ظ

راهنمای انتخاب اسم دختر نام پسر زیبای ایرانی جدید شیک با کلاس

انتخاب نام برای فرزند دختر و پسر - معنی اسم - اسم دوقلو ها - نام های اصیل فارسی ، ترکی و آذری ، کردی، لری، گیلکی و مازنی، بلوچی، عبری، عربی

تبلیغات

۲۰۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسم جدید پسر» ثبت شده است

اسم های خوشکل و شیک دوقلو پسر

اسم دوقلو پسر

اسم های خوشکل و شیک دوقلوی پسر:

آراز و اوکتای

الشن و الوین
ارمیا و ایلیا
آرتین و آرمین
عرشیا و عرفان
امیرمحمد و امیرحسین
آرش و ارین
علی و عماد
سپهر و سهیل
آراد و آراز
عماد و عرفان
عرفان و احسان
امید و نوید
حمید و حامد
سامان و شایان
عرفان و عارف
افشین و فرشید
ایمان و ایلیا
عرفان و آرمان
آرمین و آروین
شایان و رادان
عرشیا و بردیا
ایلیا و ارمیا
ایلیا و شنتیا
آریا و آرتا
رادین و رادوین
سینا و سروش
آرسام و آرشام
آرسام و آرشام
آراد و آرسام
رامیتن و آبتین
سام و رهام
فربد و رامبد
کوروش و داریوش
آرمین و آبتین

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

ارسالی دوستان از طریق نظرات:

آراد و باراد، هیرسا و هورا، آرشام و آرشان، آرسام و برسام، آرسام و آرسن، آرسین و یاسین، معین و متین، سروین و سیروان،

  • ۰ لایک
  • ۵۱۷ نظر

    بهترین و زیباترین نام های پسر

    اسم انگلیسی پسرانه

    اسم فرانسه ای پسرانه

    نظرسنجی زیباترین اسم های پسرانه

    اسم های مورد علاقه پسر و دختر تهرانی

    اسم گیلانی و مازندرانی پسرانه

    نام زیبای آشوری پسر

    اسم زیبای یونانی پسرانه

    اسم های خوشگل عبری پسرانه

    لیست اسم های جدید دختر و پسر

    الف

    آبادان : خرم و باصفا
    آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
    آبدوس : نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانی
    آبستا : اوستا
    آتروپات : نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)
    آترین : نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ
    آتش : فروغ و روشنایی
    آخشیج : نماد، عنصر
    آدُر : آذر، آتش
    آدُرباد : نام موبد موبدان دوران شاپور
    آذر بُرزین : نام موبدی بوده
    آذر بُرزین : نام موبدی بوده
    آذرآیین : نام پسر آذرساسان
    آذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار
    آذرباد : نام موبد موبدان روزگار شاپور دوم
    آذربُد : نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساند
    آذربود : موبدی در زمان یزدگرد
    آذرپَژوه : پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش
    آذرپناه : نام یکی از ساتراپ آذرآبادگان
    آذرخش : صاعقه، برق
    آذرفر : در اوستا به دارنده فرآذر
    آذرکیوان : از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ
    آذرمهر : نام موبدی است در زمان کواد
    آذرنوش : در اوستا به دوست‌دار فرهنگ
    آذین : زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدین
    آراستی : نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماه
    آرتمیس : نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه 
    آرتین : نام هفتمین پادشاه ماد
    آرش : پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی
    آرمان : آرزو، خواسته
    آرمین : آرامش، آسودگی
    آریا : اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش
    آریامن : نام فرمانده ناوگان خشایار شاه
    آریامنش : نام پسر داریوش
    آریامهر : دارنده مهر ایران

    آرتاباز: از نامهای برگزیده
    آریوبَرزَن : دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم
    آزاد : نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده
    آزاد منش : راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگی 
    آزادمهر : از نام های برگزیده
    آژمان : بی زمان
    آسا : نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده
    آستیاک : نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد
    آونگ : آویخته، نگهدارنده
    آویز : آویختن، نگهداری
    آیریک : نام نیای یازدهم اشوزرتشت
    اَبدَه : بی آغاز
    اَبیش : بی رنج 
    اپرنگ : نام پسر سام
    اَپروَند : دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند
    اَپروَیژ : پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
    اَپیوه : نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی
    اَترس : دلیر، بی ترس
    اَرتان : راستگو. نام پسر ویشتاسب
    ارج : ارزنده. نام یکی از نیاکان اشوزرتشت
    ارجاسب : اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزش
    ارجمند : با ارزش
    ارد : نام سیزدهمین پادشاه اشکانی
    اردشیر : نام پادشاه هخامنشی و ساسانی
    اردلان : از واژه ارد ایرانی است
    اردوان : در اوستا ، پشتیبان راستی و درستی است
    ارژنگ : نام سالار مازندران
    ارشا : راست و درست
    ارشاسب : دارنده اسبهای نر
    اَرشام : پسر عموی داریوش بزرگ
    اَرشان : نام نیای داریوش بزرگ
    ارشک : نام نخستین پادشاه اشکانی
    اَرشَن : نام برادر کاووس
    اروتَدنر : نام پسر میانی اشوزرتشت. فرمان گذار
    اروَند : شریف- نجیب. نام پدر لهراسب
    اُزیرن : گاه پسین
    اسپاد : دارنده سپاه نیرومند
    اسپنتمان : نام خانوادگی و یکی از نیاکان اشوزرتشت
    اسپهبُد : نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان
    اسفندیار : نام پسر کی گشتاسب کیانی و برادر پشوتن
    اشا : راستی ، درستی ، راه خوشبختی
    اشاداد : داده پاکی و پارسایی
    اشتاد : راستی
    اشکان : نام سومین نیای پاکر
    اُشهن : گاه سپیده دم، آغاز روشنایی
    اَشوداد : نام برادر هوشنگ پیشدادی
    اشوفْرَوَهَر : پاکروان
    اشومنش : پاک منش
    افروغ : روشنایی و فروغ. از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
    افشین : نام سردار ایرانی
    اقاقیا : درختی با گل های سپید
    اَگومان : بی گمان
    البرز : کوه بلند. نام پهلوانی است
    الوند : توانا و تیزپا
    امید : نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرد
    امیدوار : نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار
    اندریمان : کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است
    اَنوش : بی مرگ. جاویدان
    انوشیروان : پاکروان، پادشاه ساسانی
    اَهنَوَد : رهبری و فرمانداری . نخستین بخش از سروده گات‌ها
    اهورا : هستی بخش، خداوند
    اوتانا : نام یکی از یاران داریوش
    اَوَخشیا : بخشاینده
    اَوَرداد : از سرداران کورش بزرگ
    اَوَرکام : نام پسر داریوش هخامنشی
    اورمزدیار : خدایار، یاور اهورا
    اَُورنگ : تخت پادشاهی . نام فرستاده پادشاه کشمیر به یمن
    اُوژن : زننده و شکست دهنده دشمن
    اوس : در اوستا به چم دارنده چشمه ها
    اوستا : دانش، کتاب دینی
    اوستانَه : نام سردار سغد در زمان هخامنشی
    اوشَه : بامداد و سپیده در اوشهین گاه
    اوشیدر : پروراننده قانون مقدس
    ایدون : اینچنین، اینگونه
    ایران پناه : از نام های برگزیده
    ایرانپور : از نام های برگزیده
    ایرانشاه : نام یکی از بزرگان ایران
    ایرانمهر : روشنایی ایران
    ایرج : یاری دهنده آریایی ها
    ایزد : ستایش و ستودن
    ایزدیار : یاور ستودنی
    ایسَدواستَر : خواستار کشتزار و آبادکننده. بزرگترین پسر اشوزرتشت

