او را نپذیرفتند و شترش را کشتند، صاعقه ای آنان را نابود ...

    صارم

    صارم :    (عربی) (در قدیم) 1- شمشیر تیز؛ 2- قطع کننده، بُرنده.

    صادق

    صادق :    (عربی) 1- آن که گفتارش مطابق با واقعیت است، راستگو، راست و درست و راستین؛ 2- (اَعلام) 1) لقب امام جعفر صادق(ع): [80-148 قمری] ششمین امام شیعیان، که اساس فقه شیعه به او منسوب است. 2) صادق خان زند: شاه [1194-1196 قمری] ...

    صاحب

    صاحب :    (عربی) 1- دارنده، مالک، دارا؛ 2- (منسوخ) سرور، آقا؛ 3- (در قدیم) هم‌نشین و هم‌صحبت، یار؛ 4- (در قدیم) فرمانروا و حاکم؛ 5- (در عرفان) یار و هم‌صحبت و خداوندگار و دارنده‌ی چیزی؛ 6- (اَعلام) 1) نام شهری در شهرستان سقز، در ...

    صابر

    صابر :    (عربی) 1- صبور، صبر کننده، شکیبا؛ 2- از نامهای خداوند؛ 3- (در تصوف) ویژگی آن که برای خدا صبر کند و از سختی‌ها شکایت نکند؛ 4- (اَعلام) 1) ادیب صابر: (= شهاب‌الدین صابر ابن اسماعیل تِرمِذی) [قرن 6 هجری] از شاعران غزلسرای ...

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۱۶ نظر

    اسم پسر با حرف ش

    اسم پسر با حرف شین

    نام پسر حرف ش

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شهنام

    شهنام : 1- بزرگ نام و دارنده‌ی نامِ شاهانه؛ 2- (به مجاز) نیکنام، نکونام.

    شهمیر

    شهمیر :   (شه = شاه + میر = امیر)، 1- مخفف شاه امیر؛ 2- مقلوب شده  ی امیرشاه؛ 3- (اعلام) 1) شهمیرزاد نام شهری در شهرستان سمنان؛ 2) شهمیرسرا و علی آباد شهمیر نام روستاهایی در شهرستان  های رشت و نیشابور.

    شهسوار

    شهسوار : (= شاه سوار)، 1- ماهر در سوارکاری؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) شخص بسیار برجسته و ممتاز؛ شوالیه.

    شهریار

    شهریار : 1- پادشاه، شاه؛ 2- (در قدیم) حاکم، فرمانروا؛ 3- (اَعلام) 1) پسر خسرو پرویز از شیرین و پدر یزدگرد سوم ساسانی؛ 2) (در شاهنامه) پسر برزو، نواده‌ی رستم؛ 3) محمّدحسین شهریار [1285-1367 شمسی] شاعر ایرانی، از مردم آذربایجان، سراینده‌ی شعر به فارسی و ...

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    محبوب ترین نام های پسر و دختر

    اسم انگلیسی پسرانه

    نظرسنجی زیباترین نام های پسرانه

    اسم گیلانی و مازندرانی پسرانه

    اسم های پسرانه با ریشه سریانی

    نام پسر با ریشه فرانسه

    نام با ریشه آشوری پسر

    اسم با ریشه یونانی پسرانه

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شهروز

    شهروز :    (اَعلام) نام وزیر شاهپور.

    شهرداد

    شهرداد : (شهر + داد = داده، آفریده)، زاده‌ی شهر، شهری.

    شهرخ

    شهرخ :  (= شاهرخ)،   شاهرخ.

    شهرام

    شهرام : 1- مطیع شاه، رام شاه؛ 2- آرام شاه، موجب آرامش شاه.

    شهراد

     شهراد:  پادشاهِ جوانمرد.

    شهداد

    شهداد :  (= شاه داد) [شاه (در عرفان) = خداوند + داد = داده، آفریده]، 1- آفریده‌ی خداوند؛ 2- (اَعلام) بخشی از شهرستان کرمان.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    نام های عبری پسرانه

    اسم لاتین پسرانه

    اسم با ریشه ارمنی پسر

    اسم با ریشه سانسکریت پسرانه

    اسم بلوچی پسر

    اسم لری پسرانه

    اسم های پسرانه خارجی

    اسم کردی پسر

    اسم های ترکی پسرانه

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شهباز

    شهباز : (= شاهباز)، نوعی باز سفید رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوی که در قدیم آن را برای شکار تربیت می‌کردند.

    شهامت

    شهامت : (عربی) بی باکی، دلیری، حالت ترس نداشتن از چیزی یا کسی در انجام کاری یا گفتن مطلبی.

