ظ

راهنمای انتخاب اسم دختر نام پسر زیبای ایرانی جدید شیک با کلاس

انتخاب نام برای فرزند دختر و پسر - معنی اسم - اسم دوقلو ها - نام های اصیل فارسی ، ترکی و آذری ، کردی، لری، گیلکی و مازنی، بلوچی، عبری، عربی

تبلیغات

۱۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسم شیک و با کلاس جدید دختر و پسر» ثبت شده است

اسم های پسرانه خارجی جدید و با کلاس

اسم های پسرانه خارجی جدید و با کلاس

اسم های پسرانه خارجی جدید و با کلاس

اسامی زیر جزء محبوب ترین نام های پسرانه خارجی میباشند که در این بخش آسمونی برای شما عزیزان قرار داده ایم
اگر شما نیز اسمی را میدانید که در این لیست قرار ندارد با ذکر معنی پیغام بگذارید.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

برای مشاهده اسم های دخترانه خارجی اینجا را کلیک نمایید

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

دانلود نرم افزار انتخاب اسم

Abel : تنفس

Abner : پدر نور

Adler : عقاب

Aedan, Aiden : زاده آتش

Alan, Allan : خوش تیپ

Alfred : بسیار دانا

Alvin : دوست نجیب

Angus : قوی و بی نظیر

Ansel : نجیب- اصیل

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسامی انگلیسی پسرانه

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

بقیه در ادامه مطلب

  • ۲ لایک
  • ۱۹۲ نظر

    اسم های دخترانه خارجی جدید

    اسم های دخترانه خارجی

    اسم های دخترانه خارجی جدید

    اسامی زیر جزء محبوب ترین نام های دخترانه خارجی میباشند که برای شما عزیزان قرار داده ایم.

    اگر شما نیز اسمی را میدانید که در این لیست قرار ندارد با ذکر معنی پیغام بگذارید.

    *برای مشاهده "اسم های پسرانه خارجی" اینجا را کلیک نمایید*

    آرالیا : نام عمومی گروهی از گیاهان علفی، درختی، و درختچه ای که بعضی از آنها زینتی اند.

    آزالیا : گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، و ارغوانی دیده می شود.

    آلبا : سحر سپیده روشنی صبح

    *برای مشاهده "اسم های هندی دخترانه به ترتیب حروف الفبا" کلیک کنید*

    آلیس : بانوی نجیب زاده ، دختر اصیل ، خانم با اصل و نسب (ریشه فرانسوی)

    آتنا : در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت (ریشه فرانسوی)

    آنیسا : مبارز بزرگ (ریشه یونانی فارسی) – آنیس یونانی به معنای مقاومت و اعتراض + الف تعظیم فارسی.

    آلوینا: دوستدار همه.

    دانلود نرم افزار انتخاب اسم

    اگنس

    آرمنته

    آمیتیس

    آنا

    الیزابت : قول و وعده خدا، اصل آن الیصابات: خداوند او را قسم خورد، همسر زکریا، مادر یحیی تعمیر دهنده

    امیلی

    امیلیا

    اولیویا

    اوا

    ایزابلا

    تلما : امید و آرزو

    *****

     

    جسیکا : غنی ، نگه داشته توسط خدا

    جولیا

    جازمین

     

    *****

     

    دنیرا : الهه ی یونانی

     

    *****

     

    رامونا : لاتین نگهبان عاقل

    رزا : نام لاتین گل رز

    رزالین : مانند گل رز

    روبی

    روبینا : یاقوت قرمز

    رونیکا : عامل پیروزی ، پیروز کننده ، دختر خوش یمن (ریشه یونانی)

    ریجینا : با شکوه، ملکه وار

    ریما : نام حیوانی است (ریشه یونانی)

     

    *****

     

    زیبانا : زیباروی

     

    *****

     

    سالسا : تند و تیز- نوعی سس اسپانیایی

    سالویا : نام گلی است

    سوزان : به شادی بخش، روشن، و یا شاد

    سوفی

     

