اسم کردی پسر شیک و جدید به ترتیب حروف الفبا

نام کردی پسر شیک و جدید

100 اسم جدید دختر و پسر امسال

اسم های جدید لیست اسم های جدید برا دختر و پسر اسم های جدید

آدان

مفید سودمند

آران

درای طبیعت گرم - همچنین اسم شهری قدیمی

آری

آریایی - نام یکی از ایالات ایران قدیم

آریاس

قومیت: کرد

آریتما

نام یکی از سران ماد

آریز

نام کوهی در مسیر مریوان به سنندج

آزا

در کردی به معنی سلامتی و بی دردی - نام پادشاه...

آکام

نتیجه، ثمره،سود،فایده

آکو

قله کوه،مکان بلند،انسان با عظمت و مقتدر

آگا

آگاه، مطلع،با خبر

آمانج

هدف،مقصد

آمیار

همکار ، یاور

آویر

آتش

آهیر

آتش

اربیل

بسیار خوب

اردلان

نام طایفه ای از ایلات کرد ایران

افشار

نام ناحیه ای در کردستان

اوات

آرزو

اورامان

نام منطقه ای کوهستانی در کردستان - نام پسرانه و دخترانه با ریشه کردی

بابا

با احترام اسم از پدر بردن ، پدر بزرگ

بابان

خانه پدری ، نام عشیره ایی درکردستان -  نام پسرانه و دخترانه

بابک

استوار ، پدر کوچک ، پاپک، از شخصیتهای شاهنامه

باپوک

کولاک

باپیر

پدر بزرگ ، کنایهاز دانای کهنسال ، تخلص شاعر کرد

بادلیس

کنایهاز همیشه ‏مست ، نام شهری درکردستان

بادینان

بهدینان، مۆمنان ، نام عشیرهایی معروف در کردستان

بارزان

نام بارزیا بارجان ، از طوایف قدیمی ایران - نام پسرانه و دخترانه

بارمان

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی و از...

باریسان

نام قبیلهایی ازکردها

باریکان

دماغه ‏کوه

بازبان

کسی که ‏باز را برای شکار تربیت می‏کند

بازیار

بازدارنده، داور مسابقه پرشپ

بازیان

مکان روباز ، مکانی نزدیک سلیمانیه

باژار

شهرک ، بازار، مکان داد و ستد

باسام

ترسناک

باستان

قدیمی، دیرینه، کهنه، گذشته

باسکان

قلههای چند کوه ‏در یک سلسله جبال

باشار

مقاومت ، مقابله ، چاره، علاج،‌ درمان

باشوان

نام کوهی در بانه، آشیانه

باشور

جنوب

باشوک

نوعی پرنده شکاری

باغبان

باغبان

باکور

شمال

بالا

قیافه

بالبان

نوعی پرنده ‏شکاری

بالک

استخوان کتف ، نام کوهی در کردستان

بالویز

سفیر

بانگ

خبرکردن مردم، اذان

باوا

بابا

باهوز

گردباد

باهیف

بادام

بایزید

با ایمان، مۆمن ، نام عارفی مشهور کرد زبان

بایف

بادام

بتام

خوشمزه

بتاو

سریع

بجرگ

کنایه ‏از آدم بیباک وشجاع

بختیاری

خوشبختی، کامرانی ، یکی از تیرههای بزرگ کرد لرستان

بخشان

منتشر کردن

بخشینر

سخی،بخشنده،سخاوتمند

برآلین

نام گیاهی خوشبو است که مصرف طبی دارد

براخاس

دوست دانا و عاقل

براخاص

نام پسرانه با ریشه عربی,کردی

برا (کردی) + خاص( عربی) برادر خاص. در گویش کردی، لری و لکی به معنای خوب و عزیز به کار برده میشود. براخاص = برادر خوب

برادر

اخوی، داداش ، کنایه ‏از رفیق

برادوست

دوست صمیمی ، نام یکی از قبایل کرد ، نام کوهی در کرددستان

برام

خوشبو

براو

زمینی که بوسیله ‏چشمه یا رودخانه ‏آبیاری شود

برپرس

مسئول. رئیس

برتاو

جای آفتابگیر

برچاو

منتظر ، زیبا ، پدیده

برداش

نتیجه

بردل

صبحانه

برزآفرین

تشویق بزرگ

برزان

نگا «بارزان»

برزاو

مد دریا

برزفر

دارای قامتی با شکوه،بلند پرواز ، از سرداران کرد.