    ب


    بابک : نام پسر ساسان در زمان اشکانیان
    باتیس : نام دژبان غزه در هنگام داریوش سوم
    بادرام : کشاورز
    باربُد : نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز
    بامداد : نام پدر مزدک
    بامشاد : نام نوازنده. نامی در روزگار ساسانیان
    بامگاه : هنگام بامداد
    بایگان : نگهدارنده
    بخت آفرین : نام پدر هیربد شهریار
    بَختیار : از فرزندان رستم در روزگار خسرو پرویز
    بَخشا : از نام های روزگار هخامنشیان
    بَدخشان : لعل
    بدره : بهره. نام یکی از سرداران خشایار شاه
    بَرازمان : بلند اندیشه
    بَردیا : نام پسر کوچک کورش
    بُرزو : بلندبالا. نام پسر سهراب
    بُرزویه : نام رییس پزشکان شاهی در روزگار خسرو
    بَرسام : نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی
    بَرَسم : شاخه های گیاهی
    بَرِشنوم : پاک و تمیز
    بَرمک : نام وزیر شیروی ساسانی
    بُزرگمهر : نام مهین دستور انوشیروان دادگر
    بَگاداد : نام یکی از سرداران ایرانی روزگار هخامنشی
    بَگاش : نام یکی از سرداران هخامنشی
    بلاش : نام نوزدهمین پادشاه ساسانی
    بُندار : دارنده اصل و بنیاد
    بُنشاد : شاد بنیاد
    بَهاوند : در اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی
    بِهراد : نیکی بخش
    بهرام : فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامه
    بَهرامشاه : نام یکی از دانشمندان و عارفان زرتشتی
    بِهروز : روزگار نیک و خوش
    بِهزاد : نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور
    بِهمرد : از نام های برگزیده
    بهمن : نیک منش. نام پسر اسفندیار
    بهنام : نیک نام
    بوبار : دارنده زمین. نام کشاورزی در زمان خشایار
    بوجه : رهایی یافته. نام یکی از بزرگان هخامنشی
    بوخشا : رستگار
    بیژن : نام پسر گیو

    پ


    پارسا : پرهیزکار
    پاساک : نام برادر زاده داریوش بزرگ
    پاکدین : دین درست، دین پاک
    پاکروان : پاک باطن، نیک نفس
    پاکزاد : پاک نژاد، نجیب
    پاکمهر : از نام های برگزیده
    پالیز : کشتزار
    پَتَه مانی : دادگستر
    پدرام : نام نبیره سام. درود، شادباش
    پرچم : درفش
    پَرنگ : نام پسر سام
    پرهام : از نام های برگزیده
    پرویز : شکست ناپذیر و پیروزمند. کنیه خسرو دوم ساسانی
    پَریبُرز : بلند بالا، نام پسر کیکاووس
    پژدو : نام نیای اشوزرتشت، بهرام پژدو از چکامه سرایان نامی زرتشتی
    پژمان : از نام های برگزیده
    پَشَنگ : نام برادر زاده فریدون پیشدادی
    پشوتَن : پیشکش کننده تن یا فداکار
    پوروشسب : دارنده اسبان زیاد پدر اشوزرتشت
    پوریا : نام یکی از پهلوانان ایران
    پولاد : نام پسر آزادمرد پسر رستم
    پویا : جوینده
    پویان : پوییدن
    پیروز : پادشاه ساسانی
    پیروزگر : پیروز، کامیاب 
    پیشداد : نخستین قانون گذار، بنیانگذار عدل و دادگری
    پیلتَن : پهلوانی بوده از فرزندان رستم زال
    پیمان : مهر، عهد

    ت


    تاژ : برادر هوشنگ پیشدادی
    تخشا : کوشنده
    تَسو : واحد زمان
    تکاپو : جستجو
    تَنسِر : نام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکان
    تَهماسب : از بزرگان ملک داراپادشاه ایران
    تَهمتَن : بزرگ پیکر
    تهمورس : دلیر و پهلوان. نام دومین پادشاه پیشدادی
    توانا : نیرومند، زورمند
    تور : نام پسر شاه فریدون
    تورج : دلیر و پهلوان
    توس : نام پسر نوذر یکی از پهلوانان نامی ایران
    تیرداد : بخشنده تیر. نام دومین پادشاه اشکانیان
    تیس : نام درختی است
    تیگران : نام یکی از سرداران خشایار شاه

    ج

     

    جان‌پرور : نشاط انگیز
    جانان : دلیرو زیبا
    جاوید : نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان
    جم : مخفف جمشید
    جمشید : از پادشاهان پیشدادی
    جهانگیر : نام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران

    چ


    چالش : با ناز و غرور
    چالیک : از بازی‌های کودکان
    چلیپا : گردونه مهر
    چوگان : ابزار بازی قدیمی
    چینوَد : چگونه زیستن

    خ


    خدابخش : از نام های برگزیده
    خداداد : از نام های برگزیده
    خدایار : از نام های برگزیده
    خدیو : بلند جایگاه، سرور
    خردمند : نام یکی از پیروان دستور آذرکیوان
    خرم : شادمان، خوش
    خسرو : نیک آواز. نام پادشاه ساسانی
    خشاشه : از سرداران ایرانی در دورة پادشاهی شاه گشتاسب
    خشاشه : از سرداران ایرانی در دوره پادشاهی شاه گشتاسب
    خشایار : شاه دلیر و مردمنش
    خشنود : شاد، شادمان، خوشحال
    خورسند : راضی
    خوش‌منش : نیک نهاد
    خوشنام : درستکار، نیکنام
    خُونیرِث : نام یکی از هفت کشور زمین

    د


    داتَه : دادگری، قانون
    دادار : دادگر، عادل
    دادبان : نگهبان قانون
    دادبه : قانون خوب
    دادبه : قانون خوب.پسر دادگشنسب که نامه تنسر را به تازی برگردانده
    دادپویه : از شاگردان موبد کیخسرو پور آذرکیوان
    دادجو : جوینده عدل و داد
    دادخواه : خواستار عدل و داد
    دادرس : دادرسنده
    دادفر : از نام های برگزیده
    دادمهر : از نام های برگزیده
    دادنام : از نام های برگزیده
    دادوَر : دادگر، عادل
    دارا : دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی
    داراب : نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی
    داریوش : نام سومین شاهنشاه هخامنشی
    داژو : سوخته، داغ
    دانا : هوشیار، آگاه
    داور : نام موبدی است
    دَریز : نام داماد داریوش بزرگ
    دَسَم : فرمانده ده تن سرباز
    دلاور : دلیر، قهرمان
    دماوند : نام سرداری درزمان ساسانیان
    دهناد : از نام های برگزیده
    دینشاه : یاور و سرور دین
    دینیار : یاری دهنده دین
    دیهیم : کلاه پادشاهی