    *****

     

    شارلوت

    شکیرا

    شیلا : از نامهای متداول هندی

     

    *****

     

    فلورا : فلوریا،در رم باستان، الاهه گلها و بارآوری

    فلوریا : فلورا، در رم باستان، الاهه گلها و بارآوری

     

    *****

     

    کاترین : پاک، بی آلایش

    کاتسیا

    کارولینا

    کاملیا

    کاملین : گیاهی با گلهای زرد و کوچک

    کامیلا : محافظ مبعد ، نام دختری جنگجو در افسانه تروا

    کتی

     

    *****

     

    گلوریا : فرانسه از لاتین، مجلل، بزرگ، سرافراز

    گریس

     

    *****

     

    لیبرا : (به کسر ب) ، آزاد

    لیلیان :نام گل ، نور نوربخش

    لیندا : قشنگ، زیبا

    لیانا: بانوی درخشان وزیبا،تابان،نورانی،لعل،

    لورا

    لورن

    لیلی

    لوکرتسیا

     

    *****

     

    ماریا : ایتالیایی از عبری، مریم، نام یکی از شاهزادگان اشکانی

    ملیسا : زنبور عسل ، بادرنگبویه (ریشه یونانی)

    ملینا : عسل ، رنگ گل بهی ، همچنین نوعی گل

    مونیکا : مشاور

    مگنولیا

    ملانی

    ملیکا : گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانواده گندمیان که خودرو هستند (ریشه یونانی)

     

    *****

     

    ویکتور ( هم اسم دختر است و هم پسر ) : پیروز شدن، ظفریافتن

    ویکتوریا : پیروز شدن، ظفریافتن

    ویولت

    وروشکا

    وندا

     

    *****

     

    هلنا : هلن، فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد (ریشه یونانی)

    هیلدا : نیرومند، قوی. (ریشه آلمانی)



    - منبع:آسمونی

    ---------------------------------------

  • ۰ لایک
  • ۳۴۴ نظر

    اسم کردی پسر شیک و جدید به ترتیب حروف الفبا

    اسم کردی پسر شیک و جدید به ترتیب حروف الفبا

    نام کردی پسر شیک و جدید

    100 اسم جدید دختر و پسر امسال

    اسم های جدید لیست اسم های جدید برا دختر و پسر اسم های جدید

    آدان

    مفید سودمند

    آران

    درای طبیعت گرم - همچنین اسم شهری قدیمی

    آری

    آریایی - نام یکی از ایالات ایران قدیم

    آریاس

    قومیت: کرد

    آریتما

    نام یکی از سران ماد

    آریز

    نام کوهی در مسیر مریوان به سنندج

    آزا

    در کردی به معنی سلامتی و بی دردی - نام پادشاه...

    آکام

    نتیجه، ثمره،سود،فایده

    آکو

    قله کوه،مکان بلند،انسان با عظمت و مقتدر

    آگا

    آگاه، مطلع،با خبر

    آمانج

    هدف،مقصد

    آمیار

    همکار ، یاور

    آویر

    آتش

    آهیر

    آتش

    اربیل

    بسیار خوب

    اردلان

    نام طایفه ای از ایلات کرد ایران

    افشار

    نام ناحیه ای در کردستان

    اوات

    آرزو

    اورامان

    نام منطقه ای کوهستانی در کردستان - نام پسرانه و دخترانه با ریشه کردی

    بابا

    با احترام اسم از پدر بردن ، پدر بزرگ

    بابان

    خانه پدری ، نام عشیره ایی درکردستان -  نام پسرانه و دخترانه

    بابک

    استوار ، پدر کوچک ، پاپک، از شخصیتهای شاهنامه

    باپوک

    کولاک

    باپیر

    پدر بزرگ ، کنایهاز دانای کهنسال ، تخلص شاعر کرد

    بادلیس

    کنایهاز همیشه ‏مست ، نام شهری درکردستان

    بادینان

    بهدینان، مۆمنان ، نام عشیرهایی معروف در کردستان

    بارزان

    نام بارزیا بارجان ، از طوایف قدیمی ایران - نام پسرانه و دخترانه

    بارمان

    از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی و از...