    شِهام

    شِهام :    تیز خاطر، چالاک.

    شهاب‌الدین

    شهاب‌الدین:   (عربی) 1- نورِ دین، آن که وجودش برای دین تابناک است؛ 2- (اَعلام) 1) شهاب‌‌الدین عبدالله کرمانی: [قرن 8 و9 هجری] خوشنویس، شاعر و ادیب و موسیقیدان ایرانی، جانشین علیشیر نوایی در وزارت سلطان حسینی بایقرا؛ 2) شهاب‌‌الدین عمرابن محمّد: (شهاب‌‌الدین سهروردی) [539-632 ...

    شهاب

    شهاب :    (عربی) 1- (در نجوم) پدیده‌ای به شکل خطی درخشان که به علت برخورد سنگ آسمانی با جو زمین و سوختن سریع آن به طور ناگهانی در آسمان دیده می‌شود؛ 2- (اَعلام) شهاب ترشیزی: [قرن 12و 13 هجری] شاعر، مورخ و خوشنویس ایرانی. ...

    شوقی

    شوقی:    (عربی ـ فارسی) (شوق + ی (پسوند نسبت)) 1- ویژگی کسی که دارای میل و رغبت فراوان به چیزی دارد، کسی که دارای اشتیاق است؛ 2- (اعلام) احمد شوقی [1868-1932 میلادی] شاعر مصری، ملقب به امیرالشعرا، تحصیلات خود را در قاهره به پایان ...

    شوان

    شوان:    (= شبان) (در قدیم) شبان؛ چوپان، نگهبانِ گله.

    شَنتیا

    شَنتیا:    (اَعلام) نام حضرت علی (ع) در زبور داوود.

    شمس‌الله

    شمس‌الله:    (عربی) 1- آفتاب خدا؛ 2- (به مجاز) کسی که منور شده است به نور دین خدا.

    شمس‌الدین

    شمس‌الدین:  (عربی) 1- آفتاب دین؛ 2- (اَعلام) 1) شمس‌الدین آلب ارغو: (= آلب ارغوان) ششمین اتابک [656-672 قمری] از سلسله‌ی اتابکان لر بزرگ و جانشین برادرش تکلة ابن هزار اسب؛ 2) شمس‌الدین قراسنقر: [قرن 7و 8 هجری] از شاهان سلسله‌ی ممالیک مصر، که به مراغه ...

    شمس

    شمس :  (عربی) 1- خورشید؛ 2- (اَعلام) 1) سوره‌ی نود و یکم از قرآن کریم دارای پانزده آیه؛ 2) شمس تبریزی: (شمس‌الدین محمّدابن علی) [حدود 582- حدود 645 قمری] صوفی و عارف ایرانی، که دیدارش در مولوی [642 هجری] تأثیر شگرفی داشت و مولوی دیوان ...

    شکور

    شکور :    (عربی) 1- شکرکننده سپاسگزار؛ 2- پاداش دهنده‌ی بندگان؛ 3- از نام‌های خداوند.

    شکیب

    شکیب :  تحمل، بردباری، صبر، شکیبیدن.

    شکرالله

    شکرالله :   (عربی) ستایش خدا.

    شفیق

    شفیق :    (عربی) مهربان، دلسوز.

    شفیع‌محمّد

    شفیع‌محمّد:    (عربی) از نام‌های مرکب، ( شفیع و محمّد.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شُعَیب

    شُعَیب: (عبری) (اَعلام) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَن می زیسته و احتمالاً پدر زن حضرت موسی (ع) بوده است.

    شریف

    شریف:   (عربی) 1- دارای شرف، ارجمند، بزرگوار، دارای ارزش و اعتبار، ارزشمند، خوب، عالی؛ 2- (در قدیم) از نسل امامان شیعه، سید.

    شروین

    شروین:  (اَعلام) 1) نام قلعه‌ی شروان؛ 2) نام انوشیروان دادگر؛ 3) نام دو تن از پادشاهان سلسله‌ی طبرستان؛ 4) نام باستانی ناحیه‌ی سوادکوه در مازندران.

    شروان

    شروان :  1- (در فارسی) درخت سرو؛ 2- (اَعلام) [= شیروان] ناحیه و ولایت قدیم، کنار دریای خزر، جنوب شرقی کوههای قفقاز، که امروز بخشی از جمهوری آذربایجان است.

    شَرف‌الدین

    شَرف‌الدین:   (عربی) 1- موجب آبروی و اعتبار دین و آیین؛ 2- (اَعلام) 1) محمودشاه اینجو: [قرن 8 هجری] امیر فارسی و بنیانگذار سلسله‌ی اینجو، ملقب به شرف‌الدین، که به فرمان آرپاخان مغول کشته شد؛ 2) شرف‌الدین طوسی، مظفرابن محمّد: [قرن 5 و6 هجری] ریاضیدان ...