    ر


    راتین : بخشنده. یکی از سرداران اردشیر دوم
    راد : بخشنده
    رادمان : سخاوتمند . نام سپهدار خسرو پرویز
    رادمهر : مهربخش. نام سردار داریوش سوم
    رادین : بخشندگی
    رازقی : گل سپید، گونه‌ای انگور
    رامتین : نام چنگ نواز نامی خسروپرویز
    رامیار : کسی که ایزدرام(شادمانی) یاور اوست
    رامین : نام یکی از فرزندان کیخسرو
    رپیتون : گاه نیمروزی
    رَتوشتَر : نام برادر بزرگتر اشوزرتشت
    رَتوناک : دارای بزرگی و سروری یکی از بزرگان هخامنشی
    رَخشان : تابان، از سرداران داریوش
    رَزین : واژه پهلوی به چم زورمند
    رَسام : نام پیکار نگار بهرام گور
    رستم : بالش و روینده. پسر زال پهلوان نامی ایران
    رشن : نام یکی از مفسران اوستا
    رَشنُو : ایزد دادگری و آزمایش
    رشنواد : نام سپهدار همای بهمن
    رَنگوشتَر : نام برادر بزرگ اشوزرتشت
    رها : آزاد
    رُهام : نام یکی از پهلوانان ایرانی. پسر گودرز
    رهی : آزاد، رها
    روزبِه : نام وزیر بهرام گور
    روشاک : نام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر
    روشن : تابان ، درخشان
    رویین تن : نام دیگر اسفندیار پسر گشتاسب کیانی
    ریوند : میوه ریواس

    ز


    زادان : نام پدر شهریار از زرتشتیان کازرون
    زال : نام پدر رستم
    زامیاد : نگهبان زمین
    زروان : نام خوانسالار انوشیروان ساسانی
    زَریر : دارنده جوشن زرین
    زَم : نام یکی از پسران غباد ساسانی
    زنگه : از پهلوانان ایرانی در دوره کاووس شاه کیانی
    زَهیر : نام یکی از سرداران شاه کیخسرو کیانی
    زَواره : پهلوانی ایرانی. نام پسر زال و برادر رستم
    زوپیر : یکی از همدستان داریوش بزرگ در جنگ بابل
    زیار : نام پدر مردآویچ
    زیگ : راه ستاره شناسی

    ژ

    ژاماسب : نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشوزرتشت ژوپین : نام پسر کیکاووس
    ژیان : از نام های برگزیده

    س


    ساسان : نام پدر بزرگ اردشیر بابکان
    سالار : پدر زال، پسر نریمان
    سام : بهدینی از خاندان گرشاسب
    سامان : نام بزرگ زاده بلخ
    سَپْرَنگ : نام پسر سام
    سِپنتا : مقدس، ورجاوند
    سپند : ورجاوند و مقدس. اسفند
    سِپِهر : آسمان
    سپهرداد : داده یا آفریده آسمان
    سپیدار : درخت بلند و راست
    ستایش : خوب گفتن
    ستُرگ : قوی هیکل، نیرومند
    سرافراز : سربلند، با افتخار
    سُرایش : سرودن
    سُرخاب : نام پنجمین پادشاه باوندی
    سُروش : گوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار
    سزاوار : شایسته
    سَلم : نام یکی از سه پسران شاه فریدون پیشدادی
    سهراب : تابش سرخ. نام پسر زال
    سورن : دلیر و پهلوان ، توانا
    سوشیانت : برگزیده دینی
    سیامک : نام پسر کیومرس در شاهنامه
    سیاوخش : سیاوش، پسر کیکاووس
    سیاوش : نام پسر کیکاووس
    سیروس : نام کورش به پیکره دیگر
    سینا : یکی از نخستین پیروان اشوزرتشت

    ش


    شا بهرام : نام بهرام گور پادشاه ساسانی
    شاپور : نام دومین شاهنشاه ساسانی
    شاخه : بخشی از گیاه و درخت
    شاد : نام یکی از بزرگان روزگار ساسانیان
    شادان : شادمان و خشنود. نام پسر برزین. از کارمندان نگارش شاهنامه
    شادبه : از نام های برگزیده
    شادفر : از نام های دوران هخامنشی
    شادکام : نام برادر فریدون
    شادمان : خوشحال
    شادنوش : از نام های برگزیده
    شاهرخ : از نام های برگزیده
    شاهروز : نام پسر شاه بهرام پادشاه کشمیر
    شاهین : نام یکی از بزرگترین سرداران لشکر ایران در زمان خسرو پرویز
    شایان : سزاوار، شایسته
    شایگان : گرانمایه، لایق
    شباروز : همه گاه، شبانه روز
    شباهنگ : مرغ سحر، ستاره بامدادی
    شباویز : پرنده شب پرواز
    شتاب : چالاکی و سرعت
    شتابان : پرسرعت
    شروین : نام پسر سرخاب
    شکیبا : بردبار
    شهاب : ستاره باران
    شهباز : باز سفید و بزرگ
    شهداد : از نام های برگزیده
    شهراد : از نام های برگزیده
    شهرام : از نام های برگزیده
    شهران : از نام های برگزیده
    شهرَوان : از نام های برگزیده
    شهروز : از نام های برگزیده
    شهریار : فرمانروای شهر ، نام پسر خسروپرویز
    شهزاد : از نام های برگزیده
    شهسوار : دلاور، ماهر
    شهیار : از نام های برگزیده
    شیان : درختی بلند ، خون سیاووشان
    شیدفر : از نام های برگزیده
    شیده : نام پسر افراسیاب
    شیدوَر : از نام های برگزیده
    شیدوش : نام پسر گودرز. پهلوان نامی زمان
    شیردل : شجاع، دلیر
    شیرزاد : زاده شیر، بچه شیر ، نامی از روزگار انوشیروان
    شیرمرد : از نام های برگزیده
    شیروان : از نام های برگزیده
    شیروَش : همانند شیر
    شیشَم : از ابزار خنیاگری

    ف


    فاتک : نام پدر مانی نقاش دوران ساسانی
    فراز : بالا، بلندی
    فرازمان : از نام های برگزیده
    فرازمند : از نام های برگزیده
    فرامرز : نام پسر رستم زال
    فربُد : نگهبان و نگهدار فر
    فربود : راست و درست
    فرخ : بزرگی و شوکت. از مفسران اوستا در زمان ساسانی
    فرداد : از نام های برگزیده
    فردین : پیشرو در دین
    فرزاد : از نام های برگزیده
    فرزام : از نام های برگزیده
    فرزین : از نام های برگزیده
    فرشاد : شادبخت و شادمان
    فرشوشتر : یکی از وزیران کی گشتاسب
    فرشید : نورانی تر
    فرمنش : از نام های برگزیده
    فرنام : نام یکی از سرداران شاپور
    فرنوش : از نام های برگزیده
    فرهاد : پیشرو قانون .نام پهلوانی در شاهنامه . نام چند پادشاه اشکانی
    فَرََهمند : از نام های برگزیده
    فَرهود : از نام های برگزیده
    فرهومند : باشکوه و بزرگ
    فُرود : نام پسر سیاوش
    فْرَََوَرِتیش : نام دومین پادشاه ماد
    فَرَوَشی : فَرَوَهَر، نیروی اهورایی
    فَرَوَهَر : نیروی اهورایی درون انسان
    فریان : خاندانی از دوستان اشو زرتشت
    فریبرز : نام پسر کیکاووس
    فریدون : از پادشاهان پیشدادی، نجات دهنده قوم آریا
    فوکا : نوعی درخت بید
    فوگان : نوشیدنی از دانه جو
    فولاد : از نام های برگزیده
    فیروز : نام هجدهمین پادشاه ساسانی