    باریسان

    نام قبیلهایی ازکردها

    باریکان

    دماغه ‏کوه

    بازبان

    کسی که ‏باز را برای شکار تربیت می‏کند

    بازیار

    بازدارنده، داور مسابقه پرشپ

    بازیان

    مکان روباز ، مکانی نزدیک سلیمانیه

    باژار

    شهرک ، بازار، مکان داد و ستد

    باسام

    ترسناک

    باستان

    قدیمی، دیرینه، کهنه، گذشته

    باسکان

    قلههای چند کوه ‏در یک سلسله جبال

    باشار

    مقاومت ، مقابله ، چاره، علاج،‌ درمان

    باشوان

    نام کوهی در بانه، آشیانه

    باشور

    جنوب

    باشوک

    نوعی پرنده شکاری

    باغبان

    باغبان

    باکور

    شمال

    بالا

    قیافه

    بالبان

    نوعی پرنده ‏شکاری

    بالک

    استخوان کتف ، نام کوهی در کردستان

    بالویز

    سفیر

    بانگ

    خبرکردن مردم، اذان

    باوا

    بابا

    باهوز

    گردباد

    باهیف

    بادام

    بایزید

    با ایمان، مۆمن ، نام عارفی مشهور کرد زبان

    بایف

    بادام

    بتام

    خوشمزه

    بتاو

    سریع

    بجرگ

    کنایه ‏از آدم بیباک وشجاع

    بختیاری

    خوشبختی، کامرانی ، یکی از تیرههای بزرگ کرد لرستان

    بخشان

    منتشر کردن

    بخشینر

    سخی،بخشنده،سخاوتمند

    برآلین

    نام گیاهی خوشبو است که مصرف طبی دارد

    براخاس

    دوست دانا و عاقل

    براخاص

    نام پسرانه با ریشه عربی,کردی

    برا (کردی) + خاص( عربی) برادر خاص. در گویش کردی، لری و لکی به معنای خوب و عزیز به کار برده میشود. براخاص = برادر خوب

    برادر

    اخوی، داداش ، کنایه ‏از رفیق

    برادوست

    دوست صمیمی ، نام یکی از قبایل کرد ، نام کوهی در کرددستان

    برام

    خوشبو

    براو

    زمینی که بوسیله ‏چشمه یا رودخانه ‏آبیاری شود

    برپرس

    مسئول. رئیس

    برتاو

    جای آفتابگیر

    برچاو

    منتظر ، زیبا ، پدیده

    برداش

    نتیجه

    بردل

    صبحانه

    برزآفرین

    تشویق بزرگ

    برزان

    نگا «بارزان»

    برزاو

    مد دریا

    برزفر

    دارای قامتی با شکوه،بلند پرواز ، از سرداران کرد.

    برزما

    ماه شب چهارده. بدر

    برزو

    بلند بالا ، کنایه ‏از عظمت ،نام پسر سهراب

    برزویه

    نام پزشک نامدار ایرانی که کتاب کلیه و دمنه را در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی از هند به ایران آورد.

    برژانگ

    مژه، یکی از سرداران ساسانی - نام پسرانه و دخترانه با ریشه کردی

    برکاو

    دامنه کوه

    برکو

    خرمن کوچک قبل از خرمن بزرگ

    برکوش

    پیش بند

    برگش

    سینی، طبق

    برمال

    جلوی منزل ، سجاده، خانهدار

    برو

    بلوط

    بروا

    اعتقاد

    بروار

    آن قسمت از دامنه کوه که زیباترین قسمت آن می‏باشد ،...

