اسم دخترانه تکتم
Taktam
اسم دخترانه تکتم با ریشه رومی به معنی گوهر گرانبها، محبوب و با حیا.
چه اسمی به تکتم میاد؟
اسم دختر که به تکتم بیاد: تامیلا، تیدا، تیارا،
اسم پسر که به تکتم بیاد: تایماز، تیرداد، طاها،
____________________________
اسم دخترانه یمنا
Yomna
اسم دخترانه یمنا با ریشه عربی، به معنی مبارک، بسیار با برکت، بانوی با برکت.
چه اسمی به یمنا میاد؟
اسم دختر که به یمنا بیاد:
رونا، آوینا، شیانا، درینا، آترینا، النا، آرونا، سدنا، یسنا،
اسم پسر که به یمنا بیاد:
___________________________
اسم های دخترانه مذهبی و قرآنی
نام های زیر، اسم های دخترانه مذهبی می باشند، این نام ها ترکیبی از نام های دینی، عربی و برخی با ریشه یکسان فارسی هستند.
حرف الف:
آنسه : انس گیرنده ، مانوس ، خو گیرنده ، همنشین نیکو
آمال : ارزوها
آنسه : مانوس، همنشین نیکو
آتیه : آینده
آلا : نعمتها ، نیکی ها ، از اسامی قرآنی
آیه : نشانه ، نشانه خدا
آیات : جمع آیه، اسم دختر شاعر شیعه بحرینی که بدست آل سعود شهید شد
آینور: اسم ترکیبی ترکی_عربی به معنی نور ماه ، نورانی مثل ماه ، روشنایی ماه ، دختری که چهره اش مانند ماه زیبا و درخشان است.
اسماء الهدی : نامهای هدایت،از اسامی قرآنی(نامهای هدایت خداوند)
اسماءالحسنی : نامهای نیکو،از اسامی قرآنی(نامهای نیکوی خداوند)
ابتسام : تبسم،لبخندزدن
اکلیل : تاج
اکرم : بزرگوار ، گرامی
اسنا : بانوی بزرگوار و بلندمرتبه
امیرا : بانوی حاکم
امانه : اطمینان و آرامش قلب ، دختری که وجودش مایه قوت قلب است
امینه : مؤنث امین
اصیلا : بانوی با اصالت
ارون : شاد و شادمان
ایما : اشاره
اسراء : اسم یکی از سوره های قرآن، به معنی معراج پیامبر
الحان : نواهای خوش ، نغمه های دلکش ، صدای موزون و خوش آیند
الیسا : دختری که مانند گل انار لطیف است + مرکب از الیس(عربی)به معنای گل انار و الف تانیث فارسی
اسم های پسرانه مذهبی و قرآنی شیک
اسم های ترکیه ای استانبولی دختر همراه با معنی
چند اسم خوشگل و امروزی جدید دختر
حرف ب:
بشری : بشارت ، مژده ، از القاب قرآن (بشارت برای مومنین)
حرف ت:
تالیا : تلاوت کننده قرآن ، مرکب از تالی عربی به معنی تلاوت کننده + الف تانیث فارسی (اسم فارسی عربی)
تبارک : یعنی مبارک شد ،از صفات خدا
تبسم : لبخند
ترنم : زمزه یک نغمه، آواز، نغمه
تکتم : نام چاه زمزم،نام مادر امام رضا ،بانوی رازدار و رازنگهدار
تسنیم : رودی در بهشت (سوره مطففین)
تینا : در عربی (طین) به معنی گِل سرخ
حرف ث:
ثنا : حمد، شکر، سپاس
ثمر : ثمره، میوه
ثمره : میوه
ثمینا : گرانبها و ارزشمند (ترکیبی عربی -فارسی)
ثمینه : گرانبها
ثمین : گرانبها
نام های دخترانه و پسرانه اوستایی پهلوی
اسم های زیبای گیلانی و مازندرانی دخترانه
حرف ج:
جنان : بهشتها ،باغها،از اسامی قرانی
حرف ح:
حنیفا : حق ،راست(لقب ادیان توحیدی و مسلک حضرت ابراهیم)
حنیفه: حق ،راست(لقب ادیان توحیدی و مسلک حضرت ابراهیم)
حورا : حور،حور بهشتی
حورانه : مثل حور زیبا
حره : دختر آزاده ،از اسامی حضرت زهرا، از القاب بانوان اشرافی،(حر اسم اولین شهید کربلا هم هست)
حامده : سپاسگزار،حمدکننده خدا
حدیث : سخنی که از پیامبر(ص) یا بزرگان دین نقل می کنند ، داستان، سرگذشت، سخن
حدیثه : نو و تازه
حکیمه : زن حکیم و دانشمند،از القاب حضرت زهرا
