اسم پسر با حرف ک

اسم پسر حرف ک

             

         

        

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کیاوش

کیاوش :    (کیا + وش (پسوند شباهت))، ویژگی آن که مثل پادشاهان، سروران و بزرگان است.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

اسم های جدید پسرانه با حرف ک

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کیانوش

کیانوش:   1- بزرگ جاویدان. [از واژه‌ی اوستایی «کوئی» = بزرگ، گرامی+ اَنوش = بی‌مرگ]؛ 2- (اَعلام) نام برادر فریدون.

کیان‌مهر

کیان‌مهر :    (کیان+ مهر = محبت، دوستی و خورشید)، 1- محبت و دوستی شاهانه و بزرگوارانه، خورشید پادشاهان و بزرگان؛ 2- (به مجاز) آن که در میان پادشاهان، بزرگان و سروران موقعیت ویژه دارد.

کیان

کیان:    1- (به مجاز) سروران و بزرگان؛ 2- (اَعلام) 1) کی‌ها، هرکدام از پادشاهان داستانی ایران از کیقباد تا دارا؛ پادشاهان و سلاطین؛ 2) نام شهرستانی در شهرکرد، در استان چهارمحال و بختیاری.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کیامهر

کیامهر:    (کیا = پادشاه، سلطان، حاکم، فرمانروا + مهر = خورشید، مهربانی و محبت)، 1- خورشید شاه؛ 2- پادشاه مهربان و با محبت.

کیارش

کیارش:    (از کی + آرش)، 1- در اوستا «kavi arshan» به معنی کی و شهریار دلیر؛ 2- (اَعلام) نام یکی از چهار پسر کیقباد است.

کیا

کیا :    1- (در قدیم) پادشاه، سلطان، حاکم، فرمانروا، والی؛ 2-(به مجاز) سرور و بزرگ؛ 3- (به مجاز) حرمت، عزت، آبرو؛ 4- (اَعلام) عنوان بعضی از حکام و رؤسای طبرستان و گیلان در قدیم.

کوشیار

کوشیار :    (= گوشیار)، [از گوش (نام فرشته) + یار (پسوند مبدل «داد» به معنی داده)]، 1- روی هم به معنی داده‌ی فرشته؛ [گونه‌ی دیگر این واژه (گوشیار) در برخی منابع فارسی «نگهبان چهار پایان» معنی شده است]. 2-(اَعلام) کوشیار گیلانی [قرن 4و5 هجری] ...

کوشان

کوشان:    (از کوش (کوشیدن) + ان (پسوند صفت فاعلی))، 1- (= کوشا)،   کوشا؛ 2- (اَعلام) نام قوم و سرزمینی.

کوشا

کوشا:    [از کوش + ا (پسوند فاعلی و صفت مشبهه)]،آن که بسیار تلاش و کوشش می‌کند، ساعی، تلاشگر.

کوروش (کورش)

کوروش(کورش) :   1- به نقل از« یوستی» [از مستشرقین] کوروش از  کلمه  ی «کورو» به معنی خور یا خورشید؛ 2- به نقل از بعضی منابع از ریشه  ی بابلی به معنی چوپان؛ 3- (اَعلام) نام سه تن از شاهان ایران از سلسله‌ی هخامنشی 1) ...

کنعان

کنعان :    (عبری) 1- طبق تورات کنعان به معنی «حلیم و بردبار» است؛ 2- (اَعلام) 1) سرزمینی در میان رود اردن، دریای مدیترانه و بحرالمیت، مطابق فلسطین قدیم؛ 2) نام چهارمین پسر حام.

کُمیل

کُمیل:    (عربی) 1- کامل، تمام؛ 2- (اَعلام) کمیل ابن زیاد: [قرن اول هجری] مسلمان عرب، از اصحاب و هواداران حضرت علی(ع)، که به فرمان حجاج ابن یوسف کشته شد. دعای کمیل به او منسوب است.

کمال

کمال :  (عربی) 1- آخرین حد چیزی، نهایت، بسیاری؛ 2- سرآمد بودن در داشتن صفت‌های خوب، بی‌عیب و نقص بودن، کامل بودن؛ 3- خردمندی و دانایی، فرزانگی، درایت؛ کاملترین و بهترین صورت و حالت هر چیز؛ 4- (در تصوف) رسیدنِ سالک به مقام محو؛

کسری(کسرا)

کسری(کسرا):    (معرب از فارسیِ خسرو)؛ (اَعلام) عنوان هر یک از پادشاهان ساسانی. + ( خسرو.

کاویان

کاویان:    کاویانی، منسوب به کاوه (شخصیت اساطیری شاهنامه)، + ک کاوه.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کاوه

کاوه:    (= گاودرفش)، 1- عَلَم و رایَت گاو؛ 2- (اَعلام) نام شخصیتِ اساطیری شاهنامه و آهنگری ایرانی که روزبانان ضحاک هفده پسر او را کشته و قصد داشتند آخرین فرزند او را نیز قربانی ماران دوش ضحاک سازند، کاوه دادخواهان به مجلس ضحاک در ...

کاووس

کاووس :    (= کیکاووس)، ( کیکاووس.

کاوش

کاوش :   (اسم مصدر از کاویدن)، 1- جستجو، بررسی و تحقیق؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) ستیزه، رخنه و نفوذ.

کامین

کامین:    (کام = آرزو، اراده، قصد، لذت، خوشی، توانایی، معشوق + ین (پسوند نسبت)) 1- به معنی آرزومند؛ 2- صاحب اراده و قصد؛ 3- توانا.

کامیار

کامیار :    1- (در قدیم) (به مجاز) کامیاب، ( کامیاب، 2- (در حالت قیدی) با شادی و با خوشحالی؛ 3- (اَعلام) امیر کمال‌الدین ابن اسحاق، قاضی ارزنجان یکی از بزرگان امرای علاءالدوله کیقباد سلجوقی [متوفی 635 قمری] مردی فقیه، سخنگو و حکیم مشرب و ...

کامیاب

کامیاب :    (به مجاز) آن که به خواست و آرزویش رسیده است، پیروز.

کاموس

کاموس :    (اَعلام) نام مبارزی کشانی که پادشاه سنجاب بود وی از بهادران توران و از امرای زیردست افراسیاب بود.

کامران

کامران :    1- (در قدیم) (به مجاز) آن که در هر کاری موفق است، موفق؛ 2- خجسته، مبارک؛ 3- مسلط، چیره؛ 4- (در حالت قیدی) با کامروایی و موفقیت.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir

کامبیز

کامبیز :    صورت دیگری از کمبوجیه که در زبان فرانسه کامبیز شده و مجدداً وارد فارسی شده است. ص کمبوجیه.

کارن

کارن :    شجاع و دلیر است. نام فرزند کاوه آهنگر و هچنین نام سردار لشکر مهرداد شاهزاده اشکانی که علیه اشک بیستم (گودرز) قیام کرد.

اسم ها - انتخاب اسم دختر نام پسر جدید و شیک www.esmha.blog.ir