ظ

راهنمای انتخاب اسم دختر نام پسر زیبای ایرانی جدید شیک با کلاس

انتخاب نام برای فرزند دختر و پسر - معنی اسم - اسم دوقلو ها - نام های اصیل فارسی ، ترکی و آذری ، کردی، لری، گیلکی و مازنی، بلوچی، عبری، عربی

تبلیغات

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسم دختر با حرف ش» ثبت شده است

اسم دخترانه شمین Shamin - معنی و ریشه

اسم دخترانه شمین

Shamin

معنی اسم دخترانه شمین

اسم دخترانه شمین با ریشه عربی فارسی به معنی خوشبو.

اسم دختر همراه با معنی اصیل ایران راهنمای انتخاب اسم جدید اسامی زیبای فرزند ریشه ایرانی شیک حرف ش جدید خاص تک ایرانی ترکی استانبولی

چه اسمی به شمین میاد؟

چه اسمی به شمین میاد؟ دختر و پسر

اسم دختر که به شمین بیاد: شایلین، سوین، آوین، آرشین، پارمین، الین، سلین،

اسم پسر که به شمین بیاد: شایان، الشن، شادلین، شاهان،

____________________________

چه اسمی برای دخترم بزارم؟

  • ۰ لایک
  • ۱ نظر

    اسم دخترانه شایلین shaylin - معنی و ریشه

    اسم دخترانه شایلین

    Shaylin

    معنی اسم ترکی دخترانه شایلین

    اسم دخترانه شایلین با ریشه ترکی به معنی بی همتا.

    اسم ترکی دختر - اسم ترکی دختر همراه با معنی - اسم دختر - اسم دختر با حرف ش - اسم دختر شیک و امروزی - اسم دختر شیک و امروزی جدید - اسم دختر همراه با معنی - اسم شیک و با کلاس جدید دختر و پسر - انتخاب اسم ترکی دختر - انتخاب اسم دختر

    چه اسمی به شایلین میاد؟

    چه اسمی به شایلین میاد؟ دختر و پسر

    اسم دختر که به شایلین بیاد: سلین، سوین، آوین، آرشین، پارمین، الین،

    اسم پسر که به شایلین بیاد: شایان، الشن، شادلین، شاهان،

    ____________________________

    چه اسمی برای دخترم بزارم؟

  • ۰ لایک
  • ۴ نظر

    اسم دختر با حرف ش

    اسامی دختر با شین

                 

             

            

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شیوه

    شیوه :    1- روش، طریقه؛ 2- (در قدیم) عشوه، ناز، حالت، وضع؛ 3- (در عرفان) اندک جذبه را گویند که گاه هست و گاه نیست.

    شیوا

    شیوا :    1- ویژگی سخنی که به زیبای و با فصاحت بیان شده باشد، شمرده و واضح و دلنشین؛ 2- (در قدیم) فصیح، نغز، خوب؛ 3- (اَعلام) یکی از سه خدای بزرگ آیین هندو، که نماینده‌ی مرگ و تجدید حیات است.

    شینا

    شینا :    1- شنا و آب ورزی، شیناب، شناوری، 2- سعی و کوشش و جِد و جَهد.

    شیما

    شیما :    1- (عربی) زن خال دار؛ 2- (اَعلام) دختر حلیمه‌ی سعدیه خواهر رضاعی پیامبر اسلام(ص).

    شیلر

    شیلر :    (آعلام) ناحیه‌ای مرزی در شمال شرقی عراق، به صورت  پیش آمدگی در استان کردستان ایران، میان شهرستانهای بانه و مریوان. رود شیلر در آن جریان جریان دارد و از شهرهای مهم آن سلیمانیه است.

    شیلان

    شیلان :    (در قدیم) (در گیاهی) (= چیلان)، 1- درخت عناب؛ 2-(در مغولی) مهمانی، سور؛ 3- (در قدیم) غذا، طعام.

    شیلا

    شیلا :    نام نهری در سیستان و بلوچستان که از دریاچه‌ی هامون به خارج از آن جریان دارد.

    شیفته

    شیفته :    (صفت فاعلی از شیفتن)، آن که به کسی یا چیزی دل بسته است، عاشق.

    شیرین‌دخت

    شیرین‌دخت :    1- (شیرین + دخت = دختر)، دختر شیرین؛ 2- (به مجاز) زیبا، گرامی، عزیز.