    بروان

    پیش بند

    بروسکان

    جمع «بروسکه»

    بروسکه

    برق ناشی از ابر یا هر چیز دیگر ، تلگراف

    برهم

    بهره، حاصل، نام خوانندهکرد زبان «برهم حسن»

    بریار

    قرار، تصمیم،عهد و پیمان

    بریان

    گذر آب یا باد

    بریز

    محترم

    بریسکه

    نگا «بروسکه»

    بریکار

    وکیل

    برین

    پیشین ، عریض، پهناور

    بریندار

    زخمی ، تخلص شاعر معاصر «محمد رستمی»

    بزرگ

    والا، برجسته، نام شاعری کرد

    بزوتنوه

    حرکت، جنبش ، کنایه ‏از پیروزی آرام آرام

    بزوین

    محرک

    بژار

    وجین کردن ، شمارش

    بژوار

    زمین سرسبز

    بسام

    ترسناک ، نام روستایی ، نام سرداری در دوره ‏بهرام...

    بستک

    رختخواب ، نام یکی از بزرگان دوره سکایی

    بستیر

    نوعی فرش با نقش‏های خیلی زیبا

    بسود

    دارای فایده

    بسوز

    از ته دل

    بسیه

    کافی

    بلباس

    به برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند

    بلویر

    نی‏لبک

    بلیمت

    نابغه

    بنار

    دامنه کوه که ‏رو به ‏دشت است

    بندن

    بلندی روی کوه

    بوار

    محل عبور در رودخانه

    بوبان

    بهسوی بالا

    بوتان

    لهجهای در زبان کردی

    بودیان

    نام یکی از قبایل ماد

    بورباش

    از فرمانروایان کاسی

    بوژان

    ، نمو کردن، شکوفا شدن ، بهخود بالیدن

    بوسیان

    نام پسرانه با ریشه کردی

    از قبایل ماد

    بهرام

    نام پسرانه با ریشه فارسی,کردی

    فتح و پیروزی ، نام ستاره مریخ ،

    بهمن

    نام پسرانه با ریشه فارسی,کردی

    نیک اندیش ، نام ماه یازدهم از سال شمسی ،

    بهیز

    نام پسرانه با ریشه کردی

    نیرومند

    بی بش

    نام پسرانه با ریشه کردی

    محروم

    بیاره

    نام پسرانه با ریشه کردی

    نام روستایی

    بیباک

    نام پسرانه با ریشه کردی

    با جرأت

    بیتاوان

    نام پسرانه با ریشه کردی

    بی گناه

    بیرشاد

    نام پسرانه با ریشه کردی

    یادمان خوشحالی

    بیرگا

    یادگه. بیرگه. یادگه

    بیرور

    متفکر

    بیزار

    کسی که ‏از اعمال زشت پرهیز کند

    بیساران

    بی سرها، بی دلیل قتل ‏عام شده ها ، نام روستایی نزدیک سنندج.

    بیستون

    محل عبادت خدا ، خانه ‏یا کاخی که درآن ستون نباشد.

    بیکس

    تنها و بدون حامی

    بیلاش

    مفقود الاثر.

    بینر

    بیننده

    پاپریک

    نام گیاهی خوشبو است

    پاپک

    استوار ، پدر کوچک ، از شخصیتهای شاهنامه

    پادار

    ثابت

    پاداش

    جزا، اجر کار خوب، مکافات نیکی

    پاداشت

    جزا

    پادشا

    حاکم

    پاره وان

    بانک

    پاره یار

    کارمند بانک

    پایار

    پایدار ، مقاوم

    پشتیسار

    یاور

    پولا

    فولاد

    تریفه

    به معنی هاله ماه - نام پسرانه و دخترانه

    چاوه

    عزیز

    چیا

    کوهستان، کوه

    چیاکو

    کوه کوچک

    خاوین

    پاک سرشت

    دادیار

    حامی قانون، مجری عدالت

    رازاوه

    آراسته شده

    ربن

    یکدست. یک اندازه

    روجیار

    روژیار

    روژمان

    روشن مانند روز ، کسی که دارای فکر باز و اندیشه.