    ک


    کاچار : سر و سامان
    کاردار : پسر مهر نرسی از ارتشتاران دوره ساسانی
    کارن : از نام های برگزیده
    کاری : تلاشگر
    کامبوزیا : کمبوجیه
    کامبیز : از نام های برگزیده
    کامجو : از نام های برگزیده
    کامدین : از نام های برگزیده
    کامران : نام دانشمندی زرتشتی اهل شیراز
    کامکار : کامروا، کامران
    کاموس : نام یکی از سرداران افراسیاب
    کامیاب : کامروا، خوشبخت
    کامیار : کامیاب ، کامروا
    کاوش : جستجو کردن، کاویدن
    کاوه : نام آهنگر نامی که پادشاهی ذهاک را برانداخت
    کاووس : از نام های برگزیده
    کاویان : از نام های برگزیده
    کرتیر : نام موبد موبدان روزگار شاپور یکم
    کرکوی : از نوادگان سلم، پسر فریدون
    کمبوجیه : از نام های برگزیده
    کورنگ : نام پادشاه زابلستان و پدر زن جمشید پیشدادی
    کوروش : بنیانگزار شاهنشاهی هخامنشی
    کوسان : نام رامشگری است
    کوشا : کوشیدن
    کوشان : کوشا بودن
    کوشیار : نام یکی از سرداران تبری
    کیا : بزرگ، صاحب، پادشاه
    کیافر : از نام های برگزیده
    کیامرد : از نام های برگزیده
    کیامنش : از نام های برگزیده
    کیان : جمع کی، پادشاه
    کیان پور : از نام های برگزیده
    کیانزاد : از نام های برگزیده
    کیانفر : از نام های برگزیده
    کیانمهر : از نام های برگزیده
    کیانوش : نام برادر شاه فریدون پیشدادی
    کیقباد : نام سردودمان و نخستین پادشاه کیانیان
    کیکاووس : پدر سیاوش و پدر بزرگ شاه کیخسرو کیانی
    کیهان : جهان، گیتی
    کیوان : نام پدر موبد سروش، از شاگردان دستور آذرکیوان
    کیومرس : نام نخستین انسان روی زمین

    گ


    گالوس : نام پسر فارناک پادشاه کپاد و کیه و هوتیس
    گرامی : ارجمند، مقدم
    گرانمایه : پرارزش، پر ارج
    گرایش : گرویدن، پیروی
    گَرشاسب : در اوستا به چم پهلوان نامی ، همانند رستم شاهنامه
    گرگین : نام پهلوان نامی ایران
    گژدهم : از جنگجویان و سرداران کیانی و پدر گردآفرید
    گژگین : از نام های برگزیده
    گشتاسب : نام پنجمین پادشاه کیانی
    گشواد : نام پهلوانی در شاهنامه
    گوارا : خوش‌آیند، با مزه
    گودرز : نام پسر گیو، از پهلوانان نامی لشکر کیکاووس
    گیل : گرد و پهلوان
    گیو : پهلوان ایرانی

    ل


    لهراسب : دارنده اسب تیزرو . پدر گشتاسب

    م


    مازار : یکی از سرداران مادی کورش
    مازنه : مازندران در اوستا
    مازیار : نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان
    ماکان : نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی
    ماندگار : پایدار، ماندنی
    مانوش : نام پسر کی پشین و پدربزرگ لهراسب
    مانی : نام پیکر نگار نامی در دوران شاپور
    ماهان : نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غباد
    ماهر : زبر دست
    ماهوار : از گوشه‌های موسیقی
    ماونداد : نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
    مزدا : دانای بزرگ، پروردگار
    مزدک : نام پسر بامداد در دوران ساسانی
    مشیا : نام نخستین مرد در اوستا
    منوچهر : پهلوان نژاد. نام نیای سیزدهم اشوزرتشت. نام ششمین پادشاه پیشدادی
    منوشفر : نام پدر منوچهر شاه پیشدادی
    مه زاد : از نام های برگزیده
    مِهراب : نام پادشاه کابل و پدر رودابه
    مهران : یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی
    مهربان : نگهبان روشنایی و مهر
    مهربُرزین : دارنده برترین مهر. نام پسر فرهاد در دوره بهرام پنجم
    مهرپرور : از نام های برگزیده
    مهرپوی : از نام های برگزیده
    مهرپیکر : از نام های برگزیده
    مهرجو : از نام های برگزیده
    مهرداد : نام چوپانی که کوروش را پرورش داد
    مهرزاد : زاده مهر
    مهرگان : جشن ملی ایران
    مهرمَس : مهر بزرگ یا بزرگ مهر. نام نیای ششم اردشیر بابکان
    مهرنوش : نام یکی از چهار پسران اسفندیار
    مهریار : از نام های برگزیده
    مِهرین : از نام های برگزیده
    مهیار : از نام های برگزیده
    مویز : دانه خشک انگور

    ن


    نارون : نام درختی تنومند
    ناشا : دادگر
    نامجو : جوینده نام
    نامدار : دارنده نام
    نامور : از نام های برگزیده
    ناوَرز : سرباز دریایی. از نام های دوران هخامنشی
    نریمان : دلیر و پهلوان. دارای اندیشه بلند و مردانه
    نَستور : نام پسر زریر، برادر شاه گشتاسب
    نکیسا : نام نوازنده نامی دوران خسرو پرویز
    نمایان : آشکار، هویدا
    نوبخت : از نام های برگزیده دوران ساسانی
    نوبهار : نام نویسنده دساتیر
    نوتریکا : نام سومین برادر اشوزرتشت
    نوذر : یکی از سه پسران منوچهر
    نوش : شهد، عسل ، انگبین
    نوش آذر : نام پسر آذرافروز
    نوشی : نوشیروان
    نوشیروان : انوشیروان. از نام های برگزیده
    نوید : مژده شادمانی
    نیسان : نی‌زار، محل روییدن نی
    نیک پی : خجسته ، خوش قدم
    نیکدل : از نام های برگزیده
    نیکروز : سعادتمند، خوشبخت
    نیکزاد : از نام های برگزیده
    نیکنام : نیکونام، خوشنام
    نیکو : خوب، زیبا، نیکو کار
    نیما : نام یکی از شاعران ایرانی
    نیو : پهلوان و دلیر
    نیوتیش : نام کوچکترین برادر اشوزرتشت

    و


    واته : ایزد آب در اوستا
    وخش : روشنایی یا رویش. نام چهاردهمین نیای آدرباد مهر اسپند
    وخش داد : آفریده روشنایی، نام یکی از سرداران هخامنشی
    وخشور : پیام آور
    ورجاوند : مقدس و نورانی . از نیاکان شاه بهرام
    ورزم : شعله آتش، گرمی آتش
    ورساز : جوان آراسته و زیبا 
    وَرَهرام : نماد پیروزی
    وَسپار : بخشنده
    وَسنه : نام کوهی در اوستا
    وفادار : از نام های برگزیده
    وَلخش : بلاش، پادشاه اشکانی
    وهامان : نام پدر سلمان فارسی
    وَهمنش : خوش منش، نیک منش
    وُهومن : ریشه اصلی بهمن امروزی
    ویسپرد : از بخش‌های اوستا
    ویشتاسب : نخستین پادشاه همزمان با اشوزرتشت

    ه


    هارپارک : نام وزیر استیاک آخرین پادشاه ماد
    هامان : یکی از درباریان خشایار شاه
    هامرز : نام سپهسالار خسروپرویز ساسانی
    هامون : از نام های ایرانی
    هامین : تابستان در اوستا
    هاون : گاه بامدادی
    هاونی : ایزد نگهبان بامداد
    هَخامنش : دوست منش. نام سردودمان هخامنشیان
    هَردار : نام هشتمین نیای اشوزرتشت
    هُرمز : نام سومین پادشاه ساسانی
    هرمزدیار : یار خدا
    هُزوارش : شرح و تفسیر
    هُژبر : دلیر و نامجو
    هَژیر : خوو پسندیده، از پهلوانان دوره کیانی پسر گودرز
    همتا : مانند، شریک
    همگون : همرنگ، همانند
    هنگام : زمان، گاه
    هوبَر : دربردارنده نیکی
    هوتَخش : سازنده خو. پیشه ور
    هوتن : فرماندار ساحلی در روزگار داریوش
    هوداد : نیک آفرید
    هودین : نام سومین نیای آدرباد مهر اسپنتمان
    هور : خورشید
    هورا : می صاف و مقدس
    هوشنگ : پسر سیامک پسر کیومرس، دومین پادشاه پیشدادی
    هوشیدر : از نام های برگزیده
    هوکَرپ : واژه ای پهلوی خوش اندام
    هوم : گیاه مقدس
    هومان : از نام های برگزیده
    هومَت : اندیشه نیک
    هومن : خوب‌منش
    هیمه : نام داماد داریوش و از سرداران بزرگ پارسی