حسنی : نیکو،پسندیده
حسنیه : نیکوتر، کار نیک، عاقبت نیکو
حسنا : زن زیبا
حسیبا : مرکب از حسیب به معنای پاک نژاد و پاکزاد و الف نسبت ، دختر با اصل و نسب
حمراه(hamraah) : حوری لقا، در کمال زیبایی (سفید)
حمرا : سرخ
حماسه : دلیری و شجاعت،کار افتخارآفرین
حنا : نام گیاهی بهشتی
حنان : بسیار مهربان ،یکی از نام های خداوند ،در دعای جوشن کبیر می تونید ببینید
حنانه : ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ، ﺑﺨﺸﺎﯾﻨﺪﻩ ، ﺑﺴﯿﺎر ﻧﺎﻟﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ، ستونی که قبل از ساختن منبر پیامبر اسلام(ص) هنگام وعظ به آن تکیه میفرمودند
حور آسا : حور(عربی) + آسا(فارسی) آن که چون حور زیباست
حور آفرین : حور( عربی) + افرین (فارسی)= آفریننده حور یعنی زنی که دختر زیبا بدنیا میاورد
حوردیس : انکه چون حور زیباست
حور رخ : همانند حور
حورزاد : زاده حور ،از شدت کمال زیبایی انگار از نسل حور است
حوری دخت : دختر حوری
حوروش : آنکه چون حور زیباست
حور بانو
حوریا : آنکه چون حور زیباست
حلما : دختر صبور ،از صفات حضرت زینب
حلیا : آنچه در چشم خوش میدرخشد (حلی+ا)
حلیه : زینت ،زیبا و خوش اندام، دیبای بهشتی
حرف خ:
خزر: فتان – دختر که عشوه هایی زیرکانه می ریزد
خضرا: سبز ،تازه
حرف د:
دینا : اسم خواهر حضرت یوسف ،به معنی دین هم هست
دعاء : دعا،راز و نیاز و درخواست
درا (dorra): دختر زیبا و ارزشمند ،مانند در
درسا: مانند در، مروارید ، در(عربی) + سا(فارسی)
حرف ر:
ردا : عقل و خرد
راحل : دختر مهاجر
رافعه : اوج دهنده، رفیع کننده (باعث افتخار)
رایان : اسم کوهی در حجاز
رایحه :عطر خوش(رایحه الجنت) ،عطر حضرت زهرا
راکعه : رکوع کننده،(در قرآن آمده:وارکعوا مع الراکعین)
راحیل : نام یک فرشته، راحیل عربی شدهٔ لغت عبری رَجِل به معنای بی گناه است. راحیل همسر دوم و محبوب یعقوب و مادر یوسف است. نام او در کتاب پیدایش در تورات ذکر گشتهاست. راحیل دختر لابان و خواهر کوچک تر لیاه است. مادر یعقوب، ربقاه ، خواهرلابان بودهاست. راحیل در نزدیکی بیتلحم یهودیه مدفون است.
رحمه : نام همسر حضرت ایوب
رضیه : اسم بانوی پادشاهی که بر هند در زمان سلطنت مسلمانان سلطنت کرد
رضوانه : بهشتی ، زیبارو
رمان : انار ،میوه بهشتی در قرآن
رمانه : دختری که مانند انار لطیف است
ریحان : گیاه و گل خوشبو و معطر، در حدیثی از امام علی (ان المرئه ریحانه و… ترجمه: زن (دختر و …) مانند گل خوشبویی است،پس به انجام کارهای سخت وادارشان نکنید)
ریحانه : گل خوشبو و معطر (مثل اسم قبل،نام مادر امام رضا،از القاب حضرت زهرا
رانیا : قریب و نزدیک
رمیصا : بانوی دلیر و جنگجوی صدر اسلام که از زنان دیگر و همچنین خیمه پیامبر دفاع کرد تا اینکه پس از مقاومت و دلیری بسیار شهید شد(ام سلیم ، دختر ملحان بن خالد بن زید یکی از صحابه معروف رسول الله،همچنین نام یکی از دو ستاره ای که بر ذراع است)
رمیصا : بانوی دلیر و جنگجوی صدر اسلام که از زنان دیگر و همچنین خیمه پیامبر دفاع کرد تا اینکه پس از مقاومت و دلیری بسیار شهید شد(ام سلیم ، دختر ملحان بن خالد بن زید یکی از صحابه معروف رسول الله،همچنین نام یکی از دو ستاره ای که بر ذراع است)
حرف ز:
زمزم : نام چشمه ای که به خاطر دعای مادر حضرت اسماعیل در مکه نمایان شد
زوفا : گیاهی معطر از خانواده نعنا