    زانیار

    دانا، دانشمند

    زیلان

    نام پسرانه و دخترانه

    ژابیز

    اشک آتش

    ژان

    نام روستایی در نزدیکی سنندج - نام پسرانه و دخترانه

    ژاوه

    نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی - نام پسرانه و دخترانه

    ژنوا

    شنوا

    ژیار

    شهرنشینی ، تمدن ، زندگی شهری

    ژیان

    خشمناک و غضبناک؛ (به مجاز) بی‌باک و شجاع . زندگی.

    ژیلوان

    کوهنورد

    ساکو

    در بین کردهای ایران این اسم مرسوم است.

    سامرند

    نام کوهی است

    سانا

    آسان و راحت - گویش محلی صنعا پایتخت یمن که قهوه آن معروف است.

    سانان

    بزرگ ایل

    سانیار

    حامی وپشتیبان ، نام یکی از قبایل کرد.

    ساوان

    سامان نام روستایی در نزدیکی سقز

    سوران

    منطقه ای وسیع در کردستان ، یکی از چهار گویش اصلی زبان کردی ، جمع سور به معنی شادی.

    سیامند

    نام کوهی است

    سیروان

    عربی ساربان، نام رودی در غرب ایران.

    سیوان

    ماه

    شارو

    بازمانده یا پنهان

    شایار

    وزیر

    شوان

    گله بان، چوپان

    گایار

    یار بزرگ. یار قدرتمند

    گشین

    به معنای برافروخته و شعله ور شدن آتش - نام پسرانه و دخترانه

    لاوین

    نام منطقه ای مرزی در مغرب ایران، نوازشگر، آواز خواندن همراه با نوازش - نام پسرانه و دخترانه

    ماردین

    نام منطقه ای کرد نشین در ترکیه

    مانوش

    نام کوهی، نام چندتن از نیاکان منوچهر پادشاه...

    میشواک

    منطقه ای در کردستان

    نیهاد

    نهاد ، سرشت ، طبیعت ، ضمیر دل ، بنیاد ، اساس ،...