    ی


    یادگار : اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد
    یزدان داد : موبدی در سده نهم که در کرمان می‌زیسته
    یزدان مهر : از نام های برگزیده
    یزدان یار : از نام های برگزیده
    یزدانشاه : نام پسر انوشیروان دادگر
    یزدگرد : نام پادشاه ساسانی
    یَسنا : از بخش‌های اوستا

    ---------------------------------------

  • ۰ لایک
  • ۸ نظر

    اسم دوقلو دختر و پسر

    اسم های دوقلوی دختر و پسر

    اسم دوقولو دختر و پسر نی نی جدید

    رهام و گندم، سامین و یامین، میلان و دیلان، آریاس و پریاس

    کیانا، کیاراد
    کیانا، کیارش - ریما، راما
    یاسمین، یاسین - یسنا، سینا - آریو، آریانا
    رامتین، راما - آرتام، آرزو - مانی، مانا - آناهید، آرش
    بردیا، باران - بردیا، به آفرین - مهرآفرید(پسر) ، به آفرین(دختر)
    مهرداد، مهرزاد - شهرزاد، شه آب - شیرین، فرهاد - ساغر، سامان
    پریا، پویا - ویستا، اوستا - درسا، پارسا - پوریا، پریا - آیدا، آرش
    آرشاویر، آرشین - آرتین، تینا - لیلی، ایلی - آرسام و آرنیکا
    اردوان، ارغوان - طنین، تکین کیان، کیانا - مهتا، مهیار
    سپهر، سپیده - پارسا، رها - طاها، تارا - طاها، رها
    شایان و شاینا - آرتور، آی نور - آرشیدا و آرشام
    پرهام، پرشان - پارسا، پریسا - آریان، آریانا
    شروین، شیرین آرا، آرشام - آیسان، آیدین
    روشا، رهام - پوریا، پونیا - فرناز، فرزاد
    آیلین، آیدین - یسنا، یاسین
    هیوا، هیراد - نورا، نیما


    **لیست اسم های جدید برای دختر و پسر**

    اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

    اسم هایی که دوستان از طریق نظرات ارسال کردند:

    ستایش و سیاوش، مینا و نیما، رهام و روهام، رها و روهان، بهناز و بهنام، پرستو و ارستو

    رهام و رها، بهبود و بهنوش، نوشاد و نوبهار، سورینا و سورنا، کارن و کارمن، تلما و نیما

    دایان و رایان، اوین و هاوین ،گیوا و گیو، هانا و هایا، اسرا و کسرا، ارتا و تارا، اریاو اریامینا ،اریاو اریانا

    چیمن و چیا، پینار و چینار، آچلیا و آریاسینا و مینا ،سینا و تینا

    گلمهر و شادمهـــــــر

    زهرا و ســــارا

    آراد و آراگل، آرام و آرتام

    طناز و تیام، طناز و ترلان

    هانا و هیرا، هانا و  هیرو، هانا و هیربد

    مهشید و فرشید، شروین و شیرین

    پاشا و پریا‌، آنا و آریا، متینا و متین، آرسام و آرشام، راشین و رامتین

    شلر و شروین، شهزاد و شهریار، آرش و آرامش،

    مهرداد و مهرشید، فرشید و گلشید، پرهام  و  آرام، پدرام   و پونه، سروش و گلنوش، رامین و پارمین،

    ماهان و روژان، ماهان و تابان، افشین و روژین، آگرین و آرتین، باربد (اسم نوازنده ی ایرانی) و آوا،

    پرین و رادین، کامبیز و پانیذ، الوند و پرند، افشین و افسون

    الین و الوین، تیام و صیام، امین و ثمین، پارلا و پرهام، پردیس و پارسیس، بیتا و تکتا،  آرنیکا و آرمیا، آرنیکا و آرنا، الیاس و الیس، الهام و احسان،

    مبین و مبینا ، آرمین و آرمینا، آرتین و آرتینا،

    مهبد و مهگل، آوا و پروا، باران و آیهان، آرمیا و اقلیما 

    حسین و هستی، پارمیس و آرتمیس، آرمین و آرمیتا،

    مهراد و آراد، رادوین و رایان و راشا،

  • ۰ لایک
  • ۲۲۱ نظر

    تغییر نام و نام خانوادگی

    تغییر نام در ثبت احوال

    تغییر نام

    مدتی است تغییر برخی نام‌ها، دیگر نیازی به مراجعه به دادگاه و محاکم قضایی ندارد و افرادی که واجد شرایط تغییر نام هستند، می‌توانند با مراجعه به ادارات ثبت‌احوال در مدت‌زمان نسبتا کوتاهی، برای تغییر نام خود اقدام کنند.
    اما ثبت‌احوال به چه افرادی اجازه تغییر نام می‌دهد؟ به گفته مدیر کل اسناد هویتی سازمان ثبت‌احوال، ثبت‌احوال امکان تغییر نام‌های دارای معانی بد و مستهجن، مغایر با جنسیت فرد و اسامی خارجی را فراهم کرده، اما ممکن است افراد بدون داشتن این شرایط نیز درخواست تغییر نام داشته باشند.
     
    وقتی کسی برای تغییر نام به اداره ثبت‌احوال مراجعه می‌کند، در ابتدا بسته به اینکه متقاضی تغییر نام زن یا مرد باشد، یک جزوه چاپی قطور را که متشکل از اسامی قابل تغییر است در مقابلش قرار می‌دهند.
    در این جزوه‌های دوجلدی که در یک جلد آن اسامی خانم‌ها و در جلد دیگر اسامی آقایان درج شده، در مقابل هر اسم، اسامی مجاز به تغییر ثبت شده است. اسامی مذهبی خانم‌ها مانند فاطمه، زهرا، طاهره، زینب و... و اسم‌های مذهبی آقایان از قبیل محمد، علی و... در این جدول تغییر نام‌ها جایی ندارند.  
     
    از آنجا که فرهنگ داشتن دو نام (یکی نام شناسنامه‌ای و دیگری نامی که فرد به آن شهرت دارد) در ایران امری رایج است، بخش عمده متقاضیان تغییر نام در کشور را گروهی تشکیل می‌دهند که می‌خواهند نام شناسنامه‌ای آنها به نامی که از کودکی به آن اشتهار دارند، تغییر یابد.
    البته عمده اسامی شناسنامه‌ای افراد دارای دو نام، اسامی مذهبی است که طبق قوانین ثبت‌احوال، اجازه تغییر به آنان داده نمی‌شود.  یکی از کارشناسان سازمان ثبت‌احوال، فهرستی چندصفحه‌ای را نشان می‌دهد که اسامی شناسنامه‌ای متقاضیان تغییر نام به همراه اسم جدید درخواستی در آن نوشته شده است. 
     