    شیرین

    شیرین :    1- دارای مزه‌ی شیرینی؛ 2- (به مجاز) مطبوع، دلنشین و دلپذیر؛ 3- (به مجاز) زیبا؛ 4- (به مجاز) شیوا یا ادا شده با لهجه‌ای گوش نواز (سخن)؛ 5- (به مجاز) گرامی، عزیز، به طور دلپذیر، خیلی خوب، مطبوع و خوشایند شدن؛ 6- ...

    شیده

    شیده :    (شید= خورشید + ه (پسوند نسبت)) 1- منسوب به شید؛ 2- خورشید، نور، روشنی، روشنایی؛ 3- (به مجاز) زیبارو.

    شیدرخ

    شیدرخ :    1- آفتاب رو، درخشان رو؛ 2- (به مجاز) زیبا.

    شیدخت

    شیدخت :    (شید= خورشید + دخت = دختر) 1- دختر خورشید؛ 2- (به مجاز) زیباروی.

    شِیدا

    شِیدا :    1- عاشق، دلداده؛ 2- (در قدیم) آشفته و پریشان؛ 3- (در عرفان) شدت غلیان عشق و عاشقی را گویند، در این مقام عاشق خود را فراموش می‌کند. اهل جذبات را نیز شیدا گویند.

    شیبا

    شیبا :    (= شیوا)، آشفته، شیفته.

    شهین‌دخت

    شهین‌دخت :    (شهین + دخت = دختر)، 1- دخترِ شاهزاده؛ 2- (به مجاز) دخترِ بلند مرتبه و عالی مقام.

    شهین

    شهین :    (شه + ین (پسوند نسبت))، 1- منسوب به شاه؛ 2- (به مجاز) دارای ارزش و مقامِ شاهانه.

    شهناز

    شهناز :    1- (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در دستگاه شور؛ 2- (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از لحن‌های قدیم ایرانی؛ 3- شاهناز.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شهلا

    شهلا :    (عربی) 1- دارای چشم رنگ سیاه چون رنگ چشم میش؛ 2- (به مجاز) زیبا و فریبنده (چشم)؛ 3- (در گیاهی) ویژگی نوعی نرگس که حلقه‌ی وسط آن سرخ یا بنفش است؛ نرگس، نرگس شهلا.

    شهگل

    شهگل :    بهترین گل، گلِ شاهانه.

    شهزاد

    شهزاد :    1- شاهزاده، فرزند شاه یا از نسل شاه؛ 2- عنوان برای امامزاده‌ها.

    شهره

    شهره :    (عربی) مشهور، نامور.

    شهرو

     شهرو :  حکومت کننده، سلطنت کننده؛ 2- (اعلام) 1) شهرو [اساطیر] از زمان ایران باستان است که نمایه  ای از زنِ دانا، اندیشمند و توانا را به تماشا می  گذارد. نویسنده  ی داستان حماسی برزونامه در چهره  ای که از این زن رسم کرده است ...

    شهرناز

    شهرناز :    (اعلام) (در شاهنامه) نام دختر جمشید که او را با خواهرش ارنواز به ایوان ضحاک بردند و ضحاک او را از جادویی بپرورد و کژی و بدخویی آموخت و چون فریدون به کاخ ضحاک درآمد فرمان داد تا او و ارنواز را ...

    شهرزاد

    شهرزاد :    1- (مخفف شهرزاده)، زاده‌ی شهر، شهری؛ 2- (اَعلام) شخصیت اصلی کتاب هزار و یک شب، که به همسری پادشاه در می‌آید و هر شب بخشی از داستانهای هزار و یک شب را برای او نقل می‌کند.

    شهربانو

    شهربانو :    1- (در قدیم) همسر پادشاه، ملکه؛ 2- (اَعلام) دختر یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی، که گفته می‌شود پس از اسیر شدن به دست مسلمانان، به عقد امام حسین(ع) در آمد و امام زین‌العابدین(ع) فرزند اوست. بقعه‌ای به نام بی‌بی‌شهربانو در شهرری به ...

    شهدخت

    شهدخت :    (شه = شاه + دخت = دختر)، 1- دختر شاه؛ 2- (به مجاز) عالی قدر و ارزشمند.

    شهد

    شهد :    (عربی) 1- عصاره‌ی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است؛ 2- ماده‌ی قندی مذاب یا مایع؛ 3- (در قدیم) عسل؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) هر چیز دلپذیر و مطبوع.

    شهپر

    شهپر :    (= شاه پر)، هر یک از پرهای اصلی پرندگان.