    واتیار

    سخنگو

    وادیار

    اینطور که پیداست، ظاهر امر

    وارش

    بارش - باریدن باران

    وانیار

    با سواد ،فارغ التحصیل - نام پسرانه و دخترانه

    وتار

    مقاله، سخنرانی

    ورزان

    محافظ، نگهبان ، فصلها

    ورزمیار

    حامی اهورا مزدا

    ورزیار

    برزگر

    ورزیر

    برزگر

    ورشنگ

    آفتاب خوشحال

    ورگر

    با دوام

    ورگیر

    مترجم

    ولام

    پیام ، پاسخ

    ویرا

    شجاع

    ویس

    عشیرهیکرنگ

    هاوار

    فریاد

    هایکا

    آرام ، مرموز ، از اسطوره های کردستان

    هستیار

    احساس کننده، ادیب

    هفال

    رفیق

    هلبژارده

    انتخاب شده

    هلبژیر

    انتخاب کننده

    هلبست

    شعر

    هلدیر

    آبشار

    هلکو

    کوه کوچک، تپه

    هلکوت

    فرصت، وقت

    هلگر

    ، بردارنده، حامل ، بلند نگهدارنده

    هلگورد

    بهترین جلودار

    هلمت

    حمله، هجوم

    هلموت

    کنایه از کوهی که صعود به آن دشوار است

    هلو

    عقاب

    هلورین

    ریختن چیزی از بالا به ‏پایین

    هنرمند

    هنرمند

    هوار

    قشلاق ، خیمهسلطان در قشلاق

    هوال

    خبر ، رفیق

    هوتخش

    صنعت گر

    هوراز

    دوست صمیمی

    هورامان

    منطقهایی در کردستان نزدیک

    هوران

    مرغزار کوچک در کوهستان

    هوزان

    نرگس نو شکفته - نام پسرانه و دخترانه

    هوسکر

    شنزار، کویر

    هوگر

    انس گرفتن ، عادت کردن

    هولان

    چوگان بازی

    هیدی

    آهسته، پاورچین

    هیرا

    فراخ، وسیع

    هیرش

    فشار ، هجوم

    هیرو

    گل ختمی

    هیژا

    محترم، بزرگوار

    هیمن

    آرام، موقر،شکیبا

    هیوا

    در کردی به معنای امید - نام پسرانه و دخترانه
  • ۰ لایک
  • ۲۲۳ نظر

    انتخاب اسم های جدید ترکی پسرانه به ترتیب حروف الفبا

    آباقا

    نام فرزند هلاکوخان مغول ، دومین ایلخان مغول

    آبرلی

    آبر(فارسی، آبرو) + لی (ترکی) دارای آبرو، آبرومند

    آتا

    پدر، پدربزرگ

    آتاباللی

    یادگار مانده از پدر بزرگ ، مرد کوچک اندام

    آتابای

    آتا(ترکی) + بای ، پدربزرگ، نام یکی از طوایف بزرگ...

    آتابیک

    پدر بزرگ - مربی کودکان و بالاخص شاهزادگان - اتابک

    آتابیگ

    لقب احترام برای خطاب کردن پیران، لقب مربیان...

    اسم های جدید ترکی استانبولی پسرانه همراه با معنی

    آتاش

    آداش، همنام

    آتاقلیچ

    شمشیر پدری

    آتاگلدی

    آمدن پدر

    آتامکین

    مانند پدرم

    آتان

    پرتاب کننده

    آتجان

    کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد

    آتسز

    بی اسب، بدون اسب، نام سومین فرمانروای سلسه خوارزمشاهی

    آتلی

    سواره ، صاحب اسب ، اسب سوار 

    آتمش

    عدد شصت که از اعداد مقدس است. همچنین پرتاب کردنی

    آتمین

    (به مجاز) اسب‌سوار. [البته در برخی از گویش‌های زبان ترکی مفهوم اسب سوار را به ذهن متبادر می‌کند.

    آتیال

    یال اسب - از اسامی مرسوم بین قبایل ترکمان

    آتیجی

    تیر انداز ماهر

    آتیلا

    نام پادشاه قبیله هون که امپراطوری روم شرقی را شکست داد.

    آچیق

    باز ، گشوده - نام پسرانه و دخترانه

    آداش

    آتاش ، همنام ، هم اسم

    آدی گوزل

    خوش نام ، معمولا درباره حضرت محمد (ص) بکار برده میشود.

    آذراوغلی

    پسر آذر بایجان

    آذرتاش

    آذر (فارسی) + تاش (ترکی) دو تن که اجاق و بخت

    آراز

    گویش ترکی رودخانه ارس، زلال و سر زنده

    آراس

    در ترکی همان آراز ، به معنی رود ارس .

    آرال

    نام دریاچه‌ای در آسیا (ترکستان غربی)

    آرخا

    آرکا، مایه اطمینان و پیشتگرمی

    آرکا

    آرخا- مایه اطمینان و پیشتگرمی

    آرویج

    همیشه سبز- باطراوت - شاداب

    آقاجان

    آقا( ترکی) + جان(فارسی) عنوان محبت آمیز برای پدر- نام پسرانه با ریشه فارسی,ترکی

    آقاگل

    آقا (ترکی) + گل(فارسی) نام روستایی در نزدیکی - نام پسرانه با ریشه فارسی,ترکی

    آقامیر

    آقا( ترکی) + میر( ازعربی)سلطان بزرگ،امیر -نام پسرانه با ریشه عربی,مغولی,ترکی

    آلب

    (سکون لام و ب) دلیر، پهلوان.

    آلب ارسلان

    شیر شجاع،کنایه از مرد شجاع و نترس.