    شجاع‌الدین

    شجاع‌الدین:    (عربی) 1- شجاع و دلیر در راه دین؛ 2- (اَعلام) 1) شجاع‌الدین خورشید لر: نخستین اتابک [حدود 580-620 قمری] و بنیانگذار سلسله‌ی اتابکان لر کوچک موسوم به خورشیدیان یا عباسیان؛ 2) شجاع‌الدین محمود لر: اتابک لر کوچک [730-750 قمری] .

    شجاع

    شجاع :    (عربی) 1- آن که از چیزی یا کسی نمی‌ترسد، پردل و جرئت، دلیر؛ 2- (اَعلام) (در نجوم) [= آبمار] یکی از صورت‌های فلکیِ نیم کُره‌ی جنوبی آسمان، که ستاره‌ی درخشان فَرد در آن قرار دارد.

    شُبَیر

    شُبَیر:  (تصغیر شبر)، 1- به معنی شیر کوچک؛ 2- (اَعلام) پیامبر اسلام(ص) امام حسین(ع) را در کودکی به این نام (شُبَیر) خوانده است.

    شَبیب

    شَبیب :  (عربی) 1- با ارزش و جوانمرد؛ 2- (اَعلام) 1) نام یکی از بزرگترین انقلابی‌ها که بر بنی امیه شورید؛ 2) نام شیخ‌المشایخ جبل عامل (الماستد).

    شایگان

    شایگان :    ارزشمند، ممتاز، عالی، شایسته.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شایان

    شایان :    (اسم فاعل از شایستن)، 1- شایسته، سزاوار، در خور؛ 2- (به مجاز) بسیار، فراوان.

    شاهین

    شاهین :    1- نوعی پرنده‌ی شکاری از خانواده‌ی باز؛ 2- (در قدیم) (درگاه شماری) برج میزان؛ 3- (در قدیم) (در نجوم) سه ستاره در امتداد خط مستقیم در صورت فلکیِ نسر طایر؛ 4- (در قدیم) (در موسیقی) از آلات بادیِ موسیقی که در اوایل ...

    شاهو

    شاهو :    1- مروارید شاهوار و نفیس؛ 2- کوتاه شده  ی شاهوار(؟)؛ 3- (اعلام) نام کوهی در استان کرمانشاه که بخشی از رشته کوه زاگرس است.

    شاهرود

    شاهرود :    (شاه = جزء پیشین بعضی از کلمه‌های مرکب به معنی «اصلی» و «مهم» + رود = فرزند به ویژه پسر)، 1- (به مجاز) فرزند (پسر) عزیز و گرامی؛ 2- رودخانه‌ی اصلی و بزرگ؛ 3- (اَعلام) 1) رودی در شمال غربی ایران به طول ...

    شاهرخ

    شاهرخ :    1- دارای رخساری چون شاه، شاه منظر، شاه سیما؛ 2- (در ورزش) در شطرنج حرکت اسب هنگامی که به شاه حریف کیش دهد و رخ او را نیز به خطر اندازد؛ 3- (اَعلام) 1) (= شاهرخ میرزا) نام دو تن از شاهان ایران. ...

    شاهد

    شاهد :    (عربی) 1- گواه، حاضر، مرد خوبروی؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) محبوب، خدای تعالی؛ 3- (در تصوف) خداوند به اعتبار ظهور و حضور در قلب سالک؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) عالی، خوب، دلپذیر.

    شاهپور

    شاهپور :    (= شاپور)، ( شاپور. 1-

    شاکر

    شاکر :    (عربی) 1- شکر کننده، سپاسگزار؛ 2- (در قدیم) (در حالت قیدی) در حال شکرگزاری.

    شامهر

    شامهر :    1- (به مجاز) ویژگی آن که دارای شادی و مهربانی است؛ 2- (اَعلام) 1) شهر یا جایگاهی در نیشابور؛ 2) نام روستایی در تربت حیدریه.

    شادمان

    شادمان :    1- شاد، خوشحال و مسرور؛ 2- (در حالت قیدی) با شادی و خوشحالی، شادمانه.

    شاپور

    شاپور :    1- پسر شاه، شاه زاده؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) نام چند پهلوان ایرانی. شاپور: پسر نستوه و نوه‌ی گودرز، که در جنگ نوذر با افراسیاب کشته شد؛ شاپور: از پهلوانان روزگار قباد ساسانی، معروف به شاپور رازی ؛ شاپور: از سرداران ...

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۱۲ نظر