    او می‌گوید: «هر چند هفته یک بار، جلسه‌ای در ثبت‌احوال برگزار می‌شود که درخواست متقاضیان تغییر نام در آن بررسی می‌شود.» به گفته این کارشناس، ثبت‌احوال وارد علت درخواست تغییر نام متقاضیان نمی‌شود اما بر اساس اسامی که از قبل به‌عنوان اسامی مجاز به تغییر اعلام شده، اگر فردی خواستار تغییر نام خود باشد، بدون نیاز به مراجعه به دادگاه، فرآیند تغییر نام از سوی ثبت‌احوال صورت می‌گیرد.
    او در مورد متقاضیان تغییر نام‌های مذهبی می‌گوید: «ثبت‌احوال تغییر نام‌های مذهبی را قبول نمی‌کند» و در حالی که به فهرستی که در دست دارد، اشاره می‌کند، ادامه می‌دهد: «همان طوری که می‌بینید، اسم این متقاضی زهرا است که درخواست وی افزودن اسم نازنین به ابتدای آن و تغییر آن به نازنین‌زهرا بوده که با تقاضای او موافقت نشده است.»
     
    حسن یکی از متقاضیان تغییر نام است که ثبت‌احوال با تغییر نام وی مخالفت کرده. او با اعتراض به این روند می‌گوید: «اینکه هر کس باید حق انتخاب نام خود را داشته باشد، جزو اصول بدیهی و مسلم است و نباید در این مورد اجباری صورت گیرد.»
     
    کبری و اعظم از دیگر مراجعان به ثبت‌احوال هستند. در مرحله قبل از دریافت فرم تغییر نام هستند و هر دو ناامید از پذیرش خواسته‌شان. چون می‌گویند که این اسامی عربی است، امکان تغییر آن بعید به نظر می‌رسد. اما کارمند ثبت‌احوال می‌گوید اسامی عربی منعی برای تغییر ندارند و تنها اسامی مذهبی را نمی‌توان تغییر داد.
     
    جواد، مراجعه‌کننده دیگری است که می‌خواهد به اول نامش محمد را اضافه کند که مورد موافقت ثبت‌احوال قرار می‌گیرد. نفر بعدی زکیه است. او می‌گوید:«از کودکی نامم را در شناسنامه زکیه گذاشته‌اند، اما در خانه سهیلا صدایم می‌کردند. ثبت‌احوال با تغییر نام زکیه مشکلی ندارد، اما جالب اینجاست که تنها می‌توانم از اسامی پیشنهادی این سازمان به‌جای زکیه استفاده کنم؛ در حالی‌که من خواستار تغییر نام شناسنامه‌ای‌ام به نامی هستم که از کودکی مرا با آن صدا می‌زنند.»
     
    به گفته مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت‌احوال کشور، «برخی درخواست تغییر نام‌های ایرانی را مطرح می‌کنند که در آن صورت باید نام فرد به اسامی دارای فراوانی بیشتر تغییر کند. به‌عنوان مثال اگر فردی تقاضا دارد که نام سوگل یا سیمین را تغییر دهد، باید اسامی ایرانی دارای فراوانی بیشتر یا اسامی مذهبی را جایگزین کند.»
     
    چرا فردی که خواستار تغییر نام شناسنامه‌ای خود به نامی است که از کودکی والدین، اقوام، دوستان و... او را به آن نام صدا می‌زنند، باید طبق مقررات ثبت‌احوال، تنها اسامی دارای فراوانی بیشتر -  و نه نام خود- را جایگزین کند؟ زکیه در این مورد می‌گوید: «به نظر من، هر ایرانی بعد از رسیدن به سن بلوغ باید بتواند اسم خودش را در صورت تمایل تغییر دهد و اجبار در این مورد عاقلانه به نظر نمی‌رسد.»
    اما به اعتقاد کارشناسان حقوقی سازمان ثبت‌احوال، حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها ایجاب می‌کند که بدون دلیل قانونی و به صرف سلیقه افراد تغییری در آن حاصل نشود.
     
    عزیزه دختری حدودا 20‌ساله است. او از کارمند ثبت در مورد امکانپذیربودن تغییر نامش می‌پرسد. کارمند به جزوه اسامی نگاهی می‌اندازد و پاسخ مثبت می‌دهد و فهرستی از اسامی را در مقابلش قرار می‌دهد که در مقابل اسم عزیزه نوشته شده است. عزیزه می‌گوید: «این اسم را والدینم هم در شناسنامه‌ام گذاشتند، هم مرا با این نام صدا می‌زنند، اما من این اسم را دوست ندارم.» او با نگاهی به اسامی پیشنهادی ثبت‌احوال، سرانجام اسم عسل را انتخاب می‌کند و خواستار تغییر نامش از عزیزه به عسل می‌شود.
     
    به نظر می‌رسد تعداد افرادی که همچون عزیزه از اسمشان راضی نیستند و خواهان تغییر نامشان به اسامی غیر از اسم خود هستند، نسبت به افراد دواسمی که خواستار تغییر اسم شناسنامه خود به اسمی که از کودکی به آن شهرت داشته‌اند، کمتر باشد. اما مشکلات افراد دواسمی با وجود تسهیلات سازمان ثبت‌احوال همچنان باقی است.
    پیمان می‌گوید: «اسم شناسنامه‌ام حسین است که به دلیل تشابه نام و نام خانوادگی‌ام با یک مجرم که اتفاقا در محله ما سکونت دارد و همین امر هم مشکلاتی را برایم ایجاد کرده، برای تغییر نام به ثبت‌احوال مراجعه کردم اما متاسفانه با تقاضایم موافقت نشد.»
     
     او با اشاره به اینکه از ابتدا راه را اشتباه رفته و باید از همان اول به دادگاه مراجعه می‌کرده، ادامه می‌دهد: «قاضی پس از استعلام از سوابق فردی که همنام من بود با تغییر نامم موافقت کرد و در حال حاضر با حکم دادگاه برای تغییر نام به ثبت‌احوال آمده‌ام.» 
     
    بهاره که یک نویسنده است، می‌گوید: «نام شناسنامه‌ام طاهره است، اما والدینم از همان کودکی بهاره صدایم می‌کردند.» او با اشاره به اینکه داشتن دو نام مشکلاتی را برایش ایجاد کرده است، ادامه می‌دهد: «چون از هر دو نامم استفاده می‌کنم، یعنی در جاهایی ناگزیر به استفاده از اسم شناسنامه‌ای‌ام هستم و در مجامع فرهنگی مرا به نام بهاره می‌شناسند در اکثر موارد با مشکل روبه‌رو می‌شوم تا جایی که برخی تصور می‌کنند ما دو خواهر هستیم.» 
     
    بهاره به گفته خودش برای تغییر نام ابتدا به سازمان ثبت‌احوال مراجعه می‌کند که به دلیل آنکه اسم شناسنامه‌ای‌اش جزو اسامی مذهبی بوده با تغییر آن موافقت نمی‌شود. این‌بار اما وی به دادگاه می‌رود. دادگاه از او می‌خواهد استشهادیه‌ای را که در آن پنج‌نفر شهادت داده‌اند که وی را از کودکی به نام بهاره می‌شناخته‌اند با ذکر مشخصات و امضای شاهدان تحویل دادگاه دهد.
    پس از طی مراحل قضایی، سازمان ثبت‌احوال به‌عنوان خوانده پرونده به دلایلی همچون رایج‌بودن دواسمی در فرهنگ کشورمان که از جمله موجبات قانونی تغییر نام محسوب نمی‌شود و اینکه خواهان 35سال با نام شناسنامه‌ای خود شناخته شده و با هدف حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها... با درخواست او مخالفت می‌کند.
    اما سرانجام قاضی پرونده با توجه به مشکلات ناشی از دو اسمی‌بودن برای این فرد در محیط کار و اینکه آثار فرهنگی منتشرشده از نامبرده همگی به نام بهاره - و نه طاهره- مشهور و معروف شده است و به لحاظ آزادی عقاید در جامعه اسلامی با صدور رای به این نویسنده اجازه تغییر نام می‌دهد.