    آلب تکین

    مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان.

    آلپ ارسلان

    آلب ارسلان، شیر مرد،شیر شجاع،کنایه از مرد شجاع و...

    آلپ تکین

    آلب تکین،مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان.

    آلپای

    آلپ به معنی پهلوان و آی نیز نماد زیبایی می باشد.

    آلتونتاش

    مرکب از آلتون(طلا) + تاش(پسوند شباهت)،زیبار

    آلماگل

    آلما + گل(gül)؛ تالاب سیب، نام تالابی در ترکمنستان. آلما در ترکی به معنی سیب، گل(gül) نیز در زبان ترکی به معنی تالاب.

    آلیشان

    شعله ور - نام پسرانه و دخترانه با ریشه ترکی - نام پسرانه و دخترانه.

    آماندا

    در امان تو، در پناه تو

    آنیل

    معروف، نامدار، به خاطر آورده شدن - نام پسرانه و دخترانه با ریشه ترکی

    آی بک

    بت، صنم

    آیتاش

    همتای ماه،نام شخصی در دوره سامانیان

    آیتغمش

    زاده ماه

    آیتکین

    غلام ماه - نام پسرانه و دخترانه با ریشه ترکی

    آیتونا

    در ترکی به معنای زیبا و درخشان مانند ماه

    آیخان

    آیخان (آی + خان) پادشاه ماه

    آیدین

    شفاف و روشن - درخشنده مانند ماه

    آیقان

    (آی + قان) کسی که خونش مثل ماه شفاف و تمیز است.

    آیکان

    آیکان = آیقان (آی + قان) کسی که خونش مثل ماه شفاف...

    آیهان

    آیهان = آیخان (آی + خان) پادشاه ماه

    ائلمان

    مانند مردم.

    اتابک

    در ترکی پدربزرگ. مرکب از دو کلمه آتا و بک.

    اتبک

    در دوره قاجار لقبی که به وزیران داده می شد.

    اختای

    همانند نیزه - تیز.

    ارتگین

    همسر دلاور

    ارسلان

    شیر، نام پسر مسعودغزنوی

    ارسمان

    نام پهلوانی در کتاب سیرت جلال الدین

    ارغان

    نام حاجب سلطان محمود غزنوی

    ارغش

    تاجر یا تجار سیار، از امرای ملکشاه سلجوقی

    ارکین

    آزاد

    اصلان

    شیر

    اکتای

    نام سومین پسر و جانشین چنگیز خان

    اکدش

    دورگه، معشوق، محبوب

    البتگین

    نام جد محمود پادشاه غزنوی

    الچین

    ال (ترکی) + چین(فارسی)، ایلچین ، برگزیده ایل

    الدنیز

    اقیانوس

    الشن

    شادی بخش ایل ،مایه شادی طایفه، حاکم ، رهبر ،...

    الیاد

    ال (ترکی) + یاد (فارسی)،ایلیاد به یاد ایل

    امام قلی

    امام(عربی) + قلی(ترکی) ، غلام امام ، نام پسر کوچک...

    امان

    ایمنی، آرامش

    امان الله

    آن که در پناه و لطف وعنایت خداوند است.

    اوکتای

    اکتای

    ایاز

    نام غلام محبوب سلطان محمود غزنوی.

    ایبک

    ماه بزرگ، یا آن که ماه او را بزرگ ساخته است.
    آیتکین،مانند ماه

    ایدین

    آیدین ،شفاف و روشن ، درخشنده مانند ماه

    ایلدرم

    ایلدیریم ، تندر ، آذرخش ، رعد وبرق

    ایلدیریم

    ایلدرم ، تندر ، آذرخش ، رعد وبرق

    ایلقار

    عهد و پیمان ، عهد بستن

    ایلکین

    اولین، نسختین ، جلوتر از همه

    ایلماز

    پایدار ، جاویدان ، ماندگار، کسی که در محدوده زمان.