برزما

ماه شب چهارده. بدر

برزو

بلند بالا ، کنایه ‏از عظمت ،نام پسر سهراب

برزویه

نام پزشک نامدار ایرانی که کتاب کلیه و دمنه را در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی از هند به ایران آورد.

برژانگ

مژه، یکی از سرداران ساسانی - نام پسرانه و دخترانه با ریشه کردی

برکاو

دامنه کوه

برکو

خرمن کوچک قبل از خرمن بزرگ

برکوش

پیش بند

برگش

سینی، طبق

برمال

جلوی منزل ، سجاده، خانهدار

برو

بلوط

بروا

اعتقاد

بروار

آن قسمت از دامنه کوه که زیباترین قسمت آن می‏باشد ،...

بروان

پیش بند

بروسکان

جمع «بروسکه»

بروسکه

برق ناشی از ابر یا هر چیز دیگر ، تلگراف

برهم

بهره، حاصل، نام خوانندهکرد زبان «برهم حسن»

بریار

قرار، تصمیم،عهد و پیمان

بریان

گذر آب یا باد

بریز

محترم

بریسکه

نگا «بروسکه»

بریکار

وکیل

برین

پیشین ، عریض، پهناور

بریندار

زخمی ، تخلص شاعر معاصر «محمد رستمی»

بزرگ

والا، برجسته، نام شاعری کرد

بزوتنوه

حرکت، جنبش ، کنایه ‏از پیروزی آرام آرام

بزوین

محرک

بژار

وجین کردن ، شمارش

بژوار

زمین سرسبز

بسام

ترسناک ، نام روستایی ، نام سرداری در دوره ‏بهرام...

بستک

رختخواب ، نام یکی از بزرگان دوره سکایی

بستیر

نوعی فرش با نقش‏های خیلی زیبا

بسود

دارای فایده

بسوز

از ته دل

بسیه

کافی

بلباس

به برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند

بلویر

نی‏لبک

بلیمت

نابغه

بنار

دامنه کوه که ‏رو به ‏دشت است

بندن

بلندی روی کوه

بوار

محل عبور در رودخانه

بوبان

بهسوی بالا

بوتان

لهجهای در زبان کردی

بودیان

نام یکی از قبایل ماد

بورباش

از فرمانروایان کاسی

بوژان

، نمو کردن، شکوفا شدن ، بهخود بالیدن

بوسیان

نام پسرانه با ریشه کردی

از قبایل ماد

بهرام

نام پسرانه با ریشه فارسی,کردی

فتح و پیروزی ، نام ستاره مریخ ،

بهمن

نام پسرانه با ریشه فارسی,کردی

نیک اندیش ، نام ماه یازدهم از سال شمسی ،

بهیز

نام پسرانه با ریشه کردی

نیرومند

بی بش

نام پسرانه با ریشه کردی

محروم

بیاره

نام پسرانه با ریشه کردی

نام روستایی

بیباک

نام پسرانه با ریشه کردی

با جرأت

بیتاوان

نام پسرانه با ریشه کردی

بی گناه

بیرشاد

نام پسرانه با ریشه کردی

یادمان خوشحالی

بیرگا

یادگه. بیرگه. یادگه

بیرور

متفکر

بیزار

کسی که ‏از اعمال زشت پرهیز کند

بیساران

بی سرها، بی دلیل قتل ‏عام شده ها ، نام روستایی نزدیک سنندج.

بیستون

محل عبادت خدا ، خانه ‏یا کاخی که درآن ستون نباشد.

بیکس

تنها و بدون حامی

بیلاش

مفقود الاثر.

بینر

بیننده

پاپریک

نام گیاهی خوشبو است

پاپک

استوار ، پدر کوچک ، از شخصیتهای شاهنامه

پادار

ثابت

پاداش

جزا، اجر کار خوب، مکافات نیکی

پاداشت

جزا

پادشا

حاکم

پاره وان

بانک

پاره یار

کارمند بانک

پایار

پایدار ، مقاوم

پشتیسار

یاور

پولا

فولاد

تریفه

به معنی هاله ماه - نام پسرانه و دخترانه

چاوه

عزیز

چیا

کوهستان، کوه

چیاکو

کوه کوچک

خاوین

پاک سرشت

دادیار

حامی قانون، مجری عدالت

رازاوه

آراسته شده

ربن

یکدست. یک اندازه

روجیار

روژیار

روژمان

روشن مانند روز ، کسی که دارای فکر باز و اندیشه.

زانیار

دانا، دانشمند

زیلان

نام پسرانه و دخترانه

ژابیز

اشک آتش

ژان

نام روستایی در نزدیکی سنندج - نام پسرانه و دخترانه

ژاوه

نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی - نام پسرانه و دخترانه

ژنوا

شنوا

ژیار

شهرنشینی ، تمدن ، زندگی شهری

ژیان

خشمناک و غضبناک؛ (به مجاز) بی‌باک و شجاع . زندگی.

ژیلوان

کوهنورد

ساکو

در بین کردهای ایران این اسم مرسوم است.

سامرند

نام کوهی است

سانا

آسان و راحت - گویش محلی صنعا پایتخت یمن که قهوه آن معروف است.

سانان

بزرگ ایل

سانیار

حامی وپشتیبان ، نام یکی از قبایل کرد.

ساوان

سامان نام روستایی در نزدیکی سقز

سوران

منطقه ای وسیع در کردستان ، یکی از چهار گویش اصلی زبان کردی ، جمع سور به معنی شادی.

سیامند

نام کوهی است

سیروان

عربی ساربان، نام رودی در غرب ایران.

سیوان

ماه

شارو

بازمانده یا پنهان

شایار

وزیر

شوان

گله بان، چوپان

گایار

یار بزرگ. یار قدرتمند

گشین

به معنای برافروخته و شعله ور شدن آتش - نام پسرانه و دخترانه

لاوین

نام منطقه ای مرزی در مغرب ایران، نوازشگر، آواز خواندن همراه با نوازش - نام پسرانه و دخترانه

ماردین

نام منطقه ای کرد نشین در ترکیه

مانوش

نام کوهی، نام چندتن از نیاکان منوچهر پادشاه...

میشواک

منطقه ای در کردستان

نیهاد

نهاد ، سرشت ، طبیعت ، ضمیر دل ، بنیاد ، اساس ،...

واتیار

سخنگو

وادیار

اینطور که پیداست، ظاهر امر

وارش

بارش - باریدن باران

وانیار

با سواد ،فارغ التحصیل - نام پسرانه و دخترانه

وتار

مقاله، سخنرانی

ورزان

محافظ، نگهبان ، فصلها

ورزمیار

حامی اهورا مزدا

ورزیار

برزگر

ورزیر

برزگر

ورشنگ

آفتاب خوشحال

ورگر

با دوام

ورگیر

مترجم

ولام

پیام ، پاسخ

ویرا

شجاع

ویس

عشیرهیکرنگ

هاوار

فریاد

هایکا

آرام ، مرموز ، از اسطوره های کردستان

هستیار

احساس کننده، ادیب

هفال

رفیق

هلبژارده

انتخاب شده

هلبژیر

انتخاب کننده

هلبست

شعر

هلدیر

آبشار

هلکو

کوه کوچک، تپه

هلکوت

فرصت، وقت

هلگر

، بردارنده، حامل ، بلند نگهدارنده

هلگورد

بهترین جلودار

هلمت

حمله، هجوم

هلموت

کنایه از کوهی که صعود به آن دشوار است

هلو

عقاب

هلورین

ریختن چیزی از بالا به ‏پایین

هنرمند

هنرمند

هوار

قشلاق ، خیمهسلطان در قشلاق

هوال

خبر ، رفیق

هوتخش

صنعت گر

هوراز

دوست صمیمی

هورامان

منطقهایی در کردستان نزدیک

هوران

مرغزار کوچک در کوهستان

هوزان

نرگس نو شکفته - نام پسرانه و دخترانه

هوسکر

شنزار، کویر

هوگر

انس گرفتن ، عادت کردن

هولان

چوگان بازی

هیدی

آهسته، پاورچین

هیرا

فراخ، وسیع

هیرش

فشار ، هجوم

هیرو

گل ختمی

هیژا

محترم، بزرگوار

هیمن

آرام، موقر،شکیبا

هیوا

در کردی به معنای امید - نام پسرانه و دخترانه