    شوکت

    شوکت :    (عربی) 1- جاه و جلال؛ 2- عظمت، بزرگی

    شوکا

    شوکا :    1- نوعی گوزن بومی اروپا و آسیا؛ 2- (در مازندرانی) به معنی آهو و غزال.

    شورانگیز

    شورانگیز :    1- ایجاد کننده‌ی هیجان، هیجان انگیز؛ 2- (در قدیم) آشوب به پا کننده، فتنه انگیز.

    شَمین

    شَمین :    (عربی ـ فارسی) (شم = بو، رایحه + ین (پسوند نسبت))، خوشبو.

    شمیمه

    شمیمه :    (عربی) (در قدیم) بوی خوش.

    شمیم

    شمیم :    (عربی) (در قدیم) بوی خوش.

    شُمیلا

    شُمیلا :    قلب شده‌ی [پدیده آوایی در زبان مثل: دیوار و دیوال] شُمیرا.    شُمیرا و سمیرا. 1-

    شمیسا

    شمیسا :    (= شمسا)، ( شمسا.

    شمه

    شمه :    (عربی، شَمَّة) (در قدیم) بوی خوش.

    شمشاد

    شمشاد :    1- (در گیاهی) درختچه‌ای همیشه سبز با انواع مختلف که در حاشیه‌ی باغچه‌ها کاشته می‌شود؛ 2- (در قدیم) مرزنگوش؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) شخص خوش قد و قامت؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) زلف و معشوق.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شمسی

    شمسی :    (عربی ـ فارسی) 1- (منسوب به شمس)، 2- دارای شمس (خورشید)؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) سرخ رنگ.

    شمسه

    شمسه :    (عربی ـ فارسی) 1- نقش زینتی به شکل خورشید که در تذهیب، جواهر سازی، کاشی کاری و مانند آنها به کار می‌رود؛ 2- نوعی پارچه؛ 3- (در قدیم) خورشید؛ 4- (به مجاز) عالی‌ترین و بهترین فرد.

    شمس‌جهان

    شمس‌جهان :    (عربی ـ معرب فارسی) 1- خورشید جهان، آفتاب گیتی؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

    شمامه

    شمامه :    (عربی) 1- (در قدیم) رایحه و بوی خوش؛ 2- گلوله‌ی خوشبو، دستنبو؛ 3- (به مجاز) شخص یا چیز دوست داشتنی و خوشایند.

    شَلیر

    شَلیر :    (= شَلیل)،1- میوه‌ی خوشبو و گوارا و آبدار شبیه شفتالو و هلو؛ 2- درخت این میوه.

    شَلاله

    شَلاله :    (عربی) 1- آبشار؛ 2- (در منابع عربی) شلال؛ 3- (در ترکی) آبشار، فوّاره.

    شکیلا

    شکیلا :    (عربی ـ فارسی) (شکیل = خوشگل، زیبا + ا (پسوند نسبت))، منسوب به شکیل، خوشگل و زیبا.

    شکیبا

    شکیبا :    صبور، برد بار، باشکیبایی.

    شکوه

    شکوه :    حالتی در کسی که به بزرگی جلوه کند و احترام برانگیزد یا چشم‌ها را خیره کند، بزرگی، حشمت و جلال.

    شکوفه

    شکوفه :    (در گیاهی) هریک از گل‌های درختان میوه که معمولاً در فصل بهار می‌شکفند.

    شکوفا

    شکوفا :    1- ویژگی گل یا غنچه‌ای که باز شده است، شکفته؛ 2- (به مجاز) با رونق، پیشرفته، رشد یافته.

    شکرانه

    شکرانه :    (عربی ـ فارسی) 1- سخنی که به عنوان سپاسگزاری گفته می‌شود، یا عملی که برای سپاس انجام می‌شود، یا آنچه به عنوان هدیه برای قدردانی داده می‌شود؛ 2- (در قدیم) (در حالت قیدی) به عنوان سپاسگزاری برای تشکر؛ 3- شکرگزاری و حق ...

    شقایق

    شقایق  :    (عربی) 1- (در گیاهی) گلی سرخ رنگ؛ 2- گیاهی یک ساله و علفی یا کاشتنی این گل که بیشتر در مزارع، دشت ها و دامنه‌های کوهستان می‌روید؛ 3- کاسه بشکنک.

    شفیعه

    شفیعه :    (عربی) (مؤنث شفیع)،    شفیع.

    شفق

    شفق :    (عربی) نوری سرخ که تا مدتی پس از غروب خورشید از آسمان به زمین می‌تابد.

