تعدادی اسم زیبا ترکی دختر
آینا، آیلین، آیلی، آیلا، آیشن، آیسونا، آیسودا، آیسو، آیسل، آیسانا، آیسان، آیسا، آیدا
آینور (آینور): (ترکی ـ عربی) 1- روشنایی و فروغ ماه، نور ماه، نورانی مثل ماه؛ 2- (به مجاز) مهتاب؛ زیبارو.
آیناز : (ترکی ـ فارسی) (آی = ماه + ناز)، 1- ماه قشنگ و زیبا؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آینا: 1- (ترکمنی) به معنی آیینه؛ 2- (ترکی) آیینه، آبگینه، شیشه، شفاف، صورت سفید و زیبا؛ 3- (به مجاز) زیبارو.
آیلین : (ترکی) هاله، اطراف ماه، هالهی ماه.
آیلی : (ترکی) مهتاب.
آیلر: (ترکی) 1- جمع ماه، ماه ها؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آیلار : (ترکی) 1- زیبا و پاک، جمع ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
بقیه در ادامه مطلب
آیلا : (ترکی) هالهی ماه، هاله.
آیگین : (ترکی ـ فارسی) (آی = ماه + گین = جزء پسین بعضی از کلمههای مرکّب به معنی دارنده، همراه) 1- دارنده و همراه ماه؛ 2- (به مجاز) زیباروی.
آیگل (آیگل) : (ترکی ـ فارسی) 1- گل ماه، ماه گل، گل زیبا چون ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو و لطیف.
آیشین(آیشین): (ترکی) 1- به معنی مثل و مانند ماه و ماهوار، شبیه ماه؛ 2- (به مجاز) زیبا.
آیشِن (آیشن) : (ترکی) 1- شبیه ماه؛ 2- (به مجاز) زیبا رو.
آیسونا: (ترکمنی) 1- مرغابی ماه گونه، اردک وحشی چون ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آیسودا (آیسودا): (ترکی) 1- ماه در آب؛ 2- (به مجاز) زیبا رو و با طراوت.
آیسو : (ترکی) (آی = ماه + سو = آب) 1- ماه و آب؛ 2- (به مجاز) زیبارو، با طراوت و درخشنده.
آیسن(آیسن): (ترکی) 1- به معنی مانند ماه هستی؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آیسل : (ترکی)1- به معنی ماه شفاف، 2- مترادف معنای ائلسئون به معنی وطن پرست؛ 3- (اَعلام) رود قابل کشتیرانی در هلند به طول 116 کیلومتر در دهانهی شمالی رود راین که به دریای آیسلمر میریزد.
آیسان: (ترکی ـ فارسی) (آی = ماه + سان (پسوند شباهت))، 1- مثل ماه، همانند ماه، مهسا؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آیسا: (ترکی ـ فارسی) (آی= ماه + سا (پسوند شباهت))، 1- مثل ماه، شبیه به ماه؛ 2- (به مجاز) زیبا رو.
آیرین : 1- (کردی) آگرین، آهرین؛ 2- (در فارسی) آتشین.
آیدا: (ترکی) گیاهی که کنار آب میروید.
آیتن: (ترکی ـ فارسی) 1- به معنی ماه بدن، ماه پیکر، برابر با ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آیتکین: (ترکی) مانند ماه.
آیتک: (ترکی ـ فارسی) 1- ماه تنها، ماه بی همتا؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آنیل : (ترکی) 1- به خاطر آورده شدن؛ 2- مشهور، نامی.
آنالی: (ترکی) [از دو جزء آنا (مادر) + پسوند نسبت ساز (لی)] 1- دارندهی محبت؛ 2- برخوردار از محبت مادر؛ 3- مادر دار، دارای مادر.
آنا : (ترکی) 1- زن، مادر، والده، مام؛ 2- زن سالخورده؛ 3- اساسی، پایه؛ 4- (اَعلام) (در میتولوژی یونان) آناپرانا خواهر ملکه دیدون، Didon که افسانهی او به هنگام کوچ مردم تروا به سرزمین های لاتین رواج یافت.
آلما : 1- درخت سیب جنگلی؛ 2- (در ترکی) سیب؛ [درخت سیب جنگلی را در رودسر سیب، هسیب و هسی و در توالش سف و در ارسباران و آستارا «آلما» میخوانند].
ایلناز : (ترکی ـ فارسی) (ایل + ناز = افتخار، نوازش، زیبا)، 1- افتخار ایل؛ 2- مورد نوازش ایل؛ 3- نازنین ایل.
ایپک: (ترکی) ابریشم، حریر، ابریشمی.
اولدوز: (ترکی) ستاره، اختر، کوکب، نجم.
الین : (ترکی ـ فارسی) (ال= ایل+ ین (پسوند نسبت))، 1-منسوب به ایل؛ 2- (به مجاز) هم نژاد و هم خون (؟).
الیانا : (ترکی) 1- نیکی و هدیه؛ 2- (به مجاز) به معنی مأنوس؛ 3- دوست داشتن ایل، دوست مشوق ایل.
اِلناز : (ترکی ـ فارسی) 1- مایه افتخار ایل، باعث فخر و تفاخر شهر و ولایت؛ 2- موجب نعمت و رفاه و آسایش.
المیرا : (ترکی ـ فارسی) (ال = ایل + میرا) (به مجاز) فدائی ایل.
اِلسانا : (ترکی ـ فارسی) [ال = آل، شهر و ولایت، خویشی + سان (پسوند شباهت) + ا (الف اسم ساز)]، مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان.
اِلسا : (ترکی ـ فارسی) (ال= ایل+ سا (پسوند شباهت)) مثل ایل، همانند ایل.
اُلدوز : (ترکی) (= اولدوز)، اولدوز.
اِلآی : (ترکی) 1- ماه ایل؛ 2- (به مجاز) زیباروی ایل.
ارمغان : (ترکی) تحفهای که از جایی دیگر برند، سوغات، ره آورد.
پینار : (ترکی) به معنی چشمه.
تِلّی : (ترکی) 1- موهای پر پشت و بلند، دختری که گیسوی بلند و زیبا دارد، زلف دار؛ 2- زباندار و سخنور.
جیران : (ترکی) 1- آهو؛ 2- (به مجاز) معشوقِ زیبا؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) چشمِ زیبا.
دنیز : (ترکی) دریا، بحر.
سوینج : (ترکی) شادی.
سوین : (ترکی) شادباش.
سِویل : (ترکی) دوست داشته شده
سُونیا : (ترکی ـ فارسی) (سو = نور + نیا) 1- نورِ نیاکان(؟)؛ 2- (در یونانی) خرد و عقل.
سُونای : 1- (سونا = دعا کننده، ستاینده + ی)؛ 2- (در ترکی) آخرین ماه.
سُونا : 1- طلا؛ 2- (در ترکی) 1) مرغابی، 2) زیبا و قشنگ.
سولماز : (ترکی) 1- پژمرده نشدنی، 2- گلی که هرگز پژمرده نمی شود.
سوگل : (ترکی) (در گفتگو) مورد علاقه و محبت زیاد، محبوب.
سَلینا : (ترکی ـ فارسی) (سَلین + ا (پسوند نسبت))، منسوب به سَلین، ، سَلین.
سَلین : (ترکی) 1- سیل مانند؛ 2- (اَعلام) نام رودخانهای در آذربایجان که از منطقه قره داغ سرچشمه میگیرد.
سُلدا : (ترکی) حامی، یاور.
سایا : (ترکی) 1- یکرنگ، بیریا؛ 2- (در فارسی) ساینده.
سانای : (ترکی) مهنام، بیقرار.
گویچک : (ترکی) زیبا، رعنا، قشنگ، خوشگل، دلپسند.
گوزل : (ترکی) 1- زیبا، خوشگل، قشنگ؛ 2- ظریف، برازنده، خوب، نیکو، نازنین.
گُلین : 1- (در قدیم) به رنگ گل سرخ؛ 2- (به مجاز) زیبا و شاداب؛ 3- (در ترکی)/galin/ عروس.
مهرآنا : (فارسی ـ ترکی) (مهر = محبت و دوستی، مهربانی + آنا = مادر) 1- مهربانی و محبت و دوستی مادر؛ 2- (به مجاز) مهربان و با محبت.
مرال : (ترکی) (= مارال)، ( مارال.
نازیلا : (فارسی ـ ترکی) با ناز و کرشمه، با ناز.
نازیک : (در ترکی) نازک، باریک، ظریف، لطیف.
نازلی : (ترکی) نازنین، نازنده، دارای ناز، نازدار.
نازلار : (فارسی ـ ترکی) (ناز + لار = پسوند جمع در ترکی)، 1- نازها؛ 2- زیبایی ها و قشنگی ها؛ 3- (به مجاز) ویژگی دختری که ناز دارد و زیبا و قشنگ است.
مارال : 1- (ترکی) مرال، گوزن، آهو؛ 2- (به مجاز) زیبا و خوش اندام.
لاچین : (ترکی) شاهین شکاری، شاهین سفید، باز شکاری.
شانلی : ( ترکی) 1- افتخار آمیز؛ 2- مشهور.
ساحل : (ترکی) دارای موهای بلند و پرپشت، گیسو بلند.
ساچلی : (ترکی) دارای موهای بلند و پرپشت، گیسو بلند.
تَرلان : 1- (در ترکی) مرغی از جنس باز شکاری را گویند؛ 2- (در کردی) 1) به معنی زیبا؛ 2) نام نوعی اسب است.
پارلا : ( ترکی ) به معنی درخشنده و نورانی.