طَیب : (عربی) 1- پاک، پاکیزه، مطهر؛ 2- (در قد یم) آنچه پاک و مطبوع است.
طهمورث : (= تهمورث)، ( تهمورث.
طهماسب : (= تهماسب)، 1- دارندهی اسب قوی؛ 2- (اَعلام) 1) (طهماسب) نام دو تن از پادشاهان صفوی. طهماسب اول: دومین شاه صفوی [930-984 قمری] پسر و جانشین شاه اسماعیل، که در دوران سلطنتش ایران در جنگهای متعددی با ازبکان عثمانی و گرجستان درگیر ...
طه حسین(طاها حسین) : (عربی) 1- از نامهای مرکب،ا طه(طاها) و حسین؛ 2- (اَعلام) [1973-1889 میلادی] ادیب، نویسنده و دولتمرد مصری که در شش سالگی نابینا شد و با وجود آن به تحصیل در دانشگاههای مصر و فرانسه موفق شد و درجه دکتری دریافت کرد، ...
طه : (عربی) (= طاها) (اَعلام) 1) بیستمین سوره از قرآن کریم دارای صد و سی و پنج آیه؛ 2) طه به لغتِ طی «یا محمّد» میباشد یعنی ای محمّد، و به قولی نام پیامبر اسلام(ص) میباشد. + ن.ک. طاها.
طوفان : (معرب از یونانی) (= توفان) 1- جریان هوای بسیار شدید و معمولاً همراه با بارش باران، برف، تگرگ یا رعد و برق؛ 2- (به مجاز) غوغا، هیاهو؛ 3- (درقدیم) آب بسیار چنان که همه جا را فرا بگیرد، سیل. + ن.ک. توفان.
طَلحه : (عربی) 1- (در گیاهی) درختی خاردار که شترها از آن میچرند؛ درخت موز؛ 2- (اَعلام) 1) [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام(ص) و از نخستین مسلمانان که بعدها در مخالفت با حضرت علی(ع) با زُبَیر همدست شد و هر دو در جنگ جمل ...
طاهر : (عربی) 1- پاک، پاکیزه؛ 2- بیگناه، معصوم؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) بی آلایش و بی غش؛ 4- (اَعلام) 1) طاهر ابن عبدالله: چهارمین امیر [230-248 قمری] سلسلهی طاهریان، معروف به طاهر ثانی؛ 2) طاهر ذوالیمینین: [159-207 قمری] سردار ایرانی و بنیانگذار ...
طاها : (عربی) (= طه)، ( طه. [طاها نگارش فارسیانه طه میباشد].
طالب : (عربی) 1- خواستار، خواهان؛ 2- (در تصوف) سالک؛ 3- (اَعلام) سید محمّد طالب آملی [حدود 996- 1030 قمری] شاعر ایرانی، ملک الشعرای دربار جهانگیر، شاه هند، از پیشگامان سبک هندی در شعر.
طارق : (عربی) 1- سورهی هشتاد و ششم از قرآن کریم دارای هفده آیه؛ 2- (در قدیم) هنگام شب آینده؛ 3- (به مجاز) به معنی وارد، عارض.