    ایلیار

    کمک کننده به ایل ، محافظ خانواده

    بابر

    ببر، لقب بعضی از پادشاهان ترک

    بایتگین

    از امرای سلطان مسعود غزنوی

    بایرام

    عید، جشن،ترکی شده پدرام

    ببک

    مردمک چشم

    بغرا

    نام پادشاهی از خوارزم که به بخارا لشکر کشید.

    بکتاش

    بزرگ ایل و طایفه ، نام یکی از پادشاهان خوارزم

    بکیاش

    بکتاش

    بهادر

    دلیر، شجاع

    بیرام

    بایرام

    تایماز

    بی نظیر ، بی همتا

    ترخان

    در دوره مغول آن که خان به او امتیازات ویژه ای.

    تکش

    نام یکی از پادشاهان سلسله خوارزمشاهیان

    تکین

    تگین، پهلوان، دلاور

    تگین

    تکین، پهلوان، دلاور

    تورال

    جاوید ، همیشه زنده ، پهلوان

    توسن

    اسب سرکش

    توماج

    چرمی رنگین و خوش بو

    تیمور

    نام سردار پادشاه بزرگ مغول و مؤسس سلسله تیموریان

    تیمورتاش

    نام یکی از طوایف ترک

    جانلی

    جان(فارسی) + لی(ترکی) جاندار، زنده

    چاووش

    آن که پیشاپیش زائران حرکت می کند و اشعار مذهبی می خواند.

    خاقان

    لقب پادشاهان چین و ترک، پادشاه

    دایان

    سرافرازی - نام پسرانه و دخترانه با ریشه ترکی

    دومان

    مه، غبار

    ساتکین

    ساتگین، پیاله بزرگی که با آن شراب می خورده اند

    ساتگین

    پیاله بزرگی که با آن شراب می خورده اند ، شراب

    سالداش

    صخره

    ساوالان

    سبلان - نام پسرانه و دخترانه با ریشه ترکی

    سبحان قلی

    سبحان(عربی) + قلی(ترکی) بنده سبحان، بنده خداوند

    سبکتین

    نام مؤسس سلسله غزنویان و پدر سلطان محمد غزنوی

    سلجوق

    نام جد خاندان سلجوقیان

    سنجر

    نام یکی از پادشاهان سلجوقی

    شادتگین

    شاد(فارسی) + تگین(ترکی) پهلوان شاد، از امیران.

    شانلی

    شان(عربی) + لی( ترکی)، پرافتخار، مشهور، شایان - نام پسرانه و دخترانه با ریشه عربی،ترکی.

    شاهسون

    شاه(فارسی) + سون (ترکی) ، شاه دوست، نام چند طایفه.

    شاهقلی

    شاه(فارسی) + قلی(ترکی) غلام شاه، نام نقاش معروف

    شهرتاش

    شهر(فارسی) + تاش(ترکی) همسایه و همشهری

    طرخان

    از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار چینی در سپاه - نام پسرانه با ریشه ترکی،چینی.

    طغاتیمور

    نام نبیره جوجی قسار برادر چنگیزخان مغول

    طغان

    شاهین، نام یکی از پادشاهان ترک

    طغرل

    پرنده شکاری از خانواده باز

    طمغاج

    از پادشاهان ترک ماوراءالنهر مهروف به افراسیاب

    قراتکین

    غلام سیاه، نام یکی از امیران سامانی

    قلی

    غلام، بنده،به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید.

    گوزل

    زیبا، پسر حوش چهره، پسر زیبا رو

    نویان

    امیر سپاه - شاهزاده - لقب سلاطین و بزرگان ترک

    یاسان

    نام یکی از پیغمبران باستانی ایران.

    یاشا

    زنده باشی

    یاشار

    عمرکننده، زندگی کننده

    ینال

    سردار، رئیس به ویژه سردار ترک نژاد
  • ۰ لایک
  • ۱۹۴ نظر