    شفا

    شفا :    (عربی) 1- بهبود، بهبود یافتن از بیماری؛ 2- (در اصطلاح عرفانی) از میان رفتن بیماری دل به سبب تابش انوار ملکوتی است؛ 3- (اَعلام) دایرة المعارف عربی از ابن سینا، در زمینه‌ی منطق، علوم طبیعی، ریاضیات و الاهیات، که بیشتر آن به ...

    شعله

    شعله :    (عربی) زبانه‌ی آتش، بخش گرم و نورانی آتش.

    شریفه

    شریفه :    (عربی) (مؤنث شریف)، ( شریف.

    شریعه

    شریعه :    (عربی) 1- شریعت،   شریعت؛ 2- (در قدیم) محل در آمدن به آب، محل برداشتن آب از رودخانه و مانند آن.

    شریعت

    شریعت :    (عربی) 1- شرع؛ 2- (در قدیم) طریقه، روش؛ 3- (در اصطلاح) اقوال واعمال و احکامی است که حق تعالی به زبان پیامبر اسلام(ص) بر بندگان مقرر فرموده است و موجب انتظام امور معاش و معاد است.

    شَرمینه

    شَرمینه :    (شرم + اینه (پسوند نسبت))، منسوب به شرمین، + شرمین.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شَرمین

    شَرمین :    (در قدیم) شرمگین، با حُجب و حیا، خجالت زده.

    شَرف‌نسا

    شَرف‌نسا :    (عربی) موجب آبرو،‌ حرمت و اعتبار زنان.

    شَرف

    شَرف :    (عربی) 1- حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزش‌های اخلاقی بوجود می‌آید، بزرگواری، افتخاری که از امری نصیب شخص می‌شود؛ 2- برتری؛ 3- (در احکام نجوم) محل یک سیاره در منطقه‌البروج که سیاره در آن محل تأثیری قوی دارد.

    شرافت

    شرافت :    (عربی) 1- حالتی در شخص که او را از ارتکاب رذایل باز می‌دارد؛ 2- بزرگ منشی، بزرگواری.

    شَراره

    شَراره :    (عربی) 1- شرار، پاره‌ای از آتش که به هوای پرد، جرقه، اخگر؛ 2- (به مجاز) درخشش، روشنی.

    شبنم

    شبنم :    (در علوم زمین) رطوبت هوا که مخصوصاً هنگام شب، در مجاورت اجسام سرد به مایع تبدیل می‌شود به شکل قطره‌های کوچک آب بر سطح آنها می‌نشیند، ژاله.

    شباهنگ

    شباهنگ :    (= شب آهنگ) 1- (در قدیم) (در نجوم) شِعرای یمانی، ستاره‌ی بامدادی، ستاره‌ی سهیل؛ 2- نام پرنده‌ای (بلبل)، شب آهنگ کننده، مرغ سحر، مرغ سحرخوان.

    شاینا

    شاینا :    شاهدانه.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    شایسته

    شایسته :    (صفت فاعلی از شایستن)، 1- دارای ویژگی مطلوب، مناسب، سزاوار و در خور، لایق؛ 2- دارای توانایی‌های لازم برای به دست آوردن چیزی یا انجام دادن کاری.

    شایا

    شایا :    (= شایسته)، ( شایسته.

    شاهده

    شاهده :    1- منسوب به شاهد؛ 2- زیبارو؛ 3- (به مجاز) محبوب و معشوق.

    شاه‌پری

    شاه‌پری :    پری، عنبر.

    شانلی

    شانلی :    ( ترکی) 1- افتخار آمیز؛ 2- مشهور.

    شادیه

    شادیه :    1- وضع و حالت شاد، شاد بودن، خوشحالی، سرور؛ 2- (در قدیم) جشن؛ 3- (در عرفان) بسطی که پس از قبض برای سالک حاصل می‌شود.

    شادی

    شادی :    1- وضع و حالت شاد، شاد بودن، خوشحالی، سرور؛ 2- (در قدیم) جشن؛ 3- (در عرفان) بسطی که پس از قبض برای سالک حاصل می‌شود.

    شادلین

    شادلین :    (شاد + لین = نرمی و ملایمت)، شاد رویِ نرمخو و آرام.

    شادان

    شادان :    1- شاد، مسرور؛ 2- (در حالت قیدی) باحال شاد، شادمانه.

    شاداب

    شاداب :    با طراوت، تازه، شاد، شادان، مسرور.

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

                 

             

            

  • ۰ لایک
  • ۶۹ نظر