زیتون : از اسامی قرآنی و یکی از میوه هایی که در قران به آن سوگند خورده شده،نماد فلسطین و همچنین صلح و انسان دوستی
زیتونه : یک دانه زیتون
حرف س:
ساهره : چشمه روان
سالمه : بدون عیب، در کمال سلامت
سامره : نام شهری در عراق که مرقد امام دهم و یازدهم در آن واقع شده است
ساجده : دختر سجده کننده(عبادت کننده خدا)
ساعده : دختر مددیار، یاری کننده
سامیرا: سمیرا، زن بزرگوار، نام محلی در نزدیکی مکه،نام عمه شیرین در داستان خسرو و شیرین ترجمه عربی مهین بانو است
سامیه : یعنی بانوی بلندمرتبه و از القاب حضرت زینب
سبا : سوره 34 قرآن کریم، شهری در یمن که بلقیس ملکه آنجا بوده، در عبری به معنی انسان
ستیا (setia) : زن با حیا . بانوی بلند مرتبه . نام حضرت معصومه که دختر حضرت موسی ابن جعفر هستند
ستیلا (satila) : نام دختر امام موسی کاظم و لقب حضرت مریم
سدنا: (Sednā) سجده کننده بر خانه خدا – مرکب از سدن(عربی) به معنای سجده کردن به کعبه + ابف فاعلی (فارسی)
سدن (saden) : پارچه ای که روی کعبه می کشند،خدمتکارکعبه
سجده : معنیش روشه
سلاله : یعنی نسل، از القاب حضرت زهرا
سلوا (سلوی) : نوعی پرنده(بلدرچین) در قرآن که در بهشت هم هست
سلوی (بر وزن حلوا) : کبوتر بهشتی در قرآن
سما : آسمان
سمانه : سمانی بلدرچین
سمین : چاق، فربه ، ارزشمند و عالی ، معمولاً در مورد سخن و شعر گفته می شود
سوره : سوره قرآن
سنا : روشنایی
سندس (sandas): پارچه ای ابریشمی و لطیف ، در قرآن آمده است که لباس ابرار از جنس سندس ساخته شده استدمعنی دیگرش میشه دختری که پوشاننده بهشتیان است
حرف ش:
شریفه : زن شرافتمند
شعری (shera) : نام ستاره ای ، در قرآن هم آمده
شفیعه : زن شفاعت کننده
شکرانه : معنیش روشه
شمسا : دختری که مانند خورشید است،درخشان و پرتوافشان
شمیس : خورشید کوچک
شیما : زنی که روی چانه اش خال دارد ، زن زیبای عرب، نام دختر حلیمه سعدیه دایه پیامبر(ص)
حرف ص:
صالحه : دختر و زن نیکوکار
صبا : نسیم ملایمی که از طرف شمال شرق می وزد، پیام رسان میان عاشق و معشوق، نام یکی از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم
صبرا : بردباری
صدف : نوعی جانور نرم تن که قدما اعتقاد داشتند اگر قطره باران در آن جا بگیرد به مروارید تبدیل می شود ، نام سه ستاره به شکل مثلث
صونا : دوری از گناه ، خویشتنداری از گناه
صهبا : شرابی که مایل به سرخی باشد، شراب انگوری
حرف ض:
ضحی : سپیده صبح،در قرآن بهش قسم خورده شده
حرف ط:
طهورا : پاکیزه، پاک کننده ، از اسامی قرآنی (شرابا طهورا)
طاهره : طاهر، زن پاک و مبرا از عیب، لقب فاطمه زهرا (ع) و لقب خدیجه همسر پیامبر (ص)
طناز: بسیار زیبا، دلنشین و فریبنده
طنان : پرطنین، بلندآوازه، مشهور
حرف ع:
عذرا : دوشیزه، باکره، بکر، لقب مریم(ع) و لقب فاطمه(س)، نام معشوق وامق
عرشیان : عرش(عربی) + ی (فارسی) + ان (فارسی) ملائکه، فرشتگان
علیا : رفیع، والا
حرف ع:
عارفه : زن عالم و عارف
عادله : مؤنث عادل، بانوی با انصاف
عابده : زن عبادت کننده
عاتکه : نام دختر عبدالمطلب(جد پیامبر(ص) ) در واقع نام عمه پیامبر
عادیات : اسم سوره ای از قرآن
عالیه : عنوانی احترام آمیز برای بانوان،به روایتی نام دختر امام علی النقی(ع)
عامره : آبادکننده
عسل : از اسامی قرآنی، در قرآن دربارش گفته شده: در ان نوعی شفاست.
عطیه : هدیه عطا شده (از طرف خداوند)
عفاف : پاکدامنی
عفیف : پاک دامن
عفیفه : زن پاک دامن
علیا (elia) : بانوی والا،رفیع ، فکر کنم مونث “علی” باشه
عهدیه : پای بند به عهد و پیمان
حرف غ:
غدیره : گیسوی بافته شده، مونث شده کلمه (غدیر)
غانیه : دختر جوان پاکدامن
حرف ف:
فائزه : نائل ، رستگار، از اسامی قرآنی
فائقه : پیروز شده
فارهه : دختر زیبا و با نمک
فاطمه : نام دختر پیامبر(ص) ، از آتش رانده شده، (نام فاطمه که از ریشه "فطم" به معنای کنده شدن و جدا شدن است؛ به استناد روایات موجود؛ جدایی این بانوی بزرگوار را از هرگونه بدی و زشتی رسانده و نیز بدان معناست که ایشان، دوستداران واقعی خود را از آتش جهنم نجات خواهد داد.)
فریضه : عمل واجب
فصیحه : فصیح و گویا،بانوی فهمیده
فهیمه : فهیم
حرف ک:
کوثر : نیکی بسیار، نام یک سوره قرآن که درباره حضرت زهراست
کاملیا
حرف ل:
لیلا : درازترین و تارترین شب، سرخوشی از می، همسر پیامبر اسلام
لیالی : شبها
حرف م:
ماریه : زن سپید و درخشان، نام یکی از همسران پیامبر
ماه سمین : ماه + سمین = (به مجاز) ارزشمند ، خوب ، عالی) ماهِ خوب ، عالی و ارزشمند ؛ (به مجاز) ماه روی گران بها و ارزشمند .
مائده (Mā-‘ede) : خوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم
مکرمه (mokrame) : مورد احترام واقع شده،بانوی محترم
مبینا : آشکار و روشن، از اسامی کلام وحی
متانت : وقار ، حالت استواری و سنگینی در رفتار همراه با پرهیز از نشان دادنِ هیجانهای درونی
متینا : دختر متین و باوقار
محدثه : مؤنث محدث، گوینده سخن
محنا : ﺑﻪ ﺣﻨﺎ ﺧﺿﺎﺏ ﮐﺮدﻩ، به ضم میم و فتح ح و تشدید نون
محیا : یکی از صفات خدا ،زنده و پویا
محیصا : رستگار شده ، پاک و آمرزیده (به فتح میم). در قرآن کریم به معنای محل فرار و پناهگاه آمده است (دارای ریشه پارسی و مذهبی)
مشکات : (در قدیم) چراغدان، از واژههای قرآنی ، مکان نورانی – طاقی بلند که چراغ را در آن گذارند.
ملیسا : زمانی بین مغرب و نماز عشا؛ ماه صَفر؛ ماهی بین آخر گرما و زمستان (ریشه یونانی)
ملیحه : (در قدیم) (به مجاز) ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با نمک؛ (در قدیم) دوست داشتنی و مورد پسند
ملیکا : اسم رومی، مادر امام مهدی
مهنا (mohanna ) : گوارا و خوش
مهدی (مهدا خونده میشه،دخترونست ) : هدایت شده ،(اگه موضع ظهور بچه دار شدین بذارین ،هدایت شده بدست مهدی)
مهدیه (Mah-die) : عروس
حرف ن:
نفیسه : گران بها، قیمتی؛ ارجمند و گرامی
نسیبه : دارای اصل و نسب؛ خویشاوند و نزدیک
نور : روشنایی، فروغ، از نامهای خداوند، نام سوره ای در قرآن کریم
نورا : درخشان ،تابان(از نور میاد)
نها : عقل و خرد (اسم قرآنی)
حرف و:
وفا
حرف ه:
هانیه : شادمان و خوشبخت، مهربان و دلسوز ، لقب حضرت زهرا. (حانیه زنی است که پس از مرگ شوهرش ازدواج نکند و بر فرزند خود بماند تا او را پرورش دهد و به معنای آن که به شوهر و فرزندانش بسیار مهربان است.)
هدیه زهرا : دختری که هدیه و عطیه از طرف حضرت زهراست
هدی : هدایت، از القاب قرآن، (هدایت برای مومنین)
حرف ی:
یامین : لقب راحیل ، همسر حضرت یعقوب (مادر بنیامین و یوسف)
یسری: راحتی، آسانی، گشایش، دختر خوش قدم (یسرا)