    برابر ماده 20 قانون ثبت احوال کشور : 

    - انتخاب نام با اعلام کننده است ، برای نام گذاری یک نام ساده یا مرکب ( حسین ، محمد مهدی ، و مانند آن ) که عرفاً یک نام محسوب می شود انتخاب خواهد شد.

    - انتخاب نامهائی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می‌گردد و همچنین عناوین و القاب و نامهای زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است .

    - تشخیص نامهای ممنوع با شورایعالی ثبت احوال می باشد و این شورا نمونه های آن را تعیین و به سازمان اعلام میکند . 
    - انتخاب نام در مورد اقلیت های دینی شناخته شده در قانون اساسی تابع زبان و فرهنگ دینی آنان است . 

    - ذکر سیادت در اسناد سجلی ساداتی که سیادت آنان در اسناد سجلی پدر و یا جد پدری مندرج باشد و یا سیادت آنان با دلائل شرعی ثابت گردد الزامی است ، مگر کسانیکه خود را سید ندانند و یا عدم سیادت آنان شرعاً احراز شود .
     
     
    نامهای قابل تغییر بشرح ذیل می باشد :
    بموجب ماده 20 قانون ثبت احوال و تبصره های آن انتخاب نامهای زیر ممنوع و دارندگان آنها می توانند با رعایت مقررات مربوطه نسبت به تغییر آن اقدام نمایند . 

    1 - نامهائی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می گردد .مانند : " عبدالات ، عبدالعزی "
    ( لات و عزی نام دو بت در مکه معظمه دوران قبل از اسلام است ) 

    2 - اسامی مرکبی که عرفا" یک نام محسوب نمی شوند ( اسامی مرکب ناموزون ) 
    مانند : " سعید بهزاد ، شهره فاطمه ، حسین معروف به کامبیز و ...."

    3 - عناوین - اعم از عناوین لشکری و یا کشوری و یا ترکیبی از اسم و عنوان .مانند : " سروان ، سرتیپ ، دکتر ، شهردار و یا سروان محمد و و شهردار علی "

    4 - القاب - اعم از ساده و مرکب . مانند : " ملک الدوله ، خان ، یا شوکت الملک ، حاجیه سلطان و سلطانعلی "

    5 - اسامی زننده و مستهجن - زننده و مستهجن آندسته از نامهائی است که بر حسب زمان ، مکان یا مورد بدلایل و جهات زیر برای دارنده آن زننده و مستهجن باشد و مراتب به تأیید شورایعالی برسد . 
    5 - 1 - نامهائیکه معرف صفات مذموم و مغایر با ارزشهای والای انسانی است . 
    مانند : گرگ ، قوچی و ...." 
    5 - 2 - نامهائیکه با عرف و فرهنگ غالب و مقدسات مذهبی مردم مغایر باشد .
    مانند " لات ، خونریز ، چنگیز و ... " 
    5 - 3 - نامهائیکه موجبات اشاعه و ترویج فرهنگ بیگانه گردد .
    مانند : " وانوشکا ، ژاکاردو ، شاهدوست و .... " 
    5 - 4 - نامهائیکه موجب تحقیر اشخاص بوده و یا معنای لغوی آن در جامعه قابل پذیرش نباشد . 
    مانند : " صد تومانی ، گت آقا ، کنیز ، گدا و ... " 

    6 - اسامی نامتناسب با جنس .
    مانند : " ماشاءاله برای اناث و یا انتخاب نام اشرف و یا اکرم برای افراد ذکور" 

    7 - حذف کلمات زائد و غیر ضروری در نام اشخاص .
    مانند : " قلی ، غلام ، گرگ ، ذولف و قوچ "

    8 - تصحیح اشتباهات املائی در نام اشخاص که بدلیل عدم آشنائی مامور با لهجه ها و الفاظ و معانی محلی و یا ناشی از تلفظ اظهار کننده پیش آمده . 
    مانند : " زهراب به سهراب و یا منیجه به منیژه و یا ... " 

    9 - هم نام بودن فرزند با پدر و یا مادر در یک خانواده .
    10 - هم نام بودن برادران و یا خواهران در یک خانواده .

    11 - تغییر نامها از صورت عربی به شکل فارسی از قبیل رحمن به رحمان ، اسمعیل به اسماعیل ، اسحق به اسحاق و ... 

    12 - تغییر نام کسانیکه با تأیید مراجع ذیصلاح به دین مبین اسلام مشرف می شوند . 

    13 - تغییر نام کسانیکه نام آنها اسامی ایام هفته باشد

    14 - تغییر نام کسانیکه تغییر جنسیت داده و دادگاه صالحه حکم به تغییر نوع جنس در اسناد سجلی و شناسنامه آنان صادر نموده است . 
    پیشوند " عبد " خاص اسامی و صفات ذات پروردگار است و در سایر موارد متقاضی می تواند تقاضای حذف آنرا بنماید .

    هر یک از اشخاص زیر با رعایت موارد نامهای قابل تغییر می توانند با مراجعه به ادارات ثبت احوال نسبت به درخواست تغییر نام اقدام نمایند . 

    1 - اشخاص 18 سال به بالا .

    2 - افراد کمتر از 18 سال که دارای حکم رشد باشند . 

    3- پدر یا جد پدری با ارائه شناسنامه خود جهت فرزندان کمتر از 18 سال. 

    4- سرپرست قانونی ( قیم ، امین ، وصی ) برای افراد صغیر و محجور با ارائه مدارک مستند که سمت او احراز شده باشد.
     
     
     

    مدارک مورد نیاز: 
    1 - ارائه اصل شناسنامه و دو برگ تصویر آن. 

    2 - تکمیل فرم درخواست تغییر نام. (فرم شماره 5)

    3 - پرداخت هزینه  متعلقه طبق تعرفه جاری.
     
     
     
     
     
    نحوه مراجعه: 

    1 - برای تغییر نام کلیه ادارات ثبت احوال سراسر کشور آمادگی دریافت مدارک یاد شده را در ساعات و ایام اداری دارند.
    ضمنا" تنظیم و تسلیم درخواست تغییر نام در غیر از محل صدور شناسنامه بلامانع است که در این گونه موارد پس از پذیرش درخواست و ارسال آن به اداره ذیربط (محل صدور شناسنامه ) و طرح در هیات حل اختلاف (فرم شماره 6)  اقدام لازم معمول و نتیجه جهت اطلاع متقاضی به اداره ارسال کننده اعلام خواهد شد. 

    2 - نظر به اینکه درخواست تغییر نام می بایست در هیات حل اختلاف اداره ذیربط (محل صدور شناسنامه ) مطرح و نسبت به آن با رعایت قوانین و مقررات مربوطه اتخاذ تصمیم گردد . فلذا موافقت با تغییر نام مورد درخواست موکول به رای صادره از سوی هیات حل اختلاف خواهد بود .

    3 - پس از وصول رای هیات حل اختلاف بشرح ذیل اقدام خواهد شد.
    الف : در صورتی که رای صادره بر له ( موافق ) خواسته درخواست کننده صادر شده باشد پس از رؤیت متقاضی و تقاضای اجراء نسبت به تعویض شناسنامه با نام جدید اقدام خواهد شد. 
    ب : چنانچه رای صادره بر علیه ( مخالف ) خواسته درخواست کننده صادر شده باشد متقاضی پس از رؤیت آن در صورت تمایل می تواند باستناد ماده 4 قانون ثبت احوال ظرف مهلت مقرر ( 10 روز از تاریخ ابلاغ ) نسبت به تصمیم متخذه به دادگاه محل اقامت خود مراجعه و اعتراض نماید.





    توصیه های ضروری: حدیث نبوی : بر پدر و مادر است که نام نیکو بر فرزند خود بگذارد.
     
     
     
     
     
     
    برابر ماده 997 قانون مدنی :

    هر کس باید دارای نام خانوادگی باشد.
    بموجب ماده 40 قانون ثبت احوال تغییر نام خانوادگی اشخاص منحصرا" با تصویب سازمان ثبت احوال کشور خواهد بود .

    برابر ماده 41 قانون ثبت احوال :

    - نام خانوادگی فرزند همان نام خانوادگی پدر می باشد .

    - دارنده حق تقدم نام خانوادگی کسی است که برای اولین بار در قلمرو هر اداره ثبت احوال مستقل نام خانوادگی خاصی بنام او ثبت و مختص او شناخته شده باشد .

    - حق تقدم نام خانوادگی پس از فوت دارندگان آن به ورثه قانونی او منتقل می شود ، دارنده حق تقدم نام خانوادگی یا وارث قانونی اومی‌توانند اجازه استفاده از نام خانوادگی خود را به اشخاص دیگر مشروط به آنکه محل صدور شناسنامه آنان یکی باشد بدهند .
     
     
     
     
     
      
    اشخاص می توانند در موارد ذیل درخواست تغییر نام خانوادگی نمایند :

    1- نام خانوادگی بیش از دو کلمه و یا بیش از یک کلمه و یک حرف یا عدد یا پسوند و یا بطور مطلق یا مضاف نام محل باشد . مانند : دو اصل تهرانی ، علی نژاد مطلق ، عدنان تکان تپه تهرانی ، آحسینی پور ، طباطبائی ط .

    2- نام خانوادگی از واژه های مستهجن و ناپسند ترکیب شده باشد . مانند : گدا پور ، پدر سوخته ، لش .

    3- نام خانوادگی از واژه های خارجی باشد . مانند : علی اف برای ایرانیان غیر مهاجر یا آراکلیان برای مسلمانان .

    4- نام خانوادگی های مذموم که مغایر ارزشهای فرهنگ اسلامی باشد . 

    5- اسامی محل بطور مطلق و مضاف . : مانند کرجی ، افخمی تبریزی .
    تبصره1 : حذف نام محل از نام خانوادگی اشخاص بدون رعایت مقررات مربوط به دارنده حق تقدم نام خانوادگی انجام خواهد شد . مانند حسینی شیرازی به حسینی یا اکبری علی آبادی به اکبری .
    تبصره 2 : حذف نام ایلات و عشایر و حِرف و مشاغل از نام خانوادگی اشخاص بدون رعایت مقررات دارنده حق تقدم نیز انجام خواهد شد مانند : کوراوند به رسولی و محمدی نقاش به محمدی

    6- واژه هائی که از القاب و اسامی مربوط به عناوین علمی اعم از درجات و مؤسسات علمی مانند دکتر ، دانشگاه و یا مناصب دولتی از لشکری و کشوری بصورت مطلق باشد مانند : سرهنگ ، شهردار .

    7- استفاده از نام خانوادگی همسر برای زوجه تا زمانی که در قید زوجیت می باشد با ارائه اجازه نامه از شوهر بدون رعایت حق تقدم بلامانع است .
    در صورت وقوع طلاق با اعتراض زوج سند سجلی و شناسنامه زوجه به نام خانوادگی اولیه برگشت داده می شود .
    پس از فوت همسر تا زمانیکه زوجه شوهر دیگری اختیار نکرده باشد کماکان می‌تواند از نام خانوادگی همسر متوفایش استفاده نماید یا به نام خانوادگی اولیه خود برگردد.

    8- در صورتیکه نام خانوادگی پدری تغییر یابد ، تغییر نام خانوادگی فرزندان کمتر از 18 سال با درخواست کتبی پدر و تغییر نام خانوادگی فرزندان کبیر وی بدون رعایت حق تقدم و با ارائه اجازه نامه از پدر ممکن خواهد بود .

    9- هرگاه پدری نام خانوادگی خود را تغییر و فوت نماید هر یک از فرزندان متوفی می‌توانند برابر تبصره ماده 41 قانون ثبت احوال نام خانوادگی خود را به نام خانوادگی پدر تغییر دهند .
     
     
    هر یک از اشخاص زیر که دارای نام خانوادگی قابل تغییر باشند می توانند با مراجعه به اداره ثبت احوال محل اقامت نسبت به درخواست تغییر نام خانوادگی اقدام نمایند .

    1 - اشخاص 18 سال به بالا .

    2 - اشخاص کمتر از 18 سال که دارای حکم رشد باشند . 

    3 - پدر یا جد پدری با ارائه شناسنامه خود جهت فرزندان کمتر از 18 سال در صورتیکه نام خانوادگی پدر تغییر کرده باشد. 

    4 - قیم یا وصی برای اطفال تحت سرپرستی خود با ارائه مدارک مستند که سمت او احراز شده باشد .
     
     
     
     
     
     
     
    مدارک مورد نیاز :
    1 - تنظیم و تسلیم درخواست تغییر نام خانوادگی (فرم شماره 7) .

    2 - ارائه اصل شناسنامه و دو برگ تصویر از کلیه صفحات .

    3- ارائه اجازه نامه تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی از پدر یا جد پدری برای فرزندان کبیر که بخواهند از نام خانوادگی هر یک از آنها استفاده نمایند .

    4- ارائه اجازه نامه تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی از دارنده حق تقدم نام خانوادگی مورد درخواست .
    تبصره : " تنظیم اجازه نامه های مذکور در ادارات ثبت احوال نیز میسّر است . "

    5- بانوانی که می خواهند از نام خانوادگی همسر خود استفاده نمایند مدارک ذیل را می‌بایست ارائه نمایند :
    - تنظیم و تسلیم درخواست تغییر نام خانوادگی .
    - اصل و تصویر شناسنامه متقاضی .
    - اجازه نامه شوهر .
    - اصل و تصویر کلیه صفحات شناسنامه شوهر و قباله نکاحیه .
     
     
     
     
     
     
     
    نحوه مراجعه:
    1 - برای تغییر نام خانوادگی کلیه ادارات ثبت احوال سراسر کشور آمادگی دریافت مدارک یاد شده را در ساعات و ایام اداری دارند . تنظیم و تسلیم درخواست تغییر نام خانوادگی در غیر از محل صدور شناسنامه بلامانع است که در این گونه موارد پس از پذیرش درخواست و ارسال آن به اداره ذیربط (محل صدور شناسنامه ) اقدام لازم معمول و نتیجه جهت اطلاع متقاضی به اداره ارسال کننده اعلام خواهد شد .

    2 - نظر به اینکه درخواست تغییر نام خانوادگی می بایست به تصویب سازمان ثبت احوال برسد لذا تغییر نام خانوادگی موکول به تصویب سازمان خواهد بود . 

    3 - پس از موافقت با تغییر نام خانوادگی بشرح ذیل اقدام خواهد شد .

    4 - ابلاغ موافقت با تغییر نام خانوادگی به متقاضی توسط اداره ثبت احوال محل مراجعه . 

    5 - درخواست کتبی اجرای تغییر نام خانوادگی در اسناد سجلی توسط متقاضی و اقدام به تعویض شناسنامه .

    6 – پرداخت هزینه  متعلقه طبق تعرفه جاری.
     
     
     
     
     
     
     
    توصیه های ضروری:
    برگشت به نام خانوادگی اولیه امکان پذیر نیست در هنگام انتخاب نام خانوادگی جدید دقت لازم را مبذول نمایید .
     
     
     
     
  • ۰ لایک
  • ۱